اصولگرایان چطور از یک متهم امنیتی چهره یک قهرمان ساختند؟
ذوقزدگی و رفتارهای غیر حرفهای اصولگرایان در حالی انجام میشد که بعضی رسانههای مستقل هشدار داده بودند که شهرام امیری با اختیار خود در آمریکا رفت و آمد کرده است.
به گزارش صدای ایران، حدود شش سال از زمانی میگذرد که شهرام امیری در قامت یک قهرمان در نگاه اصولگرایان به مردم معرفی شد؛ از مهر ۸۸ که منوچهر متکی درباره وضعیت شهرام امیری تبعه ایرانی مفقود شده در عربستان گفته بود «آمریکا مسئول مشکلات ایجاد شده برای اوست و در این زمینه باید پاسخگو باشد و ما بازداشت و ربایش را پیگیری میکنیم و این موضوع را در ملاقات با بان کی مون دبیرکل سازمان ملل با توجه به درخواست خانوادههای آنها مطرح کردهام.» تا زمانی که اصولگرایان سرنوشت او را با حساسیت بیشتری دنبال کردند، چند سالی میگذرد تا عاقبت در خرداد ۸۹ که به مرور زمزمه بازگشت او به کشور شنیده شد و رسانههای اصولگرا به دلیل برخی مسائل سیاسی که بعضا بی ارتباط به مسایل حوادث انتخابات 88 نبود به این موضوع دامن زدند.
آغاز ماجرا و معرفی امیری
در خرداد ۸۹ خبرگزاری فارس در خبری نوشت شهرام امیری کارشناس و محقق دانشگاه صنعتی مالک اشتر که سال گذشته در مدینه منوره ربوده شده بود، در یک پیام تصویری که در تاریخ سهشنبه ۱۷ فروردین ۸۹ مطابق با ۵ آوریل ۲۰۱۰ ضبط شده و به روشی خاص به دست دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران رسیدهاست، به تشریح ربایش و وضعیت کنونی خود پرداخت.
چندی بعد سفیر سوییس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا توسط مدیرکل آمریکای شمالی و مرکزی وزارت امور خارجه کشورمان احضار و اعتراض جمهوری اسلامی ایران به وی اعلام شد.
شهرام امیری در این ویدئو گفته بود: طی ۸ ماه که در آمریکا نگهداری شدم تحت شدیدترین شکنجهها و فشارهای روحی گروههای بازجویی سازمان اطلاعات آمریکا قرار گرفتم و هدف اصلی آنها از این فشارها این بود که از من میخواستند در یک مصاحبه تلویزیونی با یکی از شبکههای خبری آمریکا ادعا کنم که «فرد مهمی در برنامه هستهای ایران بوده و به درخواست خودم به آمریکا پناهنده شدم و در این فرآیند پناهندگی، یک سری مدارک و اسناد مهم را از کشورم به همراه یک لپتاپ که حاوی اسرار محرمانه برنامه هستهای نظامی ایران است، به آمریکا منتقل کردم.»
در تیرماه ۸۹ شهرام امیری وارد ایران شد و باز هم این ورود با استقبال خبرگزاری فارس مواجه شد. جملات داخل گیومه دقیقا متن خبر تنظیم شده این خبرگزاری است «شهرام امیری دانشمند و محقق ایرانی که پس از ۱۴ ماه اسارت در دست نیروهای امنیتی آمریکا صبح امروز (پنجشنبه) وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شد در جمع خبرنگاران به تشریح جزییات ربوده شدنش پرداخت...»
ذوقزدگی و رفتارهای غیر حرفهای اصولگرایان در حالی انجام میشد که بعضی رسانههای مستقل هشدار داده بودند که شهرام امیری با اختیار خود در آمریکا رفت و آمد کرده است. در همان زمان خبرگزاری اصولگرایان با همکاری جمعی از مدیران اطلاعاتی دولت احمدینژاد در خبری شتابزده نوشتند «شهرام امیری در کار مشترکی از سوی سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و عربستان در کشور عربستان ربوده و به آمریکا منتقل شد. با آغاز فعالیتهای اطلاعاتی و رسانهای جمهوری اسلامی ایران، دولت آمریکا مجبور به عقبنشینی شده و نامبرده را تحویل دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا داد. اقدامات دستگاه اطلاعاتی کشورمان شکست دیگری در فعالیتهای اطلاعاتی - امنیتی آمریکا علیه ایران قلمداد میشود، موفقیت این تلاشها در پی افشاگریهای ایران علیه اقدام تروریستی دولت آمریکا و ارایه اسناد معتبر و موثق از ربایش شهرام امیری به سازمان ملل و فشار افکارعمومی جهان محقق شد.
