مقایسه عارف و لاریجانی از زبان عطریانفر
عضو شورای مرکزی زب کارگزاران سازندگی با تاکید بر ضرورت تشکیل اتاق فکر در داخل مجلس شورای اسلامی، درباره ریاست مجلس دهم گفت: عارف دارای مزیت های انتخاباتی و لاریجانی برخوردار از مزیت مدیریت پارلمانی است.
صدای ایران - دیروز اعضای فراکسیون امید و فراکسیون اصول گرایان اولین نشست هم اندیشی خود را آغاز کردند و می رود تا از هم اینک بحث داغ جناح بندی های سیاسی، فراکسیون بندی و یار کشی در مجلس دهم بالا گیرد؛ مجلسی که به نظر می رسد متفاوت از مجلس نهم به لحاظ حضور طیف های مختلف سیاسی و تکثر آنها باشد.
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی معتقد است: نمایندگان حامی دولت، اعتدال گرایان و بخش اعظمی از مستقلین به سمت اصلاح طلبان گرایش پیدا می کنند و اصلاح طلبان از یک اقلیت نسبی به یک اکثریت مطلق تبدیل می شوند.
اما بحث داغ این روزها ریاست مجلس است. وزن کشی سیاسی برای ریاست مجلس از دیروز با نشست اصول گرایان و فراکسیون امید کلید خورد.
عطریانفر درباره ریاست مجلس دهم ضمن تحلیل ویژگی های عارف و لاریجانی می گوید: باید دانست ریاست مجلس علاوه بر سخنگویی، وظیفه تعامل با قوای دیگر را بر عهده دارد.
مشروح گفت و گوی تفصیلی محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با ایرنا در باره مسائل گوناگون انتخاباتی و ترکیب مجلس آینده در ذیل آمده است:
**تحلیل شما ازنتیجه انتخابات مجلس دهم چیست؟ چرا در این انتخابات با وجود رد صلاحیت ها، اصلاح طلبان اکثریت کرسی های مجلس را در اختیار گرفتند؟
عطریانفر: اصلاح طلبان در تحلیل های خود پیروزی نسبتا گسترده سال 94 را پیش بینی نمی کردند. این پیروزی از رویدادهای تعجب برانگیز و غیر قابل محاسبه بود. بی تردید رویکرد حذف گسترده هیئت های نظارت بر انتخابات که مبعوث از طرف شورای نگهبان بودند نقش بسزایی در جریان سازی انتخاباتی به نفع اصلاحات داشت. شورای محترم نگهبان بنا به سیاست های استصوابی و تلقی های غیر واقع بینانه ای که در حق اصلاح طلبان داشت با مبنایی که حداقل برای ما قابل فهم نبود در حوزه های انتخابیه سراسر کشور، نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان و حتی طرفداران دولت را که چندان هم چسبندگی به ساختاراصلاح طلبی نداشتند رد صلاحیت کرد. در یک گزارش با ارائه آمار مشخص شد که از میان سه هزار نامزدی که اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات هفتم اسفند ماه دعوت کرده بودند تا به هنگام بستن لیست ها از میان آن نیروها گزینش هایی صورت بگیرد 99 درصد را رد صلاحیت کردند به بیان دیگر 2970 نفر را به بهانه های مختلف رد صلاحیت کردند. اقدام تامل برانگیزتر موضوع عدم احراز صلاحیت چهره های شناخته شده بود.
نظر شورای نگهبان این بود که صلاحیت این افراد قابل احراز نیست در حالی که در میان اصلاح طلبان چهره های شاخصی در انتخابات ثبت نام کرده بودند و طبعا' احراز صلاحیت امر ممتنعی نبود. این اقدام به واقع مظلومیت روشن و آشکاری را به صورت فراگیر در عرصه افکار عمومی به جریان انداخت. بدین ترتیب جامعه و قطب های سیاسی کشور که ظرفیت جامعه پذیری شان بالا بود به مدد رسانه ها و فضای مجازی به سرعت اطلاعات انتخابات را تا اعماق روستاها برد.
