چشمان «نظارت» کم سو شده است!
ابوالقاسم عابدین پور؛ وقتی دلسوزان جامعه به انتقاد از صدا و سیما می پردازند و یا به دنبال روان سازی،اخبار و اطلاعات هستند، سریع با انگ های مختلف به سراغشان نرویم!
در جامعه ای که حدود چهار دهه از انقلاب آن می گذرد،بنیانهای اجتماعی و شناخت حاکمیت از مردم و بالعکس به حدی رسیده است که فرق دوست و دشمن را بتوان تشخیص داد و بدون تعارف دیدگاه « توهم توطئه» را کنار گذاشت!
باور کنیم که فاصله ی ما تا رسیدن به جامعه ای که دانستن و انتقاد سالم را حق مردم بدانند،زیاد است!
البته رسانه شناسان می دانند که بسیاری از دیشهای سر برآورده از پشت بامها نه برای تفنن و سرگرمی ابتذال که جهت آگاهی و دانستن اخبار و اطلاعات به موقع و پاسخ به پرسشهای بی جواب مردم است.
مگر در همان اوایل انقلاب که امکانات خبری به هیچ وجه با الان قابل مقایسه نبود،مردم هر شب گوش به امواج رادیویی نمی سپردند تا اتفاقات داخلی را از رادیوهای خارجی بشنوند؟!
واقعأ ادامه داشتن این وضعیت باعث وهن جامعه و مسوولین ذی ربط نیست؟!
خبرنگاران و رسانه ها٬ چشمان معتمد مردم هستند و با رفع موانع و بها دادن به تخصصی کردن این حرفه ی مقدس،باید روز به روز در جهت تقویت و دلگرمیشان کوشید.
دنیای امروز اجازه ی پنهان کاری را نمی دهد.اگر صدا و سیما نتواند پاسخگوی نیاز خبری مردم باشد و اگرخبرنگاران امنیت شغلی و آزادی حضور در مکان های ضروری را نداشته باشند،مجبور خواهیم شد ،ذهن پرسشگرمان را با نوشته ها و گفته های کسانی پر کنیم که هیچ اعتقادی به پیشرفت جامعه و سربلندی مردم ندارند.
آنچه در شبکه های رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات ما می گذرد با تمام تلاشها و کوششهای دلسوزان آن، تا رسیدن به نقطه ی مطلوب که ما را از امواج بیگانه ،مصون و محفوظ کند،فاصله ی زیادی دارد.
اگر دانش آموزان در نقطه ای تجمع می کنند ،اگر سربازانی بر اثر سانحه جان خود را از دست می دهند،اگر فیشهای حقوقی افرادی خارج از عرف است، اگر مسول یا مسئولانی خدمت خود را درست انجام نمی دهند، اگر اتفاقی برای فرد یا افرادی رخ می دهد، اگر درسیستم آموزشی ما اختلالاتی وجود دارد، اگر رکود یا تورمی کم و زیاد می شود،و دهها « اگر» دیگر، در وهله ی اول باید این موارد و مشابهات آن در مطبوعات و صدا و سیمای درون مملکت نقد و بررسی شود،نه اینکه تمام عالم و آدم آن را بیان کنند و از سر ناچاری در رسانه های داخلی به آن گریزی زده شود!
دنیای امروز، تجربه ی رسانه های قدرتمند و شبکه های خبری را دارد.
آیا زمان آن نرسیده است که با چند شبکه ی خصوصی و با تأمین امنیت فکری و شغلی خبرنگاران، چشم نظارتی مملکتمان را قوی تر و پر نور تر کنیم؟!
کم کم از لاک سیاه و سفید دیدن بیرون بیائیم و باور کنیم که به حدی از رشد و استحکام درونی رسیده ایم که لایق رسانه هایی به روز تر و قدرتمندتر هستیم.
رسانه هایی که برای منطقه، خوراک فکری درست کنند نه اینکه خودشان بر سفره ی دیگران بنشینند.
