یک فاجعه در کنار تخت جمشید!
روزنامه های امروز موضوع ترس از تروریسم در جهان و همچنین بررسی برخی فسادها در سیستم بانکی را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که خطاهای پزشکی و دعوا بر سر وجود یا عدم وجود آن از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش صدای ایران، روزنامه ایران امروز در گزارشی مهم به موضوع حفر چاههای غیر قانونی اطراف تخت جمشید پرداخته است. این روزنامه در این گزارش با عنوان« چاههای غیرمجاز زیر پای <تخت جمشید>» با اشاره به هشدار کارشناسان درباره فرو نشست زمین در منطقه باستانی کشور نوشت:« هتل آپادانا دیوار به دیوار محوطه تاریخی «تخت جمشید» بعد از دو سال کش و قوس قضایی به جامعه هتلداران رسید و برای پذیرایی از گردشگران این میراث 2500 ساله در هفته جاری افتتاح شد. واگذاری این هتل به جامعه هتلداران به گفته «محمدرضا پوینده» مدیرعامل صندوق احیای بافتهای تاریخی کشور، بهترین اتفاقی بود که میتوانست برای این هتل متعلق به دوره پهلوی دوم بیفتد
بهرهبردار هتل را واگذار کرد!
بهرهبرداری از این هتل ابتدا در دولت دهم و در زمان مدیریت «حمید بقایی» بر سازمان میراث فرهنگی در یک واگذاری پرسؤال به یک شرکت به نام «سورگشتا» به مدت 27 سال رسید. «سور گشتا» در یک اقدام غیرقانونی بهرهبرداری را به شخصی به نام «ن» واگذار میکند. این شخص هتلی که در حریم درجه یک تخت جمشید ساخته شده و تا دروازه این سایت ارزشمند تنها چند دقیقه فاصله دارد را تبدیل به محلی برای نگهداری حیات وحش از جمله «گرگ»، پرندگان شکاری چون عقاب و جوجه کشی از پرندگان وحشی میکند.
دعوای حقوقی برای بازگرداندن این هتل از بهرهبردار آن دو سال طول کشید. در قرارداد فی مابین صندوق وقت احیا و شرکت «سور گشتا» کاربری مجموعه هتل آپادانا، تعیین میشود اما تنها چند اتاق آن در اختیار گردشگران قرار میگیرد و باقی آن به صورت خصوصی توسط بهرهبردار استفاده میشود. هتل آپادانا تنها 17 اتاق دارد که 3 اتاق آن با یک در مجزا در اختیار شخص «ن» قرار میگیرد. به گفته محمدرضا پوینده مدیرعامل صندوق احیا این شخص نه تنها از اموال دولتی استفاده شخصی میکرد که مرمت بنا را هم فراموش کرده بود.بخشی از سقف اتاق در این مدت میریزد. صندوق در سال 93 شکایت از بهرهبردار غیرقانونی را در برنامه خود میگذارد و پای شورای تأمین شهرستان، مدیرکل دادگستری استان فارس و دادگاه مرودشت به میان میآید تا رأی به خلع ید و تخلیه مجموعه داده میشود. به گفته یکی از کارشناسان فقط سه کامیون از اموال دولتی از ساختمان بیرون کشیده شد چون احتمال میرفت که سقف فرو بریزد. شخص «ن» مقاومت میکند و از مدیرکل میراث فرهنگی استان، کارکنان صندوق احیا و کارمندان سازمان میراث فرهنگی شکایت میکند.
این شکایت هنوز ادامه دارد. این درحالی است که به گفته «پوینده» بهرهبردار حتی در مدتی که هتل را در اختیار داشته اجاره را پرداخت نمیکرد. کارشناس تأمین دلیل(کارشناس رسمی دادگستری) میزان خسارت وارد شده از سوی این شرکت به بنا را نزدیک به 300 میلیون تومان برآورد میکند.
