معضل فرهنگ امروز ایران
شرح مسئله
در واکاوی این مورد به نکات جالبی بر می خوریم که جالب توجه می باشد، تقریبا از اواخر دهه 80 شمسی ورود تکنولوژی رایانه¬ای مدرن و گوشی های هوشمند به ایران رواج یافت و به جرات می توان گفت که اکنون تمام اعضای یک خانواده ایرانی دسترسی به اینترنت پرسرعت دارند و حداقل در یکی از شبکه های اجتماعی رایج عضو هستند. اکنون که در سال 95 به سر می بریم با نگاهی به گذشته متوجه این موضوع می شویم که زمان چندان زیادی از ورود این وسیله به ایران نمیگذرد. اما سوال اصلی این است که مردم و فرهنگ ایران تا چه اندازه شرایط قبول این وسیله را داشته اند؟ با نگاهی به غرب و شرق گیتی متوجه این موضوع می شویم که ورود رایانه و اینترنت و همچنین همه گیر شدن آن در جوامع پیشرفته اختلافی در حدود 10-20 سال با ورود این تکنولوژی به ایران دارد و شاید همین تقدم و تاخر باعث این ناهنجاری های رفتاری شده است، به این دلیل که بستر لازم برای استفاده از این تکنولوژی وجود نداشته است.
مشکل از اینجا آغاز می شود که برخی از افراد بدون توجه به تاثیرات رفتار آنها دست به رفتار های ناهنجار در فضای مجازی می زنند که عواقب آن گریبانگیر یک ملت می شود. نمونه هایی از این رفتار¬های ناهنجار عبارت است از پخش تصاویر نامناسب و غیر اخلاقی؛ نسبت دادن القاب نامناسب و دور از ادب به افراد مشهور مانند هنرمندان، رجال سیاسی و بازیکنان ورزشی؛ پخش شایعات بی اساس درباره مسائل مهم و حیثیتی؛ فحاشی و به کار بردن الفاظ رکیک؛ تمسخر، سرکوب و تحقیر دیگران. این رفتارها عمدتا ناشی از عدم تحمل نظرات مخالف و عدم نقد پذیری، خود حق پنداری یا خشونت و کینه ورزی می باشند.
یکی از معضلات این روزها استفاده از هویت های تقلبی در اینترنت می باشد که به دو صورت رخ می دهد. فضای مجازی این فرصت را به افراد می دهد تا با هویت جعلی و غیر واقعی در شبکه های اجتماعی حضور پیدا کنند و با استفاده از این موقعیت دست به اعمال نادرستی بزنند. هویت جعلی این امکان را به افراد می دهد تا بتوانند نقایص و معایب شخصیتی خود را پوشش دهند و خود را به عنوان یک فرد ایده آل به نمایش بگذارند، این مسئله همان بحران هویتی است که جامعه ایران دچار این بیماری شده است، در این حالت افراد سعی می کنند تا به نحوی درون خودشان را با صفات ساختگی آراسته کنند. این رفتار در خلال تعاملات اجتماعی افراد رخ می دهد، هنگامی که نمی توانند به شکل صحیح روابط اجتماعی خود را کنترل کنند یا دارای نواقصی می باشند که از آنها رنج می برند، در نتیجه شبکه های اجتماعی و فضای مجازی این امکان را می دهد تا این آرامش روانی را به دست آورند. گونه ای دیگر از هویت های جعلی و تقلبی هدفدار بوده و مربوط به گروه های فشار و نهاد های ضد اجتماعی می باشد. این افراد برای تخریب چهره های مطرح جامعه به صورت خاص به صفحه های شخصی و وب سایت های آنها هجوم برده و با استفاده از تخریب، توهین، تهمت و شایعه سازی سعی در از بین بردن وجهه افراد دارند. این پدیده بیشتر در تخریب چهره های سیاسی و اجتماعی رخ می دهد اقدام کنندگان آن نیز مقاصد خاصی را در نظر دارند.
علت موضوع
کارشناسان فرهنگی علل زیادی را دلیل این رفتارهای ناهنجار کاربران می دانند، تمامی علل مطرح شده به نحوی تاثیر زیادی بر این رفتارها دارد که مهم ترین آن به عدم وجود بستر مناسب فرهنگی و اجتماعی مربوط می شود. از ورود اینترنت به خانه های هر ایرانی کمتر از یک دهه میگذرد. همچنین پارامتر های روانشناختی و تفاوت فرهنگی کشور¬های جهان سوم با کشور های پیشرفته تاثیر به سزایی در اتفاقات اخیر ایران داشته است. به بیان ساده تر می توان گفت که جامعه ایران تحمل ورود یکباره به دنیای مدرن و تکنولوژی های پیشرفته را نداشته و ناهنجاری های رفتاری اخیر را می توان به این علت نسبت داد. البته این موضوع عمومیت ندارد و شامل تمام مردم ایران نمی شود، ولی همان تعداد معدود باعث تخریب چهره فرهنگ ایران خواهد شد. همچنین باید متذکر شد که این رفتار مختص به جهان سوم نیست و در کشورهای پیشرفته نیز بروز و ظهور دارد ولی تاثیر گذاری این رفتار ها کمتر است و به دلیل ساختار فرهنگی و رفتاری جوامع پیشرفته این موارد به صورت درونی برطرف می شود و این موضوعات دامنه دار نخواهد بود.