رسانه ها این پیام را به جامعه ایران دادند که ظاهرا نهادهایی که قرار است نقش شان نظارتی باشد به جای اینکه فرصت را فراهم کنند تا مردم در انتخابات مشارکت و رای خودشان را آن طور که تشخیص می دهند به صندوق بریزند این امکان را از آنها سلب کرده اند. این تضییع حق از طریق حذف چهره هایی بود که به عنوان نامزد مطلوب مردم در حوزه های شهری مطرح شده بودند.
**این اقدام شورای نگهبان یک سود برای اصلاح طلبان و حامیان دولت داشت حداقل مانع اختلاف آنها برای رسیدن به لیست مشترک شد این طور نیست؟
عطریانفر: کمک شورای نگهبان به اصلاح طلبان و حامیان دولت ناخواسته بود. تلقی ناظران در هیئت نظارت این بود که با رویکرد حذف گسترده ای که در پیش گرفته اند مانع از حضور کسانی خواهند شد که در آینده قرار است با بینش اصلاح طلبی فضای مدیریت کشور را سامان دهند و از این رهگذر بدین ترتیب میدان فراخ را برای رقیب که اصول گراست آماده کنند.
**به نظر شما چرا این رویکرد و تفکر از سوی برخی نهادهای نظارتی در پیش گرفته شد؟
عطریانفر: به عقیده بسیاری از آگاهان حقوقی و قانون دانان، نهادهای حقوقی در انتخابات حق جهت گیری سیاسی ندارند. اما متاسفانه در برخی موارد خلاف این منطق اتفاق افتاده است، در دوران آقای احمدی نژاد هم شاهد چنین رویکردی بودیم. متاسفانه نهادهای نظارتی در برخی موارد به نفع آقای احمدی نژاد اظهار نظر کردند و این مسائل حتی از طریق رسانه ها به جامعه منتقل شد و واکنش هایی را در گذشته به همراه داشته است. در این دوره نا خواسته مردم به لایه های پنهان این بازی سیاسی پی بردند و تصمیم خودشان را گرفتند. جامعه ملتهب ایران در این دوره منتظر بود بداند رهبران سیاسی چه پیامی را در قبال این رد صلاحیت ها خواهند داشت. پیامد این رویکرد سلبی یک رویکرد اثباتی از سوی رهبران سیاسی اصلاح طلبان بود که به وقوع پیوست. این رویکرد اثباتی چیزی نبود مگر آنکه رهبران اصلاحات در صحنه انتخابات دچار انفعال، سرخوردگی یا قهر سیاسی نشدند. پیام آنها به طرفداران شان این بود که اگرچه نیروهای موثر از حضور و نقش آفرینی در انتخابات منع شدند اما توصیه می شود به نیروهائی که دل در گرو اصلاحات دارند اعتماد کنند و به آنها رای دهند شاید مهم ترین دلایل گرایش مردم به لیست امید(اصلاح طلبان و اعتدال گرایان) این رویکرد باشد.
**برخلاف مجالس قبلی حتی در شهرستان ها افراد کمتر شناخته شده حائز اکثریت آراء شدند. به لحاظ جامعه شناسی سیاسی شاهد چه تغییری در رفتار جامعه نسبت به لیست های انتخاباتی بودیم؟
عطریانفر: در این انتخابات رهبران اصلاح طلبان نه تنها قهر سیاسی نکردند بلکه توصیه به حضور مردم کردند و آنگاه به سمت شناسایی چهره های کمتر شناخته شده حرکت کردند. این سئوال مهمی است که چگونه شورای نگهبان چهره هایی را که ما نمی شناختیم یا کمتر نسبت به آنها آشنایی داشتیم احراز صلاحیت کرد و از احراز صلاحیت چهره های بیشتر شناخته شده برای جامعه بازماند. آینده سیاسی ایران این سئوال را از مسئولان نظارتی انتخابات خواهد داشت. اما در بررسی رفتار جامعه نسبت به لیست امید، می توان ادعا کرد جامعه ملتهب در انتظار بود و نقش آفرینی رئیس جمهور دولت اصلاحات در آخرین لحظه و پیام ایشان به سرعت در شبکه های مجازی منتشر شد. ظاهرا جامعه به این نتیجه رسید که لیست امید تشکیل شده از لایه دوم همان افراد مورد انتظار است که توسط هیات نظارت رد صلاحیت شدند. مردم لیست نهایی را به مثابه همان لیست انتخاباتی اولیه به رسمیت شناختند. در این دوره مردم در مقامی نبودند که افراد حاضر در لیست را به صفت فردی شناسایی کنند. لیست چون مورد تایید ما بود رای دارند.