در بررسیهای به عمل آماده توسط دادگاه مشخص میشود که فرد مذکور اقدام به نگهداری داروهای پزشکی، وسایل شکار و مهماتی چون «فشنگ»، باروت، چاشنی و...غیره کرده است با وجود این کمتر کسی از افراد حاضر در شب افتتاحیه هتل توسط جامعه هتلداران شیراز حاضر به گفت وگو با خبرنگاران درباره فعالــــــــیتهای غیر قانونی بهرهبردار شدند. چون به گفته آنها او شکایت میکند و به «دردسر» میافتند.
این درحالی است که آنها خوب به یاد دارند که حوض باغ هتل تبدیل به محلی برای نگهداری پلیکانها شده بود. بهرهبردار حتی در این هتل اقدام به عمل جراحی یک گرگ میکند تا این سؤال از سوی کارشناسان صندوق پیش بیاید که مگر یک هتل تاریخی محل جراحی حیوانات است؟
پنجرههای تاریخی بنا که به دلیل آفتاب داغ مرودشت باید در ماههای گرم سال با یک پرده محافظت میشد، آنقدر رها شده بودند که مرمتهای جدید هتلداران هم نتوانسته بود مرهمی روی زخم آن بگذارد. باغ به حال خود رها شده بود و حالا حالا ها کار دارد تا بتواند طراوت باغهای شیرازی را به خود بگیرد.
به گفته یکی از کارشناسان، آقای «ن» توانسته بود حمایت برخی از اشخاص را هم به دنبال داشته باشد. برای مثال او میگوید: «وقتی حکم تجدید نظر به نفع صندوق احیا صادر شد، همکاری لازم نمی شد.» اومی گوید: «درحالی که حکم تجدید نظر تقریباً حکم قطعی است و حتی اگر بخواهد عوض شود باید به دیوان برود، بازرس اجازه ورود نداشتیم.»
به گفته او اگر حمایت مدیر کل دادگستری استان، معاون قضایی دادگستری، دادستان شهرستان مرودشت و معاون او نبود، کارشناسان صندوق احیا همچنان در مسیر تهران – مرودشت در رفت و آمد بودند.»
روزنامه کیهان امروز در گزارشی بین المللی با عنوان«ترافیک وحشت در مرز انگلیس و فرانسه »نوشت:« تنها راه چاره مقابله با حملات تروریستی را گویا در بازرسیهای گسترده مردمی میدانند که از مرزها وارد کشورهای اروپایی میشوند. فرقی هم نمیکند این مردم اروپایی باشند یا غیراروپایی چون همه در اروپا مظنون به تروریست بودن هستند.
تمام شواهد و مدارک نشانگر این است که تیری که غرب با راهانداختن غائله تکفیریها به سمت نظام جمهوری اسلامی پرتاب کرد، اکنون کمانه کرده و درست به سمت غربیها و صاحبان همان تکفیریها بازگشته است
برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه در کنار آمریکا و صد البته برخی مرتجعین عرب و ترکیه تکفیریها را در منطقه جمع و در قالب گروههای تروریستی سازماندهی کرده و آنها را به سمت سوریه و عراق اعزام کردند. غرب به این هم اکتفا نکرد و در قالب برگزاری نشستهایی تحت عنوان «دوستان سوریه» در پاریس ،دوحه، اسلامبول و نیویورک تمامی امکانات خود را در حمایت از این تروریستهای خونآشام و جگرخوار بسیج کرد تا شاید توهم تضعیف ایران و نابودی مقاومت منطقه را به نفع رژیم صهیونیستی عملی سازد.
اما ضرب شستی که این تروریستها طی دو سال اخیر از محور مقاومت در سوریه و عراق خوردند باعث شد که شمار زیادی از آنها به اروپا و آمریکا کوچ کنند و عطش خود را برای کشتن و سلاخی کردن در خیابانهای پاریس و بروکسل جستوجو نمایند. حملات تروریستی ماههای اخیر در فرانسه، بلژیک، آمریکا و اکنون در آلمان به خوبی این واقعیت را نشان میدهد که میلیونها اروپایی و آمریکایی نیز حالا دیگر باید مثل مردم سوریه، عراق و یمن هر روز با ترس از خواب بیدار شوند و زندگی در سایه وحشت را تجربه کنند. امروز امنیت در غرب مدرن تبدیل به یک کالای نایاب شده است.
