دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 14

لاریجانی گزینه اصولگرایان در انتخابات ۹۶؟

کد خبر: ۱۱۱۴۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۵
وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات گفت: مشکلات ناشی از عملکرد دولت قبل به حدی است که بعید است با وعده ۲۵۰ هزار تومانی مردم به آنها روی خوش نشان بدهند اما من استفاده از احمدی‌نژاد در انتخابات آتی را خودزنی محض برای اصولگراها می‌دانم. گرچه قضاوت در این مساله کمی زود است اما احتمالا لاریجانی یکی از کاندیداهای اصولگراهاست.

به گزارش صدای ایران، روزنامه آرمان نوشت: «بدون شک پویایی سیاسی می‌تواند در همه ابعاد یک کشور به ویژه تربیت دانش آموختگان و دانش‌ آموزان نقاد و صاحب نظر اثرگذار باشد. بر این اساس دکتر حسن روحانی در سال‌های کنونی تلاش کرده تا بسترهای لازم برای بیان اظهارات و انتقادهای سازنده در فضای سیاسی و حتی آموزشی کشور فراهم شود و به‌ نظر پس از برنامه جامع اقدام مشترک، تلاش دولت در جهت نزدیکی احزاب و گروه‌های سیاسی به یکدیگر است. البته باید تاکید داشت پویایی سیاسی و آموزشی کشور نه تنها خواسته و انتظار دولت روحانی بلکه انتظار مردم است. اکنون مجلس دهم می‌تواند با در نظر گرفتن تعامل، آغازی خوش یمن و پرثمر برای تغییرات لازم در فضای آموزشی، فرهنگی و سیاسی کشور باشد. مجلسی که با توجه به تنوع و کثرت احزاب و جریان‌ها در آن و مطالبات ملت ایران رسالتی بسیار سنگین بر دوش دارد و به طور قطع رئیس مجلس دهم تاثیر بسیار زیادی در عملکرد نماینده‌ها و به انجام رساندن این رسالت سنگین می‌تواند داشته باشد.

در این راستا مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پروش دولت اصلاحات با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته است که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:‌

برخی از اصلاح طلبان معتقدند با توجه به پایان عمر دولت روحانی باید رئیس مجلس دهم از توانایی لازم و تجربه کافی برخوردار باشد. به همین علت برخی لاریجانی و برخی دیگر عارف را شایسته این جایگاه می‌دانند. حضور کدامیک از این دو چهره به مصلحت مجلس و دولت است؟

بدیهی است که هر یک از این دو چهره که رای بیشتری کسب کنند، رئیس مجلس می‌شوند اما اگر بنده نماینده بودم قطعا به عارف رای می‌دادم. به دلایل مختلف از جمله سوابق اجرایی بسیار موفق و شناخت چند بعدی نسبت به مسائل کشور که با توجه به سابقه ایشان به عنوان رئیس سازمان مدیریت برنامه‌ریزی با ابعاد پیچیده مسائل اقتصادی و سیاسی کشور آشنایی داشته است و همچنین دکتر عارف به عنوان معاون اول رئیس جمهور در دوران اصلاحات باز هم از آن منظر با مسائل مختلف کشور آشنایی کامل دارد، علاوه بر آن در دوران انتخابات توانایی خود را در سازماندهی نیروهای حزبی و تنظیم لیست مورد اقبال مردم نشان داد و انتخابات را به عنوان رئیس شورای عالی اصلاحات به خوبی پیش برده است و مردم نیز به این لیست اقبال نشان دادند و در نهایت لیست امید با اکثریت آرا انتخاب شده است. بنابراین مناسب‌ترین چهره برای ریاست مجلس دکتر عارف است.

البته گفته می‌شود که ریاست عارف بر مجلس یک ریسک است چون آقای لاریجانی ثابت کرد که از عهده این پست به خوبی برخواهد آمد. این تئوری تا چه اندازه محتمل است و در نتیجه وزن‌کشی سیاسی تا چه حد می‌تواند به مصلحت دو جناح باشد؟

به هیچ وجه ریاست عارف بر مجلس ریسک نیست زیرا دکتر عارف ثابت کرده که دارای سعه صدر خوبی است و همچنین نشان داده که مدیری جدی و تصمیم‌گیر است. به عنوان نمونه وی توانست در جریان انتخابات بیش از ۲۰ حزب را هماهنگ کند و دور یک میز نشانده و در نهایت به نتیجه برساند. این مساله نشان از توانایی بالای مدیریتی ایشان در هماهنگی است. این که گفته شود چون در مجلس آینده با نماینده‌های اصولگرا رو به رو هستیم اداره چنین مجلسی سخت و دشوار و ممکن است فشار تندروها با ریاست عارف نسبت به مجلس و دولت دو چندان شود. پس اگر دکتر عارف نامزد ریاست نشود درست نیست زیرا دکتر عارف از منطق قوی و سعه صدر بالا برخوردار است و تجربه انتخابات آن را ثابت کرده است. هماهنگی بین احزاب و ایجاد ائتلاف قوی و مستحکم یک امر بسیار چالش‌زایی برای احزاب است اما به‌ طور کامل ایشان توانست با قدرت هماهنگی بالای خود همه اصلاح‌طلبان را به دور یک میز بنشاند. وزن‌کشی سیاسی و رقابت‌های شفاف نتیجه ای مطلوب تر و روشن تر برای هر دو جناح اعتدالگرا و اصلاح‌طلب در بر دارد باید فضا را به این سمت هدایت کرد.

