محمد طلوعی شاعر گنابادی درگذشت
صدای ایران- محمد طلوعی شاعر و معلم گنابادی پس از یک دوره بیماری جمعه شب گذشته در بیمارستان امام رضا (علیه السلام) مشهد درگذشت.
به گزارش صدای ایران، مجموعه اشعار طلوعی در کتاب هایی تحت عنوان «سروده های بی مخاطب»، «برهنه تر از باد»، انتشارات مرندیز، 1389، «برگ آخر» انتشارات پشنگ، 1387 و «پشت دیوار تردید» انتشارات مرندیز، 1394 چاپ شده است.
به گزارش صدای ایران، مجموعه اشعار طلوعی در کتاب هایی تحت عنوان «سروده های بی مخاطب»، «برهنه تر از باد»، انتشارات مرندیز، 1389، «برگ آخر» انتشارات پشنگ، 1387 و «پشت دیوار تردید» انتشارات مرندیز، 1394 چاپ شده است.
سرگذشت وی به نوشته خود وی به شرح ذیل است:
در 19 مهرماه 1323 در خانواده ای روستایی در روستای خیبری شهرستان گناباد متولد شدم و با وجود این که شرح حال نویسی کار بسیار مشکلی است و انسان را به گذشته های دور می برد، چند جمله ای تقدیم می کنم.
تحصیلات ابتدایی را در روستا و سال اول دبیرستان را در گناباد به تحصیل گذراندم سپس برای تحصیل در رشته ریاضی به مشهد آمدم و به اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان ابن یمین مشهد نائل شدم و پس از گذراندن سربازی به استخدام آموزش و پرورش در آمدم و تحصیلاتم را در رشته تأسیسات حرارتی ادامه دادم: دانشی که هیچ وقت به کار گرفته نشد در تمام این سالها (از سن ده سالگی به بعد) شروع به مطالعه کردم. نمی توان گفت که فقط به شعر علاقه مند بودم بلکه هر کتابی به دستم می رسید یا وصف آن را می شنیدم اعم از کتاب علمی و ادبی، و تاریخی و رمان را مور مطالعه قرار می دادم و متأسفانه طبع حساس من در موقعیتی قرار نگرفت که بتواند عرض اندامی کند و خودم نیز چندان علاقه ای به چاپ اشعارم در مجلات یا روزنامه ها نداشتم ولی به تشویق دوستان در جلسات ادبی و شبهای شعر در مشهد شرکت می کردم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم جویباری کوچک از نحوه کار و طرز تفکر و احساسم را به صورت شعر روانه اقیانوس شعر و ادب فارسی کنم. خلاصه کلام به تدریس ریاضی بسیار علاقه مند بودم و ضمن تدریس ریاضی در مدارس راهنمایی مشهد، به مدت چند سال مدیریت چندین مدرسه راهنمایی را نیز به عهده داشتم ام و در حین انجام وظایف آموزشی شعر می سرودم مثل رباعی زیر که پس از پایان تدریس در یک زنگ ریاضی سروده شده:
چـون مسـأله ی هـنــدسـه در کـار آمـد در دایـره ها صـحـبـت اقــطار آمد
وقتی سخن از قوس و کمان مطرح شد یــادم ز کـمــان ابـــروی یـــار آمد
نظر شما