جمعه ۰۶ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 27

خاورمیانه هیلاری امن‌‌تر از خاورمیانه ترامپ

کد خبر: ۱۱۱۷۳۵
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۱
روزنامه شرق در صفحه جهان به منظور بررسی سرنوشت خاورمیانه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و به قدرت رسیدن هیلاری کلینتون یا دونالد ترامپ با حسین رویوران به گفت وگو نشست.

در این گفت وگو که در شماره شنبه هشتم خرداد 1395 هجری خورشیدی با کارشناس مسایل خاورمیانه منتشر شد، می خوانیم: به همان اندازه که خاورمیانه برای نظام بین‌الملل منطقه‌ای مهم و استراتژیک است، ایالات متحده در تحرکات ریزودرشت دیپلماسی جهان اثر می‌گذارد. دقیقا به همین دلیل این سؤال که «خاورمیانه پس از «باراک اوباما» چه سرانجامی خواهد داشت» به‌عنوان دغدغه‌ای جدی ذهن تصمیم‌گیران دنیا را به خودش مشغول کرده است. 

به‌هرحال، واضح است که اوباما از همان روزهای اول که کاخ‌سفیدنشین شد، خلاف «جورج بوش» پسر بنا را بر تعامل گذاشت که نتیجه‌اش چیزی جز تضعیف موقعیت عربستان و کم‌رنگ‌شدن منافع اسرائیل در منطقه نشد. هرچند نشانه‌ها از این حکایت می‌کند که آمریکای اوباما در به‌وجودآمدن بحران در سوریه سهم بسزایی دارد. درحالی‌که تنور انتخابات ایالات متحده روزبه‌روز داغ‌تر می‌شود، همه منتظرند تا از نگاه دولت آتی این کشور به خاورمیانه و مشخصا به کشورهایی چون عربستان، سوریه و البته رژیم اسرائیل مطلع شوند، چراکه رویکرد کاخ سفید در قبال این کشورها بسیاری از مناسبات جهانی را تعیین می‌کند. 

«هیلاری کلینتون به این دلیل که نماینده حزب دموکرات است، طبیعی است که نتواند به‌طورکل ناقض سیاست‌های اوباما باشد و با تفاوت‌های جزئی موضع هشت‌سال گذشته کشورش را ادامه خواهد داد. اما دونالد ترامپ قصدش چیزی نیست جز اینکه زیروبم دستاوردهای اوباما را به هم بریزد. به همین دلیل خاورمیانه در دولت احتمالی هیلاری قطعا خاورمیانه‌ای امن‌تر نسبت به خاورمیانه‌ای است که ترامپ در آمریکا رئیس‌جمهور باشد». «حسین رویوران» در گفت‌وگو با «شرق» با تشریح شرایط منطقه فوق‌العاده مهم خاورمیانه در دولت‌های احتمالی هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ به پرسش‌هایی در همین زمینه پاسخ می‌گوید.

**«رویکرد باراک اوباما به خاورمیانه رویکردی تعاملی بود»؛ این ذهنیت را تا چه حد منطبق با واقعیت می‌دانید؟

قطعا چنین بود. تفاوت سال‌های ٢٠٠٨ تا ٢٠١٦ نسبت به ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨، ریشه در این مسئله داشت که اوباما درخاورمیانه واقع گرا بود مخصوصا در قبال ایران. درحالی‌که ایالات متحده در زمان جورج دبلیو بوش با حمله به کشورهای افغانستان و عراق موضعی سراسر تهاجمی را در پیش گرفت و حتی کار را به جایی رساند که با سیاستی ماجراجویانه چندبار ایران را هم تهدید به حمله نظامی کرد. اما آمریکا با روی‌کار‌آمدن اوباما به این جمع‌بندی رسید که سیاستش را تغییر بدهد.

