سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 08

توصیه‌های کلیدی ازدواج

کد خبر: ۱۲۱۹۰۶
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۰
 برای شروع یک رابطه و ختم به خیر آن‌که ازدواج باشد، دو نفر، یکدیگر را با استفاده از چندین فیلتر ارزیابی می‌کنند. در برخی مواقع افراد از روی ناآگاهی فیلترهای نادرستی را انتخاب می‌کنند که به پایان بی‌دلیل رابطه می‌انجامد. تشخیص فیلترهای درست از نادرست، پایه و مبنای اصلی آغاز یک رابطه صحیح است. حتماً شنیده اید که پسرها و دخترها وقتی حرف از شروع یک رابطه یا تصمیم خود برای انتخاب همسر به میان می‌آورند، معیارهایی را مطرح می‌کنند. برخی از این معیارها به اعتقاد روانشناسان منطقی و برخی دیگر کاملاً غیرمنطقی و غیرعقلانی هستند.

صدای ایران- مثلاً ممکن است فاکتور زیبایی، قد، میزان تحصیلات، نوع شغل و درآمد حاصل از آن و میزان عشق و احساس همگی از جمله عواملی باشند که حتی پیش از شروع یک رابطه در ذهن فرد به صورت پیش فرض وجود داشته باشد، اما تشخیص محور‌های درست از نادرست نیازمند درک و شناختی عمیق‌تر است.

دکترسعید بهزادی فرد، روانشناس، خطاب به دختران و پسران، از فیلترهای منطقی و غیرمنطقی در این رابطه می‌گوید.

نمی‌توان منکر این واقعیت شد که در ابتدای هر رابطه‌ای دو نفر باید کم و بیش به کلیت ظاهر یکدیگر نمره قبولی بدهند. اگر در همان جلسه اول آشنایی به طرف مقابل 50 درصد نمره بدهید باید به یکدیگر فرصت بدهید و یکی دو جلسه دیگر هم ملاقات داشته باشید.
در این رابطه، ویژگی‌های روانی از نقطه نظر شخصیتی هم مدنظر قرار می گیرد. مثلا فرد اغلب می‌گوید که دلم می‌خواهد با شخصی بشاش و خنده‌رو یا درونگرا یا اجتماعی و با فلان ویژگی و بهمان خصوصیت ارتباط داشته باشم. باید این را هم تأکید کنم که ویژگی روانی هم از جمله موارد مهمی است که نمی‌توان براحتی از کنار آن گذشت.


اگر شما از این لایه هم رد شدید، باید وارد لایه اجتماعی شوید. برای نمونه، ویژگی‌های خانواده­‌ها، فرهنگ، مذهب، بعد اقتصادی، تحصیلی، مسأله اختلاف سنی و ... نمونه‌هایی از این دست هستند که باید آنها را از اجزای مهم این لایه اجتماعی بدانید.


اهمیت کشش در رابطه
و اما بحث «کشش» که یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین لایه‌هایی است که باید آن را مورد توجه جدی قرار دهید.
شما باید از خودتان سؤال کنید که «آیا کششی نسبت به طرف مقابل دارم؟» و یا «آیا می­‌توانم کششی به او داشته باشم؟» مثلاً وقتی که در پارک کنار هم قدم می‌زنید یا وقتی با هم به کافی‌شاپ می‌روید، از اینکه نزدیک­‌تان است، احساس خوبی دارید یا خواهید داشت؟ اگر بعد از 5 تا 6 جلسه دیدید که هیچ کشش و احساس عمیقی نسبت به طرف مقابل ندارید، تصمیم به ازدواج با فرد مقابل­‌تان کاملاً اشتباه است.


البته در نظر بگیرید که در کنار همه این عناصر، نباید عنصر عقلانیت را فراموش کنید. مثلاً عقل حکم می‌کند که انتخاب شخصی از طرف شما با 30 سال اختلاف سنی یک اشتباه محض است یا وقتی می‌بینید که فرد مقابل‌­تان 3 ، 4 سال بیکار مانده (بدون اینکه به هیچ کاری تن داده باشد)دیگر باید متوجه شوید که برقراری هرگونه ارتباطی با او بی‌معنی است.


دقت کنید؛ آنچه در برخی ارتباط‌ها باعث شکاف و مشکل در رابطه می‌شود، شعائر یا همان بخش عملیاتی مذهب است. کسی که نماز می‌خواند و فردی که نماز نمی‌خواند، آیا خانم حجاب را رعایت می‌کند یا خیر و یا به طور کلی در تعامل با نامحرم چگونه است و... مسائلی هستند که در آینده تأثیرگذار خواهند بود.
می‌خواهم بگویم در مجموع، نبود تعامل و هم‌عقیده نبودن در این موارد زندگی مشترک را خواهی‌نخواهی با مشکل روبه‌رو می‌کند.


همچنین در زمینه میزان تحصیلات هم وقتی یکی از شما از حداقل سواد برخوردار باشد و دیگری مثلاً دکترا داشته باشد، یا مثلاً یکی مسلط به چند زبان زنده دنیا و دیگری بسیار کم سواد، طبعاً هر یک از شما اطرافیان و دوستانی خواهید داشت با فرهنگ و آدابی متفاوت؛ در چنین مواردی نمی‌توانید با یکدیگر تعاملی منطقی داشته باشید.


نکته دیگری که از شما می­‌خواهم این است که اختلاف‌ها را دیجیتالی و ریزبینانه بررسی کنید! به عبارت دیگر، شما حتی باید به تفریحات، دور‌هم نشینی­‌ها، ساعات خواب و بیداری و یا استفاده از ادبیات مورد نظر در جمع خانواده طرف مقابل‌تان هم دقت کنید و آنها را زیر ذره‌بین بگذارید. شما نمی‌توانید شیپور را از سر گشاد آن بنوازید! نباید اول عاشق شوید، بعد شناخت پیدا کنید.


توصیه می‌کنم، با کمک یک مشاور یا یک شخص سوم آگاه و بی‌طرف خطوط قرمز شما و فرد مقابل‌تان نوشته و فهرست شود. به عنوان مثال، اگر نماز نخواندن، کار کردن خانم، شغل آقا (مثلاً خلبانی یا رانندگی بیابان یا دریانوردی و...) برای شما خط قرمز محسوب می‌شود، بهتر است رابطه را خاتمه دهید، اما اگر اختلاف‌ها قابل مذاکره است، به شما توصیه می­‌کنم، روی شروطی پافشاری کنید که به خوشبختی‌تان مربوط می‌شود.


به عنوان نمونه جمله‌ای مانند اینکه « من زن راننده آژانس نمی‌شم» هیچ ربطی به خوشبختی ندارد؛ ولی جملاتی مانند «من زن آدم عصبی نمی‌شم» یا « یه آدم فحاش به درد زندگی نمی‌خوره» یا «هیچ وقت با آدم شکاک و بددل ازدواج نمی‌کنم» از سر عقل بیان می­‌شوند؛ عقلی که نباید از آن غافل شوید.
نظر شما