تصاویر منتشر شده از سوی «دیلی میل» نشان میدهد دهها هزار نفر در شهر مرزی «دوور» انگلیس به خاطر تشدید تدابیر امنیتی که به خاطر ترس از حملات تروریستی در فرانسه صورت گرفته آواره و سرگردان شدهاند و ترافیک بسیار سنگینی با کیلومترها راهبندان ایجاد شده است. »
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان« رمزگشايي از پرونده بانك دي » نوشت:« تخلفات بانک دی یکی از بخشهای مفصل گزارش تحقیقوتفحص مجلس نهم از بنیاد شهید بود. «شرق» پیش از این در گزارشی، برخی از ناگفتههای این تحقیقوتفحص مانند: پرداخت تسهیلات ٥٠٠میلیاردریالی به شرکت «آ.گ»، که پنج برابر بیش از سقف مجاز اعتباری این شرکت بوده و بدون ضمانت لازم پرداخت شده و برنگشته؛ پرداخت اعتبارات ٢٠٠میلیاردریالی به شرکت آهن و فولاد «ل» باز هم بدون اخذ ضمانت لازم و بدون بازگشت پول، تسهیلات ١٠میلیاردتومانی شرکت«ر.د.گ»، تسهیلات ٢٠میلیاردتومانی شرکت «گ.الف» که در آن ضمائمی از جعل مهر و امضا نیز وجود دارد؛ تسهیلات ٢٠میلیاردتومانی شرکت سرمایهگذاری «ت.آ.م» که در آن موضوع «تبانی منجر به ضرر و زیان سهامداران و مشتریان بانک» نیز مطرح است؛ تسهیلات ٢٠میلیاردتومانی شرکت بازرگانی «م.م.ک»، تسهیلات ٢٧میلیاردتومانی شرکت «ع.م.گ»، تسهیلات ١٠میلیاردتومانی شرکت «پ.ز» در زمینه مجتمعهای خدماتی و رفاهی، تسهیلات ٢٠میلیاردی شرکت لیزینگ «ش» و تخلفات در افزایش تسهیلات سایپا از ٣٠ میلیارد به ٦٠ میلیارد تومان، را منتشر کرده بود.
گزارش مجلس همچنان در بایگانی
بااینوجود سازمان فرهنگی و سیاحتی کوثر که این نوع تخلفات در پرونده آن وجود دارد، یکی از مختصرترین بخشهای گزارش تحقیقوتفحص بنیاد شهید را به خود اختصاص داده و همچنان بانک دی به همراه زیرمجموعههایش، در کنار سازمان اقتصادی کوثر و هلدینگهای زیرمجموعه آن، رکورددار تخلفات در گزارش تحقیقوتفحص مجلس نهم از بنیاد شهید هستند. تخلفاتی که روز گذشته، رئیس سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرده از میان آنها، بخش مربوط به بانک دی، گزارشهایی بهصورت جداگانه به مراجع مربوطه ارسال شده است. »
پوریا عالمی نیز در مطلب طنزی به دستگیری 150 دختر و پسر در یک پارتی شبانه واکنش نشان داده و نوشت:« سوفیای من، فرمانده انتظامی غرب استان تهران از دستگیری ۱۵۰ دختر و پسر در یک پارتی شبانه خبر داد. میبینی سوفیا وقتی من و تو با هم هستیم و بابات از راه میرسد، به نظر من تجمع و شلوغی پیش میآید. یعنی سه نفر برای من حکم تجمع خشونتآمیز دارد. بعد مردم ۱۵۰ نفری پارتی میکنند. به نظر من جای اینکه پلیس برود این جوانان را دستگیر کند، باید شبکه کودک و نوجوان با خاله شادونه برود سراغ این جوانان، چون معلوم است دلشان خیلی خوش است. والا. جشن تولد ۱۵۰ نفر؟ یعنی اگر پدر و مادر طرف هم دعوت بودند میشد تبدیلش کرد به مجلس عروسی. الان من و تو عروسی کنیم چند نفر میهمان داریم؟ هوووم... من و تو... بابات را که دعوت نمیکنم و... هووووم... همین.