نمی توان با قاطعیت درباره نقص فرهنگی ایران سخن گفت زیرا ایرانیان همواره ثابت کرده اند که دارای فرهنگ غنی و کهنی هستند که متاثر تاریخ و تمدن و مذهب این خاک و بوم است و فعالیت های ارزشمندی نیز داشته اند که خلاف موضوع بحث را ثابت کرده است اما نمیتوان از این نکته گذر کرد که بستر فرهنگی و اخلاقی لازم برای فعالیت های مجازی در ایران وجود دارد و همین علت کافی است تا عده ای از روی ناآگاهی دست به رفتارهای ناشایستی بزنند که باعث خدشه دار شدن فرهنگ ایران شود. فرهنگ رجایی در کتاب خود با عنوان "مشکله هویت ایرانیان امروز" مدعی شده است که هویت ما چهار منبع و آبشخور دارد: الف) ایران ب) دین ج) سنت د) تجدد. از آنچه ایران خوانده می شود دو مقوله فردیت عارفانه و تساهل و باز بودن؛ از آئین و دین اسلام دو مقوله وحدانیت و برابری در قبال قانون؛ از میراثی که در میان ما سنت شده است دو مقوله اعتدال و معرفت و جوانمردی؛ و از تحول مهم و کارساز بشر در قرون اخیر که با واژه تجدد تعریف می شود، دو مقوله فردیت مسئول و آزادی معقول را بزرگ کرده است. هشت مولفه ذکر شده نقشه روانشناختی و هویتی ایرانیان می باشد، با شناسایی این موارد و استفاده از همین موارد می توان در ساخت یک فرهنگ اقدام کرد. تمامی موارد گفته شده در بالا را می توان به راحتی در جامعه امروز ایران مشاهده کرد، این پارادوکس را به خصوص در نسل جوان ایران به هنگام مراسم مذهبی مانند ایام عزاداری امام حسین(ع) و شب های احیا و یا در مراسم کهن ایرانی مانند چهارشنبه سوری و شب یلدا و همچنین مراسم غربی مانند روز عشاق یا جشن سال نو مسیحیان مشاهده کرد که نشان دهنده این موضوع است که عوامل یاد شده یعنی ایران، دین، سنت و تجدد در شکل گیری هویت ایرانیان دخیل هستند.
ساخت یک فرهنگ مراحلی دارد که به این ترتیب می باشد: 1- ایجاد یک رسم و بدعت توسط بخش کوچکی از جامعه 2- جامعه پذیری و همه گیر شدن 3- انتقال آن به لایه های اجتماعی و یادگیری بخش عمده ای از جامعه و در نهایت افول و فراموشی آن می باشد(فرآیند افول ممکن است بلند مدت یا کوتاه مدت باشد). در بررسی علل موجود به نقش دولت¬ها و سیاست های اداری و اجرایی کشور مواجه می شویم. در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد هیچ گاه قوه اجبار و زور در ایجاد فرهنگ و رفتار درست پاسخ مثبتی نداشته است و با واکنش جامعه همراه خواهد بود، این موضوع به علت خصلت آزاد انسان است و اینکه هیچ گاه زیر یوق ظلم قرار نگرفته اشاره دارد؛ اما نمی توان سیاست های دولت را در این مورد بی تاثیر دانست. بی شک دولت ها نقش تسریع کننده ای در امر فرهنگ سازی دارند و می توانند با ایجاد دستگاه های مرتبط این موضوع را رهبری کنند، تخصیص بودجه جداگانه برای فرهنگ و استفاده از ابزار های گوناگون در دسترس این فرآیند را نظم و ساختار ببخشد. ساختار فرهنگی ایران به دلیل داشتن چندین خرده فرهنگ کار را برای اداره این امر سخت کرده است اما از همین موضوع می توان به خوبی بهره برد و با استفاده از پیشینه تاریخی همان خرده فرهنگ ها کمک شایانی به ایجاد فرهنگ هایی مناسب با جامعه ایران نمود. همچنین لازم است به نقش مذهب و دین به این موضوع اشاره کرد، قطعا این رفتارها در دین مبین اسلام مضموم و نادرست شمرده شده و مسلمین را از انجام آنها نهی کرده و این کارها را در رده گناهان بزرگ قرار داده است. لذا استفاده از فرامین دینی و آموزه های اسلامی نیز می توان برای فرهنگ سازی استفاده کرد. اما متاسفانه بی توجهی به این مقوله و افراط و تفریط در بعضی از مسائل باعث دلزدگی مردم و به خصوص نسل جوان از دین و شریعت شده که این موضوع نیز خود جای بررسی و تامل دارد.