**چطور جامعه به سمت این رفتار تشکیلاتی حرکت کرد؟
عطریانفر: آنچه در انتخابات گذشته روی داد، اتفاق بی نظیری در جامعه سیاسی ایران بود. هر چند وقتی برخی نهادهای مسئول امکان رسمی و فرصت را برای نقش آفرینی افراد در نهادهای مدنی، سیاسی و احزاب می گیرند ضمن آنکه احزاب فعلی هم فضای چندانی برای فعالیت گسترده حزبی ندارند و یا برخی نهادها اجازه نمی دهند، چهره های موثر و شناخته شده در این مختصر فضای سیاسی فراهم شده جامعه متوقف نمی شود. به عقیده من مردم سعی کردند برای یک هدف در این انتخابات با یکدیگر انسجام تشکیلاتی و پیوند ارگانیک برقرار کنند. رفتار جامعه ایرانی در این انتخابات نشان داد که سرزنده است.
**یعنی جامعه ایرانی سعی می کند به سمت جامعه مدنی حرکت کند؟
عطریانفر: بله، اینها مقدمات حرکت به سمت جامعه مدنی است. مردم نسبت به تکالیف مدنی و حقوق قانونی شان حس مسئولیت بیشتری پیدا کردند. اگر چه مردم ایران همیشه سعی کرده اند در آستانه انتخابات نقش آفرینی کنند اما فراموش نمی کنند که حتی اگر به منویات و مطالبات شان دست پیدا نکنند فرصت های محدود را از خود دریغ نخواهند کرد.
**برخی بر این باورند که این مجلس به دلیل حضور افراد کم تر شناخته شده تجربه چندانی ندارد آنها پیشنهاد اتاق فکر را در کنار مجلس مطرح می کنند؟ آیا این اقدام از سوی اصلاحات و یا حامیان حامیان دولت به مجلس دهم کمک خواهد کرد؟
عطریانفر: تعدادی از فعالان سیاسی بر این باورند چون اکثر افراد حاضر در مجلس از پیشینه سیاسی چندان روشنی برخوردار نیستند پس این مجلس حداقل در حوزه اصلاحات و طرفداران دولت نیازمند اتاق فکر در خارج از مجلس است تا به نمایندگان در ارائه طرح ها و لوایح کمک کند. اما من چنین پیشنهادی را نمی پسندم یا به رسمیت نمی شناسم. اولا اگرچه کسانی که به صحنه آمدند و نامزد انتخابات مجلس دهم شدند انتخاب اولیه ما نبودند، اما بالقوه واجد شرایط و صلاحیت های ذاتی هستند. لذا اکنون برای نمایندگان حاضر در لیست امید این فرصت فراهم شده است تا نقش بالقوه خود را عملی کنند. بنابراین این وجه بالقوه را نباید از نظر دورداشت. ثانیا مجلس حوزه ای است برای فعالیت و خرد جمعی. کافی است از مجموعه حدود 200 نفره ای که تحت عنوان لیست امید و حامیان دولت وارد مجلس شده اند 20 درصد که تجربه نمایندگی دارند را شناسایی و فعال کرد عملا آن گروه نقش اتاق فکر را ایفا خواهند کرد. پیشنهاد من این است اتاق فکر به جای آنکه بیرون مجلس تشکیل شود در درون آن فعال شود. باید قاعده این اتاق فکر در درون مجلس دهم با حضور نمایندگان تشکیل شود. البته اشکال ندارد این مجلس با اکثریت تشکیل شده از لیست امید و حامیان دولت از ظرفیت های کارشناسی خارج از مجلس بهره مند شوند و این موضوع اساسا خصلت مجلس است. نمایندگان می توانند با ساماندهی افکار خود و هدایت عمومی مجلس از ظرفیت های کارشناسی خارج از مجلس بهره مند شوند. باید این موضوع را توصیه و به این مدل هم اعتماد کرد. اگر نیروهای سیاسی در بیرون مجلس به فکر تشکیل اتاق فکر برای نمایندگان باشند