نگاهی به پدیده «علیفربودن» در تلویزیون ایران
«علیرضا علیفر» را باید یکی از پدیدههای بیشمار صداوسیمای ایران دانست. فردی که از شروع فعالیتش در تلویزیون از حدود دو دهه پیش با گزارشهای عجیب و منحصربهفردش کاری کرد که فوتبالدوستان، دیدن بازی بدون صدای گزارشگر را هم تجربه کنند. فردی که پس از گزارشهای غیر استانداردش و اصرار به تکرار یکسری نظرات شخصی، به بازیهای کمبیننده دو و سه بامداد تبعید شد. فردی که پپ گواردیولا و ژوزه مورینیو را سرسوزنی قبول ندارد، دانش فوتبالی خود را بالاتر از آنچلوتی و فرگوسن میداند و مدعی است که میتواند ساختار دفاعی در فوتبال ایران و جهان را اصلاح کند.
سرهنگ علیفر، فردی است که ٢٠ سال است در گزارشهای خود نظرات شخصی و ثابتنشدهاش در دفاع خطی را مانند پتک بر سر بیننده میکوبد و از این موضوع خسته نمیشود. او فردی است که در ٩٠ دقیقه حداکثر ١٠ درصد بازی را گزارش میکند و در مابقی زمان بازی، سعی میکند نظراتش را که گهگاه همراه با توهین به افراد مختلف یا توهم است، به خورد بیننده بدهد.
کدام عقل سالمی میتواند قبول کند گواردیولا و کاپلو از فوتبال چیزی نمیفهمند و علیرضا علیفر میفهمد؟ آیا این خبر که چند تیم لیگ برتری خواهان سرمربیگری علیفر شدهاند بیشتر شوخی نیست؟
حال بد نیست بدانیم رویکرد صداوسیما با این رویه پر از اشکال و غیرتخصصی علیفر چگونه بوده است. این گزارشگر باتجربه ثابت کرده بههیچوجه اهل اصلاح کارش نیست و امکان ندارد سبک گزارشگریاش را عوض کند. در سالهای قبل، در پی اعتراضهای زیاد اهالی فوتبال به سبک گزارشهای علیفر و انتقادهای رسانهها به این گزارشگر، مسئولان شبکه سوم بیشتر، بازیهای غیرزنده و کماهمیت آخر شب را به او میدادند. در بازیهای لیگ ایران هم کمتر بازیهای مهم استقلال و پرسپولیس به علیرضا علیفر میرسید، این در حالی است که در یک سیستم سالم و حرفهای قطعا باید چنین گزارشگر یا گزارشگرانی که در شبکه سه از آنها کم نداریم، از مجموعه حذف شوند.
اما به نظر میرسد در ماههای اخیر علیفر به گزارشگر محبوب شبکه سوم سیما تبدیل شده است؛ بهطوریکه شنبهشب گزارش بازی حساس بتیس-بارسلونا به علیرضا علیفر سپرده شد. واقعا چه اتفاقی افتاده که علیفر بدون تغییر رویه جایگاه بهتری در شبکه سوم پیدا کرده است؟
گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در یکی، دو سال اخیر باعث شده از علیرضا علیفر بیشتر از قبل بشنویم. او تبدیل به قهرمان دابسمش و مطالب طنز تلگرام، فیسبوک و... شده است. در تلگرام کانال «سربازان سرهنگ علیفر» داریم و روزی نیست که درباره او مطلبی تولید نشود. گروهی که تا دیروز ترجیح میدادند صدای گزارش علیفر را نشوند، امروز به دنبال این هستند تا به دقت گزارش او را بشنوند و حتی ضبط کنند، بلکه خوراکی برای تهیه دابسمش و مطالب طنزشان پیدا کنند. کار به جایی رسیده که برای مزاح قبل از داربی، کمپینی راه افتاده بود که علیفر گزارشگر بازی پرسپولیس-استقلال شود.
علیفر هم از این شرایط راضی به نظر میرسد. با جوان خوشذوقی که دابسمشهای بامزه درباره گزارشهایش میسازد در برنامه تلویزیونی همنشین میشود و هر روز با یک رسانه مصاحبه میکند و با کوبیدن گواردیولا و مورینیو از قدرت بالای مربیگریاش میگوید. حالا به او توجه میشود، هوادار پیدا کرده، زمان گزارشهایش اطلاعرسانی میشود و پس از سالها گمنامی، آنقدر سوژه شده است که به برنامه پربیننده «خندوانه» هم دعوت میشود.
