جدایی اصولگرایان معتدل از تندروها؟
روزنامه اعتماد نوشت: فراكسيون ولايت اين روزها مانند بنايي نوساز است كه نيمي از آجرهاي آن فرو ميريزند؛ آجرهايي كه هنوز يك جاي مشخص جمع نشدهاند تا شكل بنايي تازه به خود بگيرند.
ديروز خبري آمد كه هر چند هيچ منبع مشخصي جزييات آن را تاييد نكرده اما نشانههايي كم و بيش قوي در صحت آن ميتوان يافت. سايت عصر ايران روز گذشته خبر داد كه «فراكسيون اعتدال در مجلس دهم تشكيل شد. »
در جزييات اين خبر آمده كه اين فراكسيون روز يكشنبه به رياست كاظم جلالي در تالار آيينه مجلس تشكيل جلسه داده. جلسهاي كه لاريجاني حاضر اصلي آن و محمدرضا عارف غايب بزرگش بوده است. هفته گذشته و بعد از برگزاري انتخابات هيات رييسه دايم مجلس دهم، صحبتهايي مبني بر تجزيه فراكسيون اصولگرايان ولايت مطرح شده بود. صحبتهايي كه هم طيف موافقان و هم مخالفان دولت در اين فراكسيون بر آن تاكيد داشتند.
از يكسو غلامعلي جعفرزاده خبر داده بود كه اين اتفاق در شرف وقوع است و از سوي ديگر حسين نقويحسيني تهديد كرده بود كه حتي شايد اصولگرايان براي سال دوم چهره ديگري را مقابل علي لاريجاني وارد ميدان رقابت كنند. ديروز اما همزمان با اعلام اين خبر، كاظم جلالي در جمع خبرنگاران مجلس درباره سوالي كه به تشكيل فراكسيون سوم مربوط ميشد، ترجيح داد سخني نگويد و تنها وعده دهد كه در آينده درباره پشت پرده اتفاقات رخ داده سخن خواهد گفت. اما همزمان با او دو نفر ديگر از نزديكان علي لاريجاني، يعني غلامعلي جعفرزاده و مهرداد لاهوتي تاييد كردهاند كه در آينده نزديك فراكسيون سوم مجلس كه حد وسط فراكسيون ولايت و فراكسيون اميد خواهد بود، اعلام موجوديت ميكند.
خروج از اكثريت
در روزهاي اخير دو محور كلي در اظهارات طيف متمايل به علي لاريجاني در فراكسيون ولايت برجسته است. اول تمايل آنها به جدا شدن از فراكسيوني كه قرار بود مجموعه سياسي «فراگير» مجلس باشد و دوم نبود برنامه جامع و مشخص براي رسيدن به فراكسيون سوم. از قبل هم ترديدهاي زيادي براي نشستن هواداران علي لاريجاني و گروههايي نظير جبهه پايداري بر سر يك ميز مشترك براي چهار سال وجود داشت. در عمل هم اين همنشيني كه نقطه اتكاي آن رساندن لاريجاني به كرسي رياست بود، پايدار نماند. طرفداران علي لاريجاني هيچ ابايي ندارند كه از بر هم زدن ائتلاف رياست سخن بگويند.
همين ديروز غلامعلي جعفرزاده تاكيد كرد: «ما به عنوان طيفهاي معتدل مجلس به هيچ عنوان نميتوانيم بيشتر از اين با گروههايي نظير جبهه پايداري همنشيني داشته باشيم.» او البته تاييد كرد كه نظر نيروهاي موثر اين جريان نظير كاظم جلالي و حتي علي لاريجاني هم همين است. البته براي درك فروپاشي فراكسيون «اكثريت» نيازي به اين دست تاييدهاي كلامي نيست. اصل موضوع اختلافات بسيار روشنتر از آن است كه نياز به اثبات داشته باشد.