حق و جایگاه مردم ما بیش از آن چیزی است که الان در آن هستیم.
عباداتتان قبول درگاه حق.
در جامعه ای که حدود چهار دهه از انقلاب آن می گذرد،بنیانهای اجتماعی و شناخت حاکمیت از مردم و بالعکس به حدی رسیده است که فرق دوست و دشمن را بتوان تشخیص داد و بدون تعارف دیدگاه « توهم توطئه» را کنار گذاشت!
باور کنیم که فاصله ی ما تا رسیدن به جامعه ای که دانستن و انتقاد سالم را حق مردم بدانند،زیاد است!
البته رسانه شناسان می دانند که بسیاری از دیشهای سر برآورده از پشت بامها نه برای تفنن و سرگرمی ابتذال که جهت آگاهی و دانستن اخبار و اطلاعات به موقع و پاسخ به پرسشهای بی جواب مردم است.
مگر در همان اوایل انقلاب که امکانات خبری به هیچ وجه با الان قابل مقایسه نبود،مردم هر شب گوش به امواج رادیویی نمی سپردند تا اتفاقات داخلی را از رادیوهای خارجی بشنوند؟!
واقعأ ادامه داشتن این وضعیت باعث وهن جامعه و مسوولین ذی ربط نیست؟!
خبرنگاران و رسانه ها٬ چشمان معتمد مردم هستند و با رفع موانع و بها دادن به تخصصی کردن این حرفه ی مقدس،باید روز به روز در جهت تقویت و دلگرمیشان کوشید.
دنیای امروز اجازه ی پنهان کاری را نمی دهد.اگر صدا و سیما نتواند پاسخگوی نیاز خبری مردم باشد و اگرخبرنگاران امنیت شغلی و آزادی حضور در مکان های ضروری را نداشته باشند،مجبور خواهیم شد ،ذهن پرسشگرمان را با نوشته ها و گفته های کسانی پر کنیم که هیچ اعتقادی به پیشرفت جامعه و سربلندی مردم ندارند.
آنچه در شبکه های رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات ما می گذرد با تمام تلاشها و کوششهای دلسوزان آن، تا رسیدن به نقطه ی مطلوب که ما را از امواج بیگانه ،مصون و محفوظ کند،فاصله ی زیادی دارد.
اگر دانش آموزان در نقطه ای تجمع می کنند ،اگر سربازانی بر اثر سانحه جان خود را از دست می دهند،اگر فیشهای حقوقی افرادی خارج از عرف است، اگر مسول یا مسئولانی خدمت خود را درست انجام نمی دهند، اگر اتفاقی برای فرد یا افرادی رخ می دهد، اگر درسیستم آموزشی ما اختلالاتی وجود دارد، اگر رکود یا تورمی کم و زیاد می شود،و دهها « اگر» دیگر، در وهله ی اول باید این موارد و مشابهات آن در مطبوعات و صدا و سیمای درون مملکت نقد و بررسی شود،نه اینکه تمام عالم و آدم آن را بیان کنند و از سر ناچاری در رسانه های داخلی به آن گریزی زده شود!
دنیای امروز، تجربه ی رسانه های قدرتمند و شبکه های خبری را دارد.
آیا زمان آن نرسیده است که با چند شبکه ی خصوصی و با تأمین امنیت فکری و شغلی خبرنگاران، چشم نظارتی مملکتمان را قوی تر و پر نور تر کنیم؟!
کم کم از لاک سیاه و سفید دیدن بیرون بیائیم و باور کنیم که به حدی از رشد و استحکام درونی رسیده ایم که لایق رسانه هایی به روز تر و قدرتمندتر هستیم.
رسانه هایی که برای منطقه، خوراک فکری درست کنند نه اینکه خودشان بر سفره ی دیگران بنشینند.
حق و جایگاه مردم ما بیش از آن چیزی است که الان در آن هستیم.
عباداتتان قبول درگاه حق.
نظر شما