این هم از ویژگیهای منحصربهفرد تلویزیون ایران است که ملاک اهمیتدادن به یک گزارشگر تخصص و توانایی او نیست، بلکه تبدیلشدن به سوژه تلگرام است. بیدلیل نیست که سرهنگ علیفر در گزارشهایش تلاش دارد حتی بیشتر از قبل حرفهای «ناپخته»ش درباره دفاع خطی، بیسوادبودن مربیان درجهیک اروپایی و... را تکرار کند؛ طوریکه همان شنبهشب در فضای مجازی بارها این جمله تکرار شد که شبکه سه در حال پخش دابسمش زنده است. علیفر سر موقعیتهای گل به سبک همیشگیاش فریاد میزد، دفاع خطی را میکوبید و همزمان هم دابسمشها ساخته میشد.
علیفر میخواهد همچنان قهرمان تلگرام، فیسبوک و دابسمش باشد؛ چراکه دریافته است با این روش، از گزارش یک بازی تکراری بین شاختار اوکراین و دنیپرو دانمارک یا بازی سه بامداد بولیوی- ونزوئلا در کوپا آمهریکا به بازی بارسلونا رسیده است.
در گروه ورزش شبکه سه علیفرهای زیادی داریم. گزارشگرانی که همیشه کارشناسان به آنها نقد داشتهاند، اما هرگز اصلاح نشدند و میتوان از گافها و حرفهای مضحکشان حین گزارش بازی، هر ساله چند کتاب منتشر کرد. این گزارشگران باتجربه سالهاست به کار خود ادامه میدهند و نقش سوهان روح را بهخوبی ایفا میکنند. سؤال اصلی اینجاست که چرا تلویزیون با این گزارشگران برخورد نمیکند و آنها حذف نمیشوند؟
علیفر در هر گزارشش به دفعات میگوید: «همانطور که بارها عرض کردم...». این از بیحسابوکتاببودن سیستم نظارتی شبکه سوم است که یک گزارشگر به خودش اجازه میدهد یک نظر بیربط و غلط را صدها بار تکرار کند. ایراد از تلویزیون است نه علیفر. او میتواند این نظرات را در وبلاگش بنویسد نه اینکه به میلیونها نفر تحمیل کند.
در روزهایی که علیفر و چند پیشکسوت فوتبال مثل خداداد عزیزی وارد جنگ لفظی شدهاند و علیفر، خداداد را بیسواد میخواند، شبکه سوم به مجریاش پاداش میدهد و بازی پر بیننده ساعت ١١ شب به او میرسد.
دیگر شنیدن حرفهای بیربط علیفر کار را از خنده گذرانده و باید به حال تلویزیون گریه کرد. اتفاق تأسفبارتر این است که تلویزیون درهای خود را به روی جوانان خوشذوق، مستعد و باسواد بسته است تا جا برای علیفر و علیفرها تنگ نشود. آقایانی که نمیتوانند یک بازی فوتبال را بدون دهها ایراد گزارش کنند، میآیند و در برنامه «آقای گزارشگر»، نحوه گزارش جوانانی را که قطعا از آنها با دانشتر هستند، قضاوت میکنند و از آنها ایراد میگیرند.
به نظر میرسد در گروه ورزش شبکه سه ارادهای برای اصلاح و پیشرفت وجود ندارد. گزارشگرانی که قهرمانان لطیفههای تلگرام هستند، باید تا ١٠ سال دیگر بمانند و مردم با گزارششان کارتون و دابسمش بسازند و جوانان مستعد در خانه بنشینند و مسابقات فوتبال را با صدای قطعشده تماشا کنند. شاید تنها یک راه وجود داشته باشد؛ به صداوسیما که امیدی نیست، بهتر است همه فوتبالدوستان دعا کنند که یک تیم لیگبرتری که نه، حداقل یک تیم دستهدومی علیفر را بهعنوان کمکمربی استخدام کند تا همه نفس راحتی بکشند، حتی گواردیولا و انریکه.
منبع: روزنامه شرق
خبرهای مرتبط
نظر شما