مساله اساسي ديگر آن است كه آيا معتدلين با برنامه مشخصي پيش ميروند؟ هنوز شايد جواب اين سوال منفي باشد. همين ديروز غلامعلي جعفرزاده گفت كه فراكسيون سوم يك ماه ديگر اعلام موجوديت ميكند و همزمان مهرداد لاهوتي اين زمان را به يك هفته كاهش داد. درباره تعداد اعضاي اين مجموعه هم اعدادي نظير بيش از صد عضو مطرح شده است. اگر عدد ١٨٠ عضو براي فراكسيون اصولگرايان ولايت قابل قبول باشد آيا ميتوان پذيرفت كه انشعاب شكل گرفته از آن شامل بيش از نيمي از اعضا باشد؟
اما جاي ترديد درباره برنامههاي منشعبين از فراكسيون ولايت جايي بيشتر ميشود كه جعفرزاده ايمنآبادي درباره نسبت فراكسيوني كه تلاش براي شكلگيري آن شدت يافته با فراكسيون اميد توضيح ميدهد. چيزي حدود ٥٠ نفر از كساني كه اكنون قصد جدايي از فراكسيون اصولگرايان ولايت را دارند با ليست اميد وارد مجلس شدهاند. جعفرزاده به «اعتماد» ميگويد: «ما با فراكسيون اميد ٨٠ درصد و شايد در جاهايي بيشتر اشتراك نظر داريم اما اين اشتراك باعث ايجاد زمينه همكاري ما با هم نميشود». آن ٢٠ درصد تفاوت نظر در كجاست كه جلوي ادغام اين چهرهها در فراكسيون اميد را گرفته است؟ آيا براي تشكيل يك مجموعه سياسي داشتن اشتراك نظري ٨٠ درصدي كافي نيست؟
جعفرزاده وجود «عدم توجه به راي همه» در فراكسيون اميد را بهانه اين جدايي ميداند، اما ميگويد كه فراكسيون سوم «همكار جدي» فراكسيون اميد در مجلس دهم خواهد بود. اما چيزي كه به نظر مشكل ادغام منشعبين از فراكسيون ولايت با فراكسيون اميد است، به نظر چيزي جداي آن ٢٠ درصد اختلافنظر باشد. يك بار مرور صحنه صفكشي سياسي مجلس دهم نشان از تلاش بيوقفه طيف نزديك به علي لاريجاني براي حفظ او در راس پارلمان دارد.
براي اين كار آنها رو به ائتلافهاي موقت آوردهاند و اصلا هم قصد ندارند تا «استقلال» سياسي خويش را فداي اين ائتلافها كنند. اين طيف با قرار گرفتن كنار اصلاحطلبان در انتخابات بالا آمد، با همنشيني مخالفان دولت كرسي رياست را حفظ كرد و حالا ميخواهد تابلوي سياسي خود را نه به دست طيفهاي دست راستي اصولگرايان خراب كند و نه زير سايه تابلوي اصلاحطلبان ببرد، هر چند با آنها ٨٠ درصد اشتراك نظر داشته باشد. با اين تفاسير به نظر قطعي ميرسد كه آنها نهايتا از اصولگرايان مخالف دولت جدا شوند اما هنوز نميتوان برنامه سياسي خاصي را براي اين طيف شناسايي كرد.
اصولگرايان سنتي؛ تنها مدافعان ادامه حيات فراكسيون ولايت
مساله مهمي كه طيف اصولگرايان معتدل با آن مواجه هستند به نيروهاي حدفاصل آنها با طيفهاي مخالف دولت در فراكسيون اصولگرايان ولايت برميگردد. دو سوي اين فراكسيون، يعني چه مخالفان دولت و چه اصولگرايان معتدل موافق دولت رغبتي به ادامه حيات مجموعه اكثريت ندارند. اما نيروهاي موسوم به اصولگرايان سنتي نه ميتوانند به سمت راست بروند و نه اين زمينه در آنها وجود دارد كه با طيف دست چپ از فراكسيون ولايت خارج شوند.
از همينروست كه ميكوشند جلوي تجزيه را بگيرند. محسن كوهكن، قائممقام جبهه پيروان و نماينده لنجان در مجلس به «اعتماد» ميگويد: «الان فعلا دوستان ما تحت تاثير فضاي رقابت هستند و اين فضا كه كمرنگ شود ما دو طرف را دوباره كنار هم مينشانيم و نميگذاريم فراكسيون اكثريت از هم بپاشد.» درست همزمان با او نقوي حسيني نيز در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد دارد كه «حركت هماهنگ يك نيروي سياسي مهمتر از بزرگ بودن و كوچك بودن آن است و به همين دليل جدا شدن برخي نمايندگان از نظر من نه تنها تهديد نيست كه حتي ميتواند فرصتي براي ترتيب دادن يك حركت هماهنگ باشد.»
اظهارنظر افرادي امثال كوهكن كه از يك سو با دو طرف اشتراكاتي دارند و از سويي كم تعداد نيستند، نشان ميدهد تشكيل فراكسيون سوم براي طيف معتدلين اصولگرا چندان هم به راحتي صورت نخواهد گرفت چرا كه فراكسيون سوم، قطع به يقين با هر تعدادي نميتواند به اكثريت مجلس تبديل شود و نياز دارد تا در تصميمگيريها براي خود از دل مجلس موتلف پيدا كند. با توجه به اصرار آنها بر داشتن زاويه با مخالفان دولت و فراكسيون اميد، اين موتلف چه كسي خواهد بود؟
نظر شما