**شکست عراق و افغانستان چقدر در این تغییر رویه تأثیر داشت؟

صددرصد! آمریکایی‌ها در اصل با هدف تحت فشار قراردادن جمهوری اسلامی ایران به آن کشورها یورش بردند و نزدیک به دو‌هزار‌میلیارددلار هم هزینه کردند. اما آنها نه‌تنها نتوانستند به هدفشان برسند، بلکه نفوذ ایران در عراق و افغانستان روزبه‌روز بیشتر شد و کارهایشان نتیجه‌ای جز بحران اقتصادی این کشور و مردمش نداشت. دقیقا به همین دلیل بود که آنها به این تصمیم رسیدند که تعامل را جایگزین تفاهم کنند و دستاورد بزرگ این روش هم توافق نهایی هسته‌ای بود که گره کور این پرونده را باز کرد. به‌هرحال آمریکایی‌ها هم مثل هر کشوری هدف مهمشان این است که منافع کشورشان خدشه برندارد و دقیقا به همین دلیل با وجود اختلاف چنددهه‌ای بنا را بر تعامل با جمهوری اسلامی ایران گذاشتند. همچنین باید یادآور شد که شرایط به‌گونه‌ای است که برای ساکن آینده کاخ سفید چاره‌ای جز پذیرش برجام نمی‌ماند.

**تحرکات یهودی در خاورمیانه اثرگذار است. با توجه به نزدیکی هیلاری کلینتون به اسرائیل، اوضاع منطقه در زمان دولت احتمالی او به چه صورت در خواهد آمد. پرسش این است که تعلقات فردی پررنگ خواهد بود یا اصول حزبی؟

اوباما به جناح راست دموکرات‌ها تعلق دارد و هیلاری به تفکرات چپ این حزب وابسته است، همچنین این هم باید در نظر گرفته شود که خانم کلینتون زاده نیویورکی است که بیشترین یهودی‌های آمریکا یعنی حدود سه‌میلیون‌نفر را در خود جای داده است و دقیقا به همین دلیل ارتباطات خاصی با یهودیان و اسرائیل دارد. در نتیجه انتخاب این چهره که اتفاقا به‌عنوان بانوی اول، سابقه سکونت در کاخ سفید را هم دارد، موجب خواهد شد که آمریکا نزدیکی خاصی با اسرائیل داشته باشد و به‌نوعی شرایط سال‌های ١٩٩٢ تا ٢٠٠٠ که همسر این خانم، رئیس‌جمهور بود، تکرار خواهد شد. یادآور می‌شوم خانم کلینتون در مقام رئیس‌جمهوری نمی‌تواند چشم‌هایش را بر کارنامه و دستاوردهای هم‌حزبی‌اش ببندد.

**قطعا اسرائیل از برنده‌شدن ترامپ بیشتر خوشحال خواهد شد.

دونالد ترامپ در تبلیغات خودش از نوعی غوغاسالاری استفاده می‌کند و در این فضا نمی‌توان چارچوب مشخصی را در رفتارهایش مشاهده کرد. بالاخره این فرد هیچ سابقه سیاسی و مدیریتی‌ای در سطح کلان ندارد و به همین دلیل دمدمی‌مزاج است و یادآور سیاست‌ها و رفتارهای جورج بوشِ پدر. ترامپ با این ویژگی حتما از اسرائیل و لابی یهودی حمایت‌های همه‌جانبه‌ای خواهد داشت و هرآنچه اوباما در منطقه رشته است را پنبه خواهد کرد. به همین دلیل فعالیت‌های این چندماه اخیر ‌میلیاردر آمریکایی حتی تصمیم‌گیران ارشد حزب جمهوری‌خواه را هم به‌شدت نگران و حتی ملتهب کرده است.

**خاورمیانه در آمریکای هیلاری کلینتون با آمریکای دونالد ترامپ چه وجه تمایزی خواهند داشت؟

به نظر من وضعیت فرق خواهد کرد. به‌هرحال هیلاری به این دلیل که نماینده حزب دموکرات است، طبیعی است که نتواند به طور کل ناقض سیاست‌های اوباما باشد و با تفاوت‌های جزئی موضع هشت‌سال گذشته کشورش را ادامه خواهد داد. اما ترامپ قصدش چیزی نیست، جز اینکه زیروبم دستاوردهای اوباما را به‌هم بریزد. به همین دلیل خاورمیانه در دولت احتمالی هیلاری قطعا خاورمیانه‌ای امن‌تر نسبت به خاورمیانه‌ای است که ترامپ تصمیم‌گیرنده اصلی در آمریکا باشد. به همین دلیل شاهد این هستیم که حتی لایه‌های متوسط و پایین مردم ساکن در خاورمیانه هم تمایل به برنده‌شدن هیلاری کلینتون دارند تا دونالد ترامپ.