بعد هم به نظرم آمریکا هیچ کاری از دستش برنمیآید و به ما نمیتواند ضربه بزند. یعنی جای دستگیری این جوانها، اگر شبکه خبر این دوستان را نشان میداد که تحت هر شرایطی، یعنی در تحریم، با برجام، بیبرجام، پسابرجام و هر حالت دیگر، به پارتی مشغول هستند، کلا آمریکا و اروپا از فشار روی ایران دست برمیداشتند.
وصیت سوفیا... من مخالف سانسور هستم. اما انتشار هر خبری هم خوب نیست و سیاهنمایی است. یکیش همین حضور ۱۵۰ نفر دختر و پسر در یک میهمانی. چرا؟ چون یکی مثل من هنوز نتوانسته با تو یک بستنی بخورد. بعد مردم ۱۵۰تا، ۱۵۰تا جشن میگیرند. آیا این خبر سیاهنمایی نیست و منجر به افسردگی من نمیشود؟»
روزنامه شهروند نیز در کاریکاتوری به موضوع تروریست ها واکنش نشان داده است.
روزنامه آرمان نیز در گزارشی با عنوانـ« شلیک «دوم» به حجاریان!» نوشت:« در حالی که آمران ترور در سال ۷۸ موفق به حذف حجاریان نشده بودند اما در آن برهه این تصور را داشتند که او نخواهد توانست جریان اصلاحات را همراهی کند اما اکنون به خوبی میدانند اقدام آنها نه تنها حجاریان را به سکوت وادار نکرد بلکه دیدگاهها و مواضع او که در طی این سال ها با داشتن فرصت کافی برای بروز رسانی، مخاطبان بیشتری جذب کرده است، به خطر بزرگی برای آنها تبدیل شده است و امروز حجاریان دیگر بر کف مطالبات تاکید ندارد، بلکه برای تشویق حرکت جامعه در مسیری که او و همفکرانش ترسیم کردند، از این دو بیت استفاده میکند:«مرا کیفیت چشم تو کافی است، ریاضتکش به بادامی بسازد» اما ماجرا به این سادگی نیست ومدتی است که جریان مخالف او اظهاراتی دارند که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد و نشان از واهمه آنها از تئوری پردازی جدید حجاریان برای انتخابات ۹۶ دارد،
چنانکه باهنر اخیرا عنوان کرده است:«آقای حجاریان که خدا انشاءا... سلامت بدارد، پنج شش ماه مانده به انتخابات مجلس ششم به ما پیغام داده که یا اسم هاشمی را در لیست نگذارید یا همه تان را له میکنیم.» و یا نمود واضحتر این هراس را میتوان در اظهارات سیدمحمد حسینی وزیر دولت احمدی نژاد یافت که چندی پیش گفته بود:«یکی از آقایان نقل میکند که جمع کثیری در دانشگاه مشغول تبادل نظر و بحث بودند و من فکر کردم در خصوص پایان غائله دارند صحبت میکنند اما وقتی در جمع شان قرار گرفتیم دیدم آقای حجاریان در خصوص نحوه بهره برداری از غائله ۱۸ تیر و نحوه دامن زدن و گسترش آن مشغول سخنرانی است که همین مساله بیانگر ورود حساب شده آنها به این مقوله است.» البته نمونه هایی از این اظهارات که نشان از عجز و ترس دلواپسان و بازگشت آنها به عقب دارد، زیاد است که در این گزارش مجال بازخوانی آنها نیست. با شدت گرفتن هجمهها به حجاریان باید این موضوع را مدنظر داشت که برای انتخابات ۹۶ که دست اصولگرایان و دلواپسان خالی است شاید برنامه شلیک دوم برای انتقام از انزوای اجباری در جریان باشد که البته حتما نباید این شلیک را با گلوله تعریف کرد...»