اولا به خود نمایندگان توهینی بزرگ محسوب می شود ثانیا این موضوع عارضه سیاسی خواهد داشت. رقیب هم می تواند علیه این مدل کارشکنی، برنامه ریزی و تبلیغات کند. ثالثا تشکیل اتاق فکر خارج از مجلس و همراه شدن نمایندگان طبق تجربه ای که از گذشته داشته ایم اتفاق نمی افتد. ما باید استعداد، قابلیت و وجوه جوهری درون مجلس را احیا کنیم. از این حیث اتاق فکر درون مجلس را پیشنهاد می دهم. نباید فراموش کرد حتی اصلاح طلبان در این دوره در مقطع برگزاری انتخابات ترکیب لیست ها را به حوزه های انتخابیه واگذار کردند این اتفاق برخلاف گذشته روی داد. در گذشته مرکزیت (تهران) در خصوص لیست های شهرستان نظر می داد در این دوره تمام کار به شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان واگذار شد و تهران هیچ دخالتی در گزینش افراد و ترکیب لیست ها نداشت حتی در موارد اختلافی هم شورای سیاست گذاری در تهران مداخله نکرد و سعی کرد تا موارد اختلافی را به سمت یک توافق مشروع و قابل قبول هدایت کند. بنابراین وقتی توانستیم در ترکیب بندی لیست امید هوشمند عمل کنیم و به استان ها اعتماد کردیم در مجلسی با ترکیب 70 درصد از معتدلین، اصلاح طلبان و اعتدال گرایان هم باید به منتخبین مان اعتماد کنیم.
**شما از بلوغ سیاسی اصلاح طلبان و حامیان دولت نام بردید. چه تضمینی وجود دارد که در انتخابات شوراها در سال 96 چنین رویکردی را در پیش گیرند و به لیست مشترک برسند؟
عطریانفر: منطق و عقل سیاسی به ما حکم می کند در قالب یک لیست مشترک و متحد در انتخابات شرکت کنیم. در جهان معاصر و در کشورهایی که نوعی دموکراسی در آن نهادینه شده است تکثر نا محدود احزاب در آنها وجود ندارد. در واقع دو یا سه حزب جامعه سیاسی آن کشورها را نمایندگی می کند. آن احزاب هم یک دست نیست و به واقع یک فکر در دورن آنها حاکمیت ندارد. با طیف تفکرات سیاسی و به اصطلاح با یک جبهه سیاسی در درون این احزاب روبه رو هستیم. در چنین مدلی دو حزب با یکدیگر در عرصه سیاسی رقابت می کنند و احزاب سوم هم احزابی مکمل هستند. در ایران هم انتظار می رود اصلاح طلبان طیف های همراه با خودشان را در یک راستا ساماندهی کنند و سم مهلک تفرقه را از درون شان بزدایند. طبیعتا ما این توفیق در وحدت را در سال 92 و 94 تجربه کرده ایم.
**اصلاح طلبان در سال 76 و در انتخابات شورای شهر و مجلس دوره اصلاحات این تجربه را داشتند اما چه تضمینی وجود دارد مانند سال 84 و مسائل دیگر دچار اختلاف و تشتت نشوند؟
عطریانفر: ما در انتخابات 84 و 88 دچار تکثر نامزد شدیم و در نهایت شکست خوردیم در سال 92 و 94 به عقل جمعی و خرد سیاسی خود رجوع کردیم و برنده انتخابات شدیم. در سال 96 اگر اصلاح طلبان بتوانند طیف های همراه با خود را در یک راستا ساماندهی کنند طبیعتا برنده انتخابات خواهند شد. ما باید بپذیریم منافع کلان احزاب از منافع فردی بالاتر است. افراد نباید منافع حزبی و کلان خودشان را فدای منافع شخصی خود را کنند. در یک منزلت بالاتر احزاب نباید منافع ملی را قربانی منافع حزبی و گروهی خودشان کنند.