**عربستان، هم در منطقه کشوری مهم است و هم برای آمریکا رقیبی استراتژیک؛ سؤال این است که اوباما با وجود تأکید بر تعامل، رابطه چندان خوبی با این کشور نداشت؟

درکل باراک اوباما ترجیحش این بود که عقلانیت در تصمیم‌هایش نقش داشته باشد. اما در پاسخ به پرسش شما باید گفت که عربستان در دوره او سیاستی ماجراجویانه و تهاجمی در خاورمیانه اتخاذ کرد که مبتنی‌بر دخالت در سوریه، در عراق، در یمن و در بحرین بود و به همین دلیل به‌کرات شاهد این بودیم که اوباما رفتارهای عربستان را محکوم کرد و تصمیم‌گیران سعودی را آدم‌هایی مستبد و ورشکسته خواند. به‌طوری‌که هم‌پیمانی آمریکا با عربستان در سال‌های گذشته با چالش‌هایی جدی مواجه شد. این نشان می‌دهد که برای ایالات متحده حمایت از سیاست‌های عربستان ممکن نبود و برای همین تذکراتی پی‌درپی از سوی کاخ سفید به عربستان ارسال می‌شد.

**البته نمی‌توان همراهی دو کشور را به‌کل نادیده گرفت.

به‌هرحال عربستان برای آمریکا کشور مهمی است و به همین دلیل، اوباما از جنگ این کشور در یمن حمایت کرده است و با وجود تقبیح همیشگی ترور و تروریسم، هیچ‌گاه به این اشاره نکرده است که عربستان‌سعودی سردمدار حمایت از تروریسم و مهم‌ترین حامی گروه‌های تروریستی مانند داعش است.

**هیلاری کلینتون چه نوع تعاملی را با عربستان خواهد داشت؟

خانم کلینتون اگر رئیس شود، همان‌طور که هم‌پیمانی آمریکا و عربستان تداوم خواهد داشت، در مواقع لزوم تذکرهایی هم از سوی کاخ سفید شاهد خواهیم بود. مشکل هیلاری کلینتون اما این خواهد بود که مردم به‌شدت در حال واردکردن فشار هستند تا گزارش ٢٨صفحه‌ای مرتبط با ١١ سپتامبر آزاد شده و از سانسور خارج شود تا اینکه بدانند عربستان چه نقشی در آن حادثه داشت. چیزی که باید گفت، این است که خیلی بعید است هیلاری این محتویات گزارش را به اطلاع عموم برساند. به دلیل اینکه طبق گزارش‌ها، آزاد‌سازی این گزارش همانا و برهم‌خوردن هم‌پیمانی آمریکا و عربستان همانا.
اما کاندیداهای دو طیف متفق‌القول قول به شفاف‌سازی داده‌اند.
با وجود شعارهای داده‌شده، آنها براساس منافع تصمیم خواهند گرفت و به همین دلیل محال است که گزارش ١١ سپتامبر را علنی کنند.

**حتی دونالد ترامپ؟ شواهد نشان می‌دهد که هیچ کاری از او بعید نیست.

ترامپ با توجه به رفتارهایی که دارد، ممکن است این ٢٨ صفحه را آزاد کند تا به هر قیمتی نظر و رأی مردم را جلب کند. شما به‌درستی اشاره داشتید که هیچ کاری از او بعید نیست.
**مخصوصا اینکه عربستان را گاو شیرده‌ای تلقی کرده بود که شیرش خشک شده و باید ذبح شود.
دقیقا. ترامپ واقعا موجودی غیرقابل‌پیش‌بینی و حتی خطرناک است. ریاست‌جمهوری چنین چهره‌ای برای آمریکا مانند بازی با آتش است.

