سفر متفاوت روحانی به نیویورک
صدای ایران - ایران نوشت: صبح فردا، سفر دیپلماتیک رئیس جمهوری به مقصد ونزوئلا، کوبا و نیویورک آغاز میشود. حسن روحانی ابتدا برای شرکت در نشست سران جنبش عدم تعهد به ونزوئلا میرود، سپس برای دیداری کوتاه عازم کوبا میشود و در نهایت به جمع سران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک میپیوندد. رئیس جمهوری در حالی به نشست هفتاد و یکم مجمع عمومی سازمان ملل متحد میرود که در فرصتهای پیشین، حضور خود در سازمان ملل را- که حساسترین مأموریت در کارنامه سران دولتها به حساب میآید- به فرصتی برای ترمیم مناسبات بین المللی ایران تبدیل کرده بود. روحانی در خلال عمر سه ساله دولت خود و تلاش برای خروج کشور از تنگنای اقتصادی با کولهباری از دغدغهها و موضوعات مهم و مختلف در اجتماع رهبران سیاسی جهان حضور یافت. موضوعات مهم که در آن هم مناقشه هستهای و هم نگرانی از بحران تروریسم جای داشت. او اما با این گزاره که منطق ایران تعامل و گفتوگوست، به میان همتایان خارجیاش رفت و به طرح «صندلیهای خالی» سازمان ملل به هنگام سخنرانی یک مقام ایرانی پایان داد تا به این ترتیب نگاه جهانی که پیش از آن به واسطه برخی سیاستهای غیرکارشناسی داخلی و البته جوسازیهای رسانهها و مقامات خارجی، همراه با سوء تفاهمهایی شده بود را اصلاح کند.
رایزنی های پسا برجامی
روحانی در حالی در آخرین سال از دوره اول ریاست جمهوریاش در گردهمایی سیاسی نیویورک شرکت میکند که چهار سال پیش، نخستین حضورش با گفتوگوی تلفنی او با اوباما در لحظات پایانی سفر همراه شد. تماس تلفنیای که بعدها پایهگذار آغاز دورهای مهم از روند مذاکرات هستهای شد. پیرو همین مکالمه کوتاه بود که کانال مذاکرات رسمی دوجانبه با امریکا هموارتر شد. کانالی که به نوبه خود، چشمانداز روشنی را برای حل چالش هستهای باز کرد تا بعدها این مسیر تازه با پذیرش حق غنیسازی ایران از سوی امریکا، به توافق هستهای و ارسال پیامهای دیگری همچون تبادل زندانیان ایرانی و امریکایی در روز اجرای برجام بینجامد. این نشانهها کافی بود تا به باور بسیاری از صاحبنظران بینالمللی، رویکرد دولت یازدهم در گذر از فراز و فرودهای چالش هستهای، به تقویت الگوی مذاکره حتی با امریکا و درباره پیچیدهترین اختلافات معنا شود. اما تثبیت جایگاه مذاکره که نطفه آن با گفتوگوی سران ایران و امریکا در واپسین لحظات نشست مجمع عمومی سال 92 بسته شد خالی از اما و اگر نبود. برجام، تهران را از انزوای ناخواسته چندین سالهاش در عرصه بینالمللی خارج کرده بود و این مطلوب دشمنان و مخالفانش نبود. اتفاقی که اگرچه به شکافی کم سابقه در نهادهای سیاسی امریکا و همچنین روابطش با متحدان منطقهای تبدیل شد اما ترکشهای آن به روند اجرای برجام رسید. این ترکشها از فردای قرائت بیانیه اجرای توافق از سوی ظریف و موگرینی گریبان آن را گرفت تا ایران ظرفیتهای دیپلماتیکی را که پیش از آن ذیل گفتمان اعتدال فراهم کرده بود، فعال کند. این در حالی بود که پیش از آن، ارسال پیام صلح روحانی به جهان و ملاقاتهای سازندهای که او در مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد با همتایان خارجی خود از کشورهای بزرگ اروپا صورت داده بود، همه چیز را مهیای آن کرده بود که این احتمال قوت گیرد اروپاییها در صورت حل چالش هستهای و پایبندی ایران به تعهداتش در چارچوب توافق، راه خود را از متحد امریکاییشان جدا خواهند کرد. به این ترتیب اگرچه برجام زیر سایه راهبرد برد- برد ایران به فرجام رسید و تحریمهای ناعادلانه اقتصادی در محدوده زمانی غیرقابل انتظاری برداشته شد اما کمی بعدتر مسیر اجرای توافق با موانعی روبهرو شد که طی آن تحریمهای اولیه امریکا و سنگاندازی بر سر راه مراودات بین بانکی ایران و اروپا دستمایه چالش جدی میان تهران و واشنگتن را فراهم کرد. اتفاقی که به بدعهدی کاخ سفید در پایبندی تمام و کمال به تعهداتش در چارچوب برجام تفسیر و باعث شد تا موج جدیدی از رایزنیهای پیدا و پنهان میان ایران و کشورهای طرف مذاکره بویژه با امریکا راه بیفتد. این اختلاف نظرها که روحانی و دیپلماتهایش وقوع آن را در مسیر اجرای برجام پیشبینی کرده بودند، در حالی است که رئیس جمهوری کشورمان، عزم خود را جزم کرده با حضوری دیگر در گردهمایی سران سیاسی جهان در سازمان ملل، دیدار با همتایان غربیاش را به فرصتی برای اثبات حقانیت ایران در پایبندی به گفتمان صلحی که پایهریز توافق هستهای شد، تبدیل کند و از این فرصت برای رفع برخی سوءتفاهم ها درمسیر اجرای برجام بهره ببرد.