**لیست امید متشکل از اعتدال گرایان، اصول گرایان معتدل و اصلاح طلبان بود. آیا این لیست می تواند یک دستی خود را در درون مجلس حفظ کند و به چند فراکسیون تقسیم نشود؟
عطریانفر: مجلس پیش روی ما قبل از تشکیل از چهار حوزه فکری و فراکسیونی تشکیل شده است. این چهار حوزه شامل اصلاح طلبان هستند که طیف اکثریت نسبی بالایی را به دست آوردند یا به معنای بهتر اقلیت نیرومند مجلس دهم هستند. اقلیت دیگر اصول گرایان معتدل هستند. سومین اقلیت مستقلین هستند که بنا به تجربیات مجالس گذشته به سمت دولت گرایش پیدا می کنند و گروه چهارم اقلیت اصول گرای افراطی هستند که به جبهه پایداری گرایش دارند. بنابراین ما با چهار اقلیت و یا اگر با تسامح بگوییم با سه اقلیت روبه رو هستیم؛ اقلیت اصلاح طلب، طرفداران دولت و مستقلین و سوم اصول گرایان. وقتی مجلس دهم تشکیل شود دو اقلیت اصلی به دلیل وجود مبنای فکری،دیدگاه سیاسی و ریشه داشتن در تفکرات سیاسی و جناحی کشور مستقل باقی می مانند اما گروه سوم که مستقلین هستند نمی توانند به عنوان یک اقلیت مشخص تا پایان در مجلس دهم ایفای نقش کنند. بنابراین نمایندگان مستقل به سمت یکی از گرایش های اصلاح طلبی یا اصول گرایی جذب می شوند. از آنجا که امروز رویکرد اصلاح طلبان حمایت کلی از دولت است این احتمال وجود دارد؛ تعداد بیشتری از نمایندگان مستقل به سمت اصلاح طلبان گرایش پیدا کنند. علاوه بر این افرادی هم هستند که از حوزه اقلیت های قومی وارد مجلس شده اند و اغلب گرایش سیاسی شان تا پیش از ورود به مجلس مستقل است. اما در هر دوره غالب این نمایندگان به سمت دولت و حمایت از دولت گرایش پیدا می کنند تا بتوانند برای حوزه انتخابیه خود امکاناتی از دولت بگیرند.
**پس ما فراکسیونی تحت عنوان طرفداران دولت نخواهیم داشت؟
عطریانفر: ما نمی توانیم نمایندگان را این گونه تقسیم بندی کنیم. مجلسی که شکل می گیرد طرفداری از دولت امری ثابت، صلب و غیر قابل تغییر نیست. معمولا برنامه های دولت مورد نقد و نظر نمایندگان قرار می گیرد. بنابراین برخی برنامه ها مورد تایید نمایندگان و یا مورد نقد و مخالفت آنها واقع می شود، بنابراین تقسیم بندی به آن شکل که گفتید در مجلس اتفاق نمی افتد. به عقیده من نمایندگان حامی دولت، اعتدال گرایان و بخش اعظمی از مستقلین به سمت اصلاح طلبان گرایش پیدا می کنند و اصلاح طلبان از یک اقلیت نسبی به یک اکثریت مطلق تبدیل می شوند. در 6 ماه آینده نیروهایی که مستقل وارد مجلس شده اند به صورت احساسی به سوی یکی از دو طیف حاضر در مجلس گرایش پیدا می کنند. توصیه ما این است که سران جناح های سیاسی در مجلس سعی کنند با این نمایندگان مستقل وارد گفت و گو شده و شرایط برای حضور عقلانی و نه احساسی آنها را در هر یک از دو طیف فراهم کنند.