همچنین مطالعات تاریخی و اجتماعی نشان می دهد که ساخت یک فرهنگ در جامعه یک فرآیند زمان¬بر می باشد تا در نهایت موجب پذیرش آن توسط حداکثر افراد تشکیل دهنده آن جامعه و نهادینه شدن آن شود. به طور واضح این جامعه است که فرهنگ را متولد می کند سپس در جریان تعاملات اجتماعی رشد می دهد و در نهایت نیز به یک رسم و عرف تبدیل می شود. در واقع فرهنگ سازی یک فرآیند جامعه گرا و درون ساز است و قطعا متغییر های اساسی هر جامعه در شکل گرفتن یک فرهنگ جدید موثر است. اما نکته مهم این است که اگر نهاد های اجتماعی و افراد تشکیل دهنده جامعه در تعدیل و اصلاح آن اقدام نکنند فرهنگ ایجاد شده به یک ناهنجاری اجتماعی تبدیل شده و مبارزه برای از بین بردن آن کار بسیار دشوار خواهد شد. همانطور که در بالا ذکر شد نهاد های دولتی، مذهبی و آموزشی نقش بسیار حیاتی در این فرآیند دارند و باید با استفاده از ابزار های متنوع برای ایجاد فرهنگ درخور جامعه تلاش نمایند.
راه حل های پیشنهادی
در مواجهه با پدیده هایی از این دست راهکار¬ها بسیار گسترده و پیچیده هستند و اصولا کسی راه حل دقیق و موثری را ارائه نمی دهد اما هدف این نوشتار سعی بر این است تا نگاهی به راه حل های موجود شود. در ابتدا باید به واقعیتی نه چندان جالب اشاره کنم، اتفاقات اخیر در فضای مجازی شکل دگرگون شده تعاملات اجتماعی در سطح جامعه می باشد، یعنی این یک پدیده جدید و نوظهور نیست بلکه تغییر جامه داده و با عنوان دیگری ظهور کرده است. با نگاهی به رفتار¬ها در سطح جامعه و کیفیت تعاملات اجتماعی می توانیم این موضوع را در بستر شبکه های مجازی رویت کنیم، اما تنها فرق این مورد عدم شناسایی افراد است. در واقع همین علت سبب می شود که افراد به راحتی و با خیالی آسوده دست به این رفتار بزنند. ما در سطح جامعه شاهد همان بداخلاقی ها و ناهنجاری هایی هستیم که در فضای مجازی می بینم. باید نقص را از پایه جستجو کرد و برای حال وخیم فرهنگ و تمدن ایران چاره¬ای اندیشید. موضوع با سمینار، همایش، هم اندیشی و چاپ کتاب و مقاله رفع نخواهد شد، مشکل فقط با اقدامات عملی برطرف می شود. برای بهبود شرایط باید رویکرد تعامل گرایانه را در پیش گرفت، باید از روش¬های محبت جویانه و پایین به بالا با جامعه برخورد کرد و تجربه نشان داده است که فیلترینگ و برخورد های رادیکال چیزی جز بدتر شدن شرایط در پی نخواهد داشت.
اکنون در این برهه حساس زمانی ما نیاز به یک کار بنیادین با گام های منطقی و محاسبه شده داریم، باید از افراط و تفریط دوری کنیم، بررسی ها نشان می دهد این ناهنجاری ها بیشتر از طرف نسل جوان یعنی افراد 15-30 سال ناشی می شود و خود این موضوع حاکی از عدم آموزش مناسب چند نسل از جامعه می باشد. اما ما برای نوباوه¬گان و آینده سازان ایران چه برنامه ای داریم؟ متاسفانه برنامه های قوی و موثری برای فرهنگ سازی در آموزش و پروش و در سطح آموزش عالی وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد آنقدر ضعیف است که نمود عملی آن را در لایه های جامعه مشاهده نمی کنیم.
با جمع بندی مطالب ارائه شده در این نوشتار می توان به این نتیجه رسید که ساخت فرهنگ یک فرآیند پیچیده و طولانی است و مستلزم تعدیل و اصلاح منظم می باشد. اما آن چیزی که در ایران امروز باید مورد توجه واقع شود لزوم توسعه همه جانبه در اقتصاد و فرهنگ می باشد. بررسی ها نشان می دهد که سطح رفاه و پیشرفت زندگی با فرهنگ و اخلاقیات در جامعه دارای یک همبستگی می باشد، همچنین توجه متولیان امر فرهنگ بیشتر باید به آینده سازان باشد زیرا انتقال و یادگیری مفاهیم از کودکی بسیار آسان تر خواهد بود. با توجه مطالب بیان شده می توان به این نتیجه رسید که در وهله اول افراد جامعه فرهنگ را ایجاد می کنند اما نهاد های حکومتی، صدا و سیما و آموزش و پرورش می توانند در اصلاح و تسریع این امر کمک شایانی داشته باشند و همچنین با بهره گیری از آموزش های مناسب جنبه های مثبت را جهت استفاده موثر و مفید برای افراد جامعه از این تکنولوژی فراهم آورند.
*شایان جاوید میلانی
عضو دفتر فرهنگی و اجتماعی حزب ندای ایرانیان
نظر شما