ایستادن در صف مقدم مبارزه با افراطیگری و تروریسم
حضور رئیس جمهوری ایران در هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل همچنین در حالی رقم میخورد که ایران طی سالهای اخیر در صف مقدم مبارزه با افراطیگری و تروریسم ایستاده است و جهان مدتها است به این واقعیت اعتراف کرده است که کلید حل بحرانهای مبتلابه منطقه آسیای غربی بی حضور ایران در قفل نخواهد چرخید.
روحانی سه سال پیش و در اولین حضور خود در مجمع عمومی سازمان ملل، پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» را پیش روی رهبران جهان قرار داد. پیشنهادی که اجماع کمسابقه 190 کشور را با خود همراه کرد و در حالی که رژیم صهیونیستی تنها مخالف آن بود، به تصویب قطعنامهای تحت همین عنوان انجامید. در این قطعنامه از تمامی کشورهای عضو، نهادهای سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی و غیردولتی خواسته شد تا سیاستهای جدیدی را با هدف مبارزه با خشونت و افراطیگری تدوین و راههای عملی مقابله با آن را از طریق آموزش و فعال کردن جوامع و نهادهای اجتماعی معرفی کنند. هرچند ناهمراهی برخی کشورها با این هدفگذاری در سه سال گذشته سبب شد که افراطیگری خشونتآمیز و عوارض مرتبط با آن در این مدت افزایش یابد و زبانههای آتشی که طی سالهای اخیر در سوریه و عراق ریشه دوانده است، با فرا رفتن از مرزهای جغرافیایی، آرامش و امنیت مردمان همه کشورها در پنج قاره جهان را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال نفس پیشنهاد تصویب شده ایران و نشستهای بینالمللی که به میزبانی تهران برای رایزنی و هماندیشی پیرامون راهکارهای مبارزه با تروریسم و افراطیگری برگزار شد، جمهوری اسلامی ایران را در صف نخست جبهه نظری مبارزه با افراطیگری و تروریسم قرار داد و بر ماهیت اعتدالگرای اندیشههای حاکم بر نظام سیاسی ایران مهر تأیید زد. کما اینکه مبارزه عملی ایران با تروریسم نیز از مسیر حضور مستشاری در عراق و سوریه به خواست دولتهای قانونی این دو کشور انجام شد و این هر دو واقعیتهایی بودند که نقشآفرینی ایران در حل بحرانهای موجود منطقه از جمله بحران سوریه را به امری ضروری و غیر قابل انکار تبدیل کردند. حضور مؤثر ایران در مذاکرات بین المللی موسوم به گروه بینالمللی حمایت از سوریه که در بسیاری از موارد به جهت دهیهای معنادار در روند مذاکرات و بر مبنای حفظ اصولی همچون حفظ حاکمیت ملی سوریه و نقش مردم سوریه در تعیین سرنوشت سیاسی این کشور انجامید و مختصات کلی آن در طرح چهار مادهای پیشنهادی ایران برای حل بحران سوریه ترسیم شد.
به این ترتیب مسلم آن است که پیگیری آنچه طی سه سال گذشته با پیشنهاد ایران حول موضوع «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» مطرح شد و طرح این خواست که کشورهای سازمان ملل در اقدامی هماهنگ به مقابله با منابع اقتصادی تقویت کننده ایدئولوژیهای مبتنی بر افراطگرایی و خشونت بپردازند، از جمله یکی از محورهای مهمی است که از سوی رئیس جمهوری ایران در این حضور جهانی دنبال میشود. با این حال روحانی در شرایطی عازم نیویورک میشود که به نظر میرسد نسبت به دوره گذشته حضور خود درمجمع عمومی سازمان ملل، موقعیت متفاوتی دارد. او حالا پرونده هستهای را به فرجام رسانده، تیزی حربه ایران هراسی را تا حد قابل توجهی کند کرده، آرامش را به بازارهای داخلی آورده و نقش تأثیرگذار ایران در حل و فصل برخی بحرانهای منطقهای را به اثبات رسانده است.
نظر شما