**برخی معتقدند امری که مانع ایجاد یک اقلیت مطلق می شود. بحث ریاست مجلس است رقابت میان دو چهره شناخته شده این طیف، لاریجانی و عارف ،آیا باعث تشکیل فراکسیون های متعدد نمی شود؟
عطریانفر: عمده ترین و فوری ترین چالش پیش روی مجلس دهم بحث انتخاب هیات رئیسه و ریاست مجلس است. در این رابطه چند نکته قابل بیان است نباید فراموش کنیم که ریاست مجلس واجد وزن اعتباری است. هر اقتدار و اعتباری که او دریافت می کند به واسطه آرایی است که نمایندگان به او می دهند و ممکن است در سال آینده این اتفاق رخ ندهد. به معنایی، اعتبار سخنگویی مجلس به اعتباری است که از نمایندگان دریافت خواهد کرد. ریاست مجلس مشابه حکم ریاست جمهوری یا رئیس قوه قضاییه نیست. این نمایندگان خواهند بود که روشن می کنند چه کسی بهترین و بیشترین صلاحیت را برای اداره مجلس و سخنگویی آن دارد. در شرایط فعلی به نظر می رسد دو شخصیت در مظان ریاست مجلس هستند. همانطور که اشاره شد جناب آقای دکتر عارف و جناب آقای دکتر لاریجانی بیشترین اقبال را برای انتخاب شدن دارند. هر دو این افراد دارای یک موقعیت، فضیلت و منزلت خاص خود هستند اما هر کدام دارای مزیت هایی هستند که دیگری شاید کمتر از آن بهره می گیرد. جناب آقای دکتر عارف یک شخصیت دانشمند، انسان فرهیخته و مدیری است که در سطح بضاعت بالای خود کار کرده است. دکتر عارف در دورانی ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشته اند، سابقه ریاست سازمان برنامه و بودجه، وزارت مخابرات و معاونت اولی ریاست جمهوری دوره اصلاحات را در کارنامه خود دارند. می توان ادعا کرد تجربه و پیشینه دکتر عارف اجرایی و علمی است. این تجارب مزیت ایشان است در این مقیاس طبعا جناب آقای لاریجانی موقعیت پایین تری در برابر این ویژگی ها دارند. از سوی دیگر دکتر لاریجانی بیش از آنکه یک مدیر علمی و اجرایی باشد مدیر پارلمان است. اگر از تجارب سپاهی ایشان عبور کنیم ایشان مدتی وزیر ارشاد در دوره آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند و عمده ترین ماموریت ایشان مدیریت ده ساله بر صداو سیما و ریاست مجلس در دوره هشتم و نهم است که به نظر می آید تجربه موفقی داشتند. تجارب دکتر لاریجانی بیش از هر چیز از جنس فرهنگی و پارلمانی است. طبیعتا از این منظر، موقعیت آقای عارف در مرتبه نازل تری قرار می گیرد.
**به نظر شما اکثریت مجلس دهم به سمت کدامیک گرایش بیشتری دارد؟
عطریانفر: به نظر می آید طرفداران آقای عارف در مجلس دهم به صورت کلی بیشتر از آقای لاریجانی باشد. با توجه به ترکیب مجلس به نظر می رسد اکثریت اصلاح طلبان و حامیان دولت به سمت آقای عارف گرایش بیشتری دارند. اما باید دانست ریاست مجلس علاوه بر سخنگویی، وظیفه تعامل با قوای دیگر را بر عهده دارد. ریاست مجلس باید بتواند به عنوان رئیس قوه مقننه با ریاست قوه قضاییه، نهادهای حاکمیتی، نهادهای انتصابی و غیر دولتی و رهبری تعامل داشته باشد. از این جهت ما با دو انتخاب روبرو هستیم انتخاب خوب و انتخاب خوب تر. یکی واجد مزیت انتخاباتی و دیگری واجد مزیت مدیریت پارلمانی است. ما نباید از بیرون مجلس برای نمایندگان تعیین تکلیف کنیم. تنها می توانیم موقعیت و ویژگی های هر دو نفر را تببین و تشریح کنیم و طبعا انتخاب رئیس مجلس با نمایندگان مردم خواهد بود. به اعتقاد من هر دو گزینه واجد صلاحیت ذاتی برای ریاست اند. یکی صلاحیت بالقوه و دیگری صلاحیت بالفعل.
نظر شما