این در حالی است که استکبار جهانی با تمام ابزارهای رسانه ای خود و در یک جنگ تمام عیار دیپلماتیک در صدد توجیه این اقدام تروریستی بر آمده بود. اقدامات بهنگام دستگاه اطلاعاتی ایران و ارایه اسناد محکم، در نهایت آمریکا را مجبور به تحویل شهرام امیری به دفتر حافظ منافع ایران کرد.»
این خبرگزاری اصولگرا از قول یک منبع آگاه نحوه ربایش شهرام امیری را اینگونه شرح میدهد « یک روز صبح که آقای امیری عازم زیارت خانه خدا بوده یک ون سفیدرنگ در مقابل هتل محل اقامت او توقف کرده و چند نفر به زبان فارسی (که بعدا مشخص میشود از عوامل همکار با سیا و دستگاه اطلاعاتی سعودی بودهاند) به آقای امیری میگویند که ما از یک کاروان دیگر بوده و هم اکنون عازم خانه خدا هستیم. " بنا بر اطلاعات این مقام آگاه، پس از نزدیکی شهرام امیری به این خودروی ون، آنها با تهدید اسلحه، او را سوار ماشین کرده و میربایند. پس از تزریق یک آمپول، او را سوار یک هواپیمای غول پیکر امریکایی کرده راهی ایالت آریزونا میشوند..... در مرحله بعدی برای تحت فشار گذاشتن شهرام امیری، او را تهدید میکنند که تحویل موساد خواهد شد و شدیدترین و بیرحمانه ترین شکنجهها را بر او پیاده میکنند و دیگر اثری از سرنوشت او پیدا نخواهد شد اما امیری باز هم مقاومت میکند و اطلاعات دروغین آمریکا را بیان نمی کند.»
گاف نمایندگان اصولگرا
ابطحی نماینده خمینیشهر یکی از افرادی بود که به این اتفاقات واکنش نشان داد و گفت «دستگاههای کشور با اقدام به موقع برای رسانهای کردن این مسئله توانستند آمریکاییهای را در موضع انفعال قرار دهند و اگر این مسئله رسانهای نمیشد آمریکا حتما دست به اقدامات دیگری میزد»
سایت جهان نیوز نیز که به خاطر تخلفات متعدد اطلاعاتی در سالهای اخیر جلوی فعالیت آن گرفته شده است در آن زمان در خبری مدعی شد «نهاد امنیتی آمریکا در گافی تاریخی، فردی را چند ماه پیش می ربایند که این فرد تنها شباهت اسمی با کسی دارد که احتمالا دارای اطلاعات هستهای است. شهرام امیری ربوده شده عضو هیات علمی دانشگاه مالک اشتر است و تحصیلات وی فیزیک بهداشت است که هیچ ارتباطی به انرژی هستهای ندارد.
نکته جالب این است که یک نفر به نام شهرام امیری در دستگاه هستهای ایران وجود دارد که آمریکائیها به دنبال این فرد بودند و به دلیل اطلاعات غلط و نادرست، این شهرام امیری را در عربستان می ربایند و بعد از چند ماه بازجوئی متوجه می شوند که این شهرام امیری آن شهرام امیری نیست!»
صداوسیمای ضرغامی نیز که قصد داشت در این ماجرا خود را دخیل کند در آن زمان وعده داد مستندی با موضوع زندگی شهرام امیری خواهد ساخت؛ احتمالا بعید است سکانس آخر این مستند اعدام شهرام امیری باشد.
حسین شاهمرادی مسئول واحد تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور و محمد محمدی مسعودی عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل که رهبران جریانهای دانشجویی اصولگرایان به شمار میرفتند نیز از جمله افرادی بودند که در مصاحبههایی بازگشت شهرام امیری را افتضاح نیروهای آمریکایی خوانده بودند.
شهرام و شهرزاد و چند داستان دیگر
پیش از این نیز شهرزاد میرقلیخان داستانی مشابه شهرام امیری داشت. شهرزاد در سال ۲۰۰۷ در هنگام خرید دوربینی برای دولت ایران در آمریکا دستگیر شد و در سال ۲۰۱۲ پس از آزادی به ایران بازگشت و به مدیریت روابط عمومی و بینالملل پرس تیوی منصوب شد.
با انتصاب محمد سرافراز به ریاست صداوسیما، بههمراه او از امور بینالملل شبکه پرس تیوی به جام جم رفت و عهدهدار مسئولیت کلیدی بازرس ویژه رییس صداوسیما بود اما نیمه دیماه بصورت ناگهانی از کشور خارج و به مسقط پایتخت عمان رفت. آن زمان مخالفان سرافراز تلاش زیادی کردند تا این مسئله را بهانهای برای فشار به سرافراز کنند.