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان« خط ماستمالی بر خطاهای پزشکی! »ضمن اشاره به آنچه باید درباره حقوق بیماران بدانیم می نویسد:« ميگويند خطاي پزشكي بخشي از پزشكي است ولي وقتي اين خطا مستقيماً با جان انسان مرتبط است آيا باز هم بايد به همين سادگي از كنارش گذشت؟ مگر پزشك و پرستار قسم نميخورند كه در جريان درمان بيماران هيچ گونه كوتاهي و مبالاتي نداشته باشند، پس چرا وقتي پاي درد دل بيماران مينشينيم از عدمتوجه و رسيدگي به آنها گله دارند و حتي در يك مورد تنها به دليل خراب بودن آسانسور، بيمار را به بخش مربوطه انتقال نميدهند تا مداواي لازم روي او انجام شود و بيمار بعد از چند ساعت جلوي چشمان همراهانش فوت ميشود. در طول سال چه تعداد بيمار بر اثر خطاي پزشكي جان خود را از دست ميدهند؟ هيچ آمار و ارقامي در دست نيست و به نوعي بايد گفت نظام پزشكي در اين مورد شفافسازي نميكند و بازماندگان افراد متوفي نيز براي شكايت و رسيدگي به مرگ بيمارشان دستشان به جايي بند نيست زيرا باتوجه به فرآيند طويل مراحل پيگيري پرونده و همچنين حمايتهاي بيمارستاني از پزشك و كادر پزشكي احتمال رسيدن به حق تقريباً ناممكن جلوه ميكند، به ويژه زماني كه اين قصور به مرگ بيمار منجر شود.
رضايتنامههايي براي فرار از مسئوليت
حتماً پيش آمده شما هم هنگامي كه براي انجام عمل جراحي يكي از بستگان درجه يك خود به بيمارستان مراجعه كردهايد برگهاي را جلوي شما گذاشتهاند تا به عنوان همراه بيمار با امضاي آن برگه رضايت خود را براي اين عمل جراحي اعلام كنيد. امضايي كه همه موارد را به گردن بيمار مياندازد و به عبارتي تمام راهها را براي شكايت از پزشك و كادر پزشكي روي شما ميبندد. در يكي از اين رضايتنامههاي بيمارستاني كه مربوط به يكي از بيمارستانهاي مشهور كشور است و اتفاقاً تصوير واضح آن در فضاي مجازي نيز موجود است، آمده است:«بدينوسيله و پس از درك ماده ٦٠ قانون مجازات اسلامي كه صراحت دارد: چنانچه طبيب قبل از شروع درمان يا اقدامات جراحي از مريض يا ولي او برائت حاصل نموده باشد، ضامن خسارت جاني و مالي و نقص عضو نيست و در موارد فوري كه اجازهگرفتن ممكن نيست، طبيب ضامن نيست.» بدين ترتيب حق هرگونه ادعا به هر شكلي از بيمار گرفته شده است. اما با تمام اين صحبتها بايد بدانيم كه قانوني وجود دارد تا پزشك يا كادر پزشكي خاطي را به پاي ميز محاكمه بكشاند ولي در ابتدا بايد بدانيم اين قوانين چيست.
شنيدهها حاكي است كه اين رضايتنامهها از بيماران خارجي كه براي درمان به كشور ما ميآيند گرفته نميشود يعني آنها زير بار امضاي چنين رضايتنامهاي كه هر حقي را از آنها سلب ميكند نميروند. با اين بيماران مطابق قانون پزشكي بينالمللي رفتار ميشود و پرسش آخر اينكه قانون پزشكي بينالمللي چگونه است كه بيماران خارجي به علت تمايز اين قانون با قانون كشور ما زير بار امضاي رضايتنامهها نميروند؟ »