**اسرائیل در دوران اوباما فضای غیرمنتظره‌ای را در رابطه‌اش با آمریکا تجربه کرد. حتی کار به قهر بنیامین نتانیاهو با رئیس‌جمهوری ایالات متحده رسید. سؤال این است که کلینتون که هم هم‌حزبی اوباماست و هم حامی یهود، چه تعاملی با اسرائیلی خواهد داشت که روی پیشانی کشور برچسب حمایت از آنها خورده است.

درست است که نتانیاهو بعد از توافق هسته‌ای در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و حاضر به دیدار با اوباما نشد، اما در نهایت همان کنگره‌ای که دست و حامی اسرائیل است، به برهم‌خوردن برجام رأی منفی داد تا بتوان این‌طور گفت که در فضای سیاسی آمریکا نسبت به سیاست‌های رژیم صهیونیستی مواضع منفی‌ای وجود دارد. الان در آمریکا بسیاری از افراد احساسشان این است که رویکرد اسرائیل رویکردی غلط و هزینه‌ساز است. 
بنابراین تصور این است که فرایند کنونی در هر دولتی که باشد، تداوم خواهد داشت و اسرائیل هرگز نمی‌تواند رابطه‌اش با آمریکا را به شرایط قبلی برگرداند. این کشور نه حاضر است دولت دوقومیتی را بپذیرد و نه با دولت مستقل کنار می‌آید تا نظام بین‌الملل را به این نتیجه برساند که دولت نتانیاهو همه راه‌حل‌ها را بسته است و دقیقا حتی آمریکا هم نمی‌تواند از سیاست‌های قلدرمآبانه آنها دفاع کند. پس باید این‌طور نتیجه‌گیری کرد که روی‌کارآمدن دولت هیلاری یا حتی ترامپ نمی‌تواند شرایط را به‌نفع اسرائیل تغییر بدهد.

**حتی با دولت احتمالی ترامپ؟!

حتی با دولت احتمالی ترامپ.

**به بحث سوریه برسیم. همه می‌دانند که سهم لابی یهودی در تداوم بحران سوریه انکارناپذیر است. کارهای اوباما برای حل مشکل این کشور کافی بود یا ترجیحش منافع اسرائیل بود؟

آمریکا قطعا در شروع بحران در کشور سوریه با سازماندهی گروه‌های معارض و تسلیح آنان و همچنین آموزش نظامی نقش مهمی داشت. این کشور حتی به کشورهایی چون قطر، ترکیه و عربستان فشار آورد تا معترضان بشار اسد را به لحاظ مالی و تسلیحاتی تأمین کنند. این نوع عملکرد نشان می‌دهد که آقای اوباما در سوریه سیاست مداخله‌گرایی را با هدف تغییر نظام سیاسی در پیش گرفت تا از این طریق هدف بزرگ که همان شکست‌دادن محور مقاومت است را محقق کند. البته با گذشت زمان به دلیل ورود آوارگان به اروپا و بالطبع ورود تروریسم به کشورهای اروپایی شکافی در جبهه غرب به وجود آمد. به‌طوری‌که اروپایی‌ها خواستار توقف بحران شدند و به‌قدری نسبت به این مسئله اصرار کردند که در نهایت تغییراتی در نگاه آمریکا به مسئله سوریه به وجود‌ آید.

**البته تغییرهایی سطحی و بی‌اثر.

بله. به‌عبارتی آمریکا ائتلاف علیه تروریسم را رهبری می‌کند اما حاضر نیست به نقش ترکیه و عربستان در تداوم تحرکات تروریستی اذعان کند. به همین دلیل شما درست می‌گویید که تغییر در نگاه ایالات متحده جزئی است و طبیعی است که تأثیر چندانی نداشته باشد. در پایان باید دوباره تأکید کنم که خاورمیانه در صورت برنده‌شدن هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا بسیار امن‌تر و آرام‌تر از خاورمیانه‌ای خواهد شد که دونالد ترامپ زمام امور کاخ سفید را در دست بگیرد.
نظر شما