افراد موجود در لیست امید در تهران و شهرستان‌ها اگر چه به اندازه مهره‌های اصلی اصلاحات ممکن است با اصول اصلاح‌طلبی آشنا نباشند، آیا ممکن است به نگرش اصلاح‌طلبی نزدیک شوند؟

بسیاری از افراد منتسب به لیست امید که به مجلس راه یافتند، سوابق اجرایی زیادی ندارند. چهره‌های جدیدی به مجلس راه پیدا کردند که این امر اتفاقا یک نقطه مثبت است؛ چرا که دیگر مسئولیت‌ها میان جمعی محدود دست به دست نمی‌شود. در نتیجه از فضای انحصاری سیاسی خارج شدیم و باید این مساله را به فال نیک بگیریم. چهره‌های جدیدی وارد عرصه مدیریتی کشور شدند که هر یک می‌توانند شرایط تازه و مطلوب در فضای سیاسی کشور و از جمله در مجلس ایجاد کنند و نیروهای جدیدی به بدنه مدیریتی ارشد کشور تزریق می‌شود. بدیهی است منتخبان مردم که با حمایت اصلاح‌طلبان و معتدلین این توفیق را به دست آورده‌اند با یکدیگر هماهنگی و همفکری لازم در امور خواهند داشت.

البته ممکن است بعضی از چهره‌های راه یافته از این لیست در مجلس در مقاطعی و در موضوعی گمان ببرند باید طور دیگری تصمیم بگیرند که این مساله نگران کننده نیست، زیرا نماینده آزاد است و باید متناسب با شرایط تصمیم بگیرد. وی از مردم وکالت داشته و می‌خواهد به نمایندگی از مردم موضع گیری کند. اما به طور عام این طور نخواهد بود و من تصورم بر این است نگرانی در مورد تغییر رفتار افراد منتسب به لیست امید بیهوده است و از سویی اصلاحات به محدودیت‌های بیهوده و غیر ضروری معتقد نیست و نگرانی نسبت به تغییر رفتار و چرخش موضع سیاسی اعتدالگراها و مستقلین ندارد. به‌ نظر می‌رسد با توجه به حضور حداکثری اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان و نیز اکثریت اصولگرایان در مجلس دهم که معتدل و حامی دولتند، باید امیدوار بود که این مجلس در جهت گشایش فضای اقتصادی و اجتماعی کشور موثر واقع شود؛ چرا که در مجلس دهم با محوریت تعامل و به دور از تندروی‌های سیاسی می‌توان به بررسی و حل مشکلات پرداخت.

عملکرد احتمالی ضعیف دولت و مجلس می‌تواند منجر به واگرایی سیاسی مردم در انتخابات آتی شود؟

دکتر روحانی برنامه‌هایی را در ابعاد مختلف به خصوص اقتصادی و معیشتی به مردم ایران اعلام کرده است که باید برای اجرا و عملیاتی کردن آن پشتوانه جدی داشته باشد. به همین علت نامزدهایی از ناحیه اصلاح‌طلبان معرفی شدند و احزاب منتسب به جریان اعتدال هم به آن پیوستند که حامی دکتر روحانی باشند و این به معنی حمایت از تفکر و برنامه‌های ایشان است. بنابراین انتظار می‌رود که دولت در مجلس آینده از همراهی و پشتوانه این مجلس جهت تحقق برنامه‌های خود و در مسیر برنامه ششم توسعه بهره ببرد. این مجلس می‌تواند کمک کند که مطالبات ملی بر اساس وعده‌های اعلام شده توسط رئیس جمهور تحقق یابد و این می‌تواند رضایت عمومی و حفظ بقای سیاسی روحانی را هم دربرداشته باشد. مردم زمانی که تلاش روحانی را در پیشبرد امور و رشد کشور ببینند و تاثیر آرای خود را در شتاب بخشی به پیشبرد امور احساس کنند، حتی اگر در این مدت نتیجه مطلوبشان حاصل نشود از انتخابات کنار نمی‌کشند و دلسرد نمی‌شوند. باید در نظر داشته باشیم که روحانی در چه شرایطی دولت یازدهم را تحویل گرفت و برای ترمیم خرابی‌ها و حل مساله معیشت مردم و مشکلات اقتصادی کشور با چه فشارهایی در داخل و خارج مواجه است. مردم نباید فراموش کنند که دلواپسان می‌خواهند آنها اعتمادشان را نسبت به روحانی از دست بدهند تا یک‌بار دیگر تندروها به صحنه بیایند و قدرت را به دست بگیرند، چون نتیجه از قبل معلوم است.

روشن است که در انتخابات آینده اصولگراها از احمدی‌نژاد استفاده نمی‌کنند. به نظر شما اصولگراها روی چه گزینه‌هایی سرمایه‌گذاری خواهند کرد؟

احمدی‌نژاد و تیمش را مردم شناختند. بنابراین بعید است که به آن تفکراقبالی نشان دهند. اگر آقای روحانی کارنامه بسیار درخشانی در انتهای عمر دولت یازدهم از خود ارائه دهد، بدون شک به انزوای بیشتر این جریان کمک خواهد کرد. مشکلات ناشی از عملکرد دولت قبل به حدی است که بعید است با وعده ۲۵۰ هزار تومانی مردم به آنها روی خوش نشان بدهند اما من استفاده از احمدی‌نژاد در انتخابات آتی را خودزنی محض برای اصولگراها می‌دانم. گرچه قضاوت در این مساله کمی زود است اما احتمالا لاریجانی یکی از کاندیداهای اصولگراهاست.»
نظر شما