جزئیات اسیدپاشی خانم دکتر به خاله اش
خانم دکتری که با اسیدپاشی به خالهاش در خیابان برزیل قصد فرار به کانادا داشت در صحنه جنایت دستگیر شد.
به گزارش صدای ایران و به نقل از روزنامه ایران، این زن پذیرفته که با کینه بسیار دست به اسیدپاشی زده اما هیچ اعترافی برای انگیزهاش ندارد.ساعت 3 بعدازظهر پنجم اردیبهشت ماه ماجرای اسیدپاشی فامیلی در خیابان برزیل شرقی به کلانتری 145 ونک مخابره شد و با حضور سریع مأموران زن 42 سالهای که روی خالهاش اسیدپاشی کرده بود پیش از فرار، دستگیر شد.
قربانی اسیدپاشی که زنی 63 ساله بود خیلی زود به بیمارستان شهید مطهری تهران انتقال یافت و خواهرزادهاش که تجسسها نشان میداد زنی تحصیلکرده و مقیم کانادا است در بازجوییها خونسردانه به اسیدپاشی کینهجویانه اعتراف کرد اما درخصوص انگیزه اسیدپاشیاش سکوت کرد و گفت که مهم پاشیدن اسید بوده که من آن را قبول دارم.کارآگاهان در بررسی میدانی در محل اسیدپاشی، بلیت هواپیما و روادید کشور کانادا را نیز به دست آوردند که مشخص میکرد این زن اسیدپاش قصد فرار از ایران را داشته است.
اقدامهای خونسردانه
این زن اسیدپاش که دندانپزشک مقیم کانادا است گفت: چند روز پیش مقداری اسید به ارزش 5 هزار تومان از ناصرخسرو خریدم و در یک ظرف ماست ریختم.
او افزود: من مقیم کانادا هستم اما مدتی است با خالهام در یک ساختمان زندگی میکنم، من و پدر و مادرم در طبقه اول هستیم و خالهام در طبقه دوم زندگی میکند.او ادامه داد: پدر و مادرم چند روزی است به مسافرت رفتهاند و تا چند روز دیگر هم برنمیگردند. روز حادثه ساعت 2 بعدازظهر با ظرف ماست که داخلش اسید بود به در خانه خالهام رفتم وقتی در را باز کرد برای اینکه اسید روی خودم نریزد چند قدم عقبتر رفتم و اسید را روی صورت و پای خالهام ریختم. این زن 42 ساله ادامه داد: بعد از ریختن اسید به طبقه پایین رفتم مانتو پوشیده و شالم را سرم کردم وقتی خواستم از در بیرون بروم 2 مأمور موتورسوار را جلوی در خانه دیدم و چون نمیدانستند اسیدپاشی کار من بوده براحتی از خانه خارج شدم و پشت فرمان خودرویم نشستم که متوجه شدم موتور پلیس جلوی خودرویم است و نمیتوانم خودرویم را به حرکت درآورم، خواستم پیاده بروم که دستگیر شدم.
او افزود: از چند روز پیش پلیسهای گشت مرتب در کوچه بیژن که خانه ما در آنجا قرار دارد حضور داشتند و به خاطر همین مأموران خیلی سریع به در خانه ما آمدند.این زن ادامه داد: در مورد انگیزهام نمیخواهم حرفی بزنم.چند وقتی است در حال جدا شدن از همسرم هستم حتی پروندهای در دادگاه داریم و بزودی رأی صادر خواهد شد، اختلاف شدیدی با خالهام داشتم و پس از پرسوجو فهمیدم اسیدپاشی مجازات سنگینی ندارد. قرار بود امشب به کانادا سفر کنم و دیگر برنگردم که دستگیر شدم.
نظر شما