سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 08

چرا شخصيت‌هاي موثر اصلاحات به منزل عبدا... نوري رفتند ؟

کد خبر: ۱۰۶۵۹۲
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۲
از فرزند آيت‌ا... هاشمي تا بهزاد نبودي و اعضاي حزب كارگزران و اتحاد و ديگر اعضاي احزاب اصلاح‌طلب و... اما در حالي كه مراسم عيد ديدني از سوي شخصيت‌هاي ديگر اصلاحات هم برگزار شده بود اما به چه دليل اين حجم از شخصيت‌هاي موثر اصلاحات در آن شب به منزل عبدا... نوري آمده بودند و گعده بزرگان اصلاحات در آنجا شكل گرفت؟

صدای ایران - آرمان نوشت: «ساكن پلاك ۱۲»؛ اين ۳‌كلمه و بخشي از يك آدرس پستي در تهران گوياي خبر يا واقعيتي نيست؛ تنها يك فلز مستطيل شكل است كه بر بالاي درب يك ساختمان چند طبقه نصب شده كه موضوع منحصر به فردي هم نيست، چون در هر كوي و برزني كه خانه ساخته شده، اين مستطيل آبي رنگ هم نصب شده است.

به گزارش انتخاب، آنچه اين پلاك را از ديگر پلاك ها متمايز مي‌كند آنچه است كه در درون آن آپارتمان مي‌گذرد! چهارشنبه شب اتومبيل هاي آشنايي در كوچه پلاك ۱۲ پارك شده بودند؛

اتومبيل هايي كه برخي از آنها در جلسات مشورتي كه در اين ساختمان براي اتخاذ بهترين تصميمات در اردوگاه اصلاح‌طلبي اتخاذ مي‌شود هم در همين كوچه پارك مي‌شد اما در آن شب چه خبري در آن ساختمان بود؟ همه بودند، از هر طيف و حزب اصلاح‌طلبي و اعتدالگرايي كه در تصميم‌گيري‌ها موثر هستند افرادي براي عيد ديدني با عبدا... نوري آمده بودند؛

 از فرزند آيت‌ا... هاشمي تا بهزاد نبودي و اعضاي حزب كارگزران و اتحاد و ديگر اعضاي احزاب اصلاح‌طلب و... اما در حالي كه مراسم عيد ديدني از سوي شخصيت‌هاي ديگر اصلاحات هم برگزار شده بود اما به چه دليل اين حجم از شخصيت‌هاي موثر اصلاحات در آن شب به منزل عبدا... نوري آمده بودند و گعده بزرگان اصلاحات در آنجا شكل گرفت؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به آنچه رجوع كرد كه صاحبخانه در طي سال‌ها در جهت استحكام و تحقق آرمان هاي اصلاح‌طلبي انجام داده است، آنچه از سكوت او آغاز و به محبوبيتش رسيد.

تشكيلاتي كه مديون تدبير نوري است

عبدا... نوري شخصيتي آرام و به‌دور از هياهو در ميدان سياست است؛ وزير كشور دولت اصلاحات به خوبي آگاه است كه هيچ هدفي در فضاي تنش و مجادله به ثمر نخواهد رسيد و از سويي همواره اصلاح‌طلبان را توصيه به پيشبرد امور در فضاي آرام و به‌دور از تنش كرده است كه اين مشي او همراستا با سيره بزرگان سياسي تعريف مي‌شود.

شوراي سياست‌گذاري اصلاحات اصلي‌ترين نهاد تصميم‌گيري در اردوگاه اصلاحات است كه از هر حزب و طيفي در آن نمايندگاني حضور دارند و در چينش اين شورا سعي شده است اعضايي كه بيشترين وزن را از لحاظ فكري و بالاترين استعداد را در ارائه پيشنهادات موثر دارند در جلسات حضور داشته باشند كه البته توصيه‌هاي بزرگاني مانند آيت‌ا... هاشمي مانند چتري بر اين تصميم‌سازي‌هاست. اما چه شد كه شوراي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان تشكيل شد.

براي يافتن پاسخ بايد به زماني بازگشت كه عبدا... نوري به رئيس دولت اصلاحات گفت كه مهم‌ترين مشكل اصلاح‌طلبان اين است كه اتاق فكر ندارند. بر اساس برآورد او در ايران ۵۰۰ اصلاح‌طلب جدي و سرشناس وجود دارند كه حرفشان قابل اعتنا و اعتماد است،

كه از بين آنها مي‌توان ۵۰ نفر را در تصميم‌گيري‌ها داراي نقش كرد. اين اتاق البته تنها در بر‌گيرنده فلان مجمع و جبهه و سازمان و حزب نخواهد بود و بايد از همه گروه‌ها شكل گيرد. يكي از برنامه‌هاي اين اتاق فكر مي‌تواند انتخابات باشد و مشاركت يا عدم مشاركت يا شكل مشاركت در آينده سياسي در آن بررسي شود. نه اينكه ناگهان يك روز قبل از انتخابات درباره آن تصميم‌گيري شود. نوري خود نيز اين‌گونه اهداف اين نهاد پيشنهادي را تعريف كرده بود: «اين پيشنهاد بيشتر جهت خروج اصلاح‌طلبان و بدنه اجتماعي حامي اصلاحات از حالت يأس و ازهم‌گسيختگي و تلاش براي برنامه‌ريزي، بازسازي و انسجام، جهت حركتي منطقي و منطبق با شرايط موجود است.

همچنين اين نهاد بايد داراي سازوكاري باشد كه بتواند همه يا اكثريت جريانات اصلاح‌طلب را در دل خود جاي دهد و به صورت موثر از آنها در روند تصميم‌گيري استفاده كند.»

تعاملي كه سازماندهي و سپس پيروزي مي‌آفريند

ويژگي ممتاز عبدا... نوري قدرت سازماندهي اوست. در اين مقطع برخي از سياستمداران با تجربه ترجيح مي‌دهند حضوري در عرصه نداشته باشند و پيرو «هر چه پيش‌آيد، خوش آيد» هستند كه البته بايد منصفانه درباره آنها قضاوت كرد كه شايد دلايل آنها براي دوري از عرصه موجه باشد اما عبدا... نوري كه مسير پر فراز و نشيبي را پيموده است هيچ گاه صحنه را ترك نكرد و در ساختمان ۱۲ بيش از يك فعال سياسي با سابقه داراي اثرگذاري در تصميم‌گيري‌هاي جريان اصلاحات است. منطق او چنين است كه بايد پايه‌هاي سياست از ابتدا محكم شكل بگيرد تا در آينده بتواند موثر باشد و از همين رو بخش خوبي از مخاطبان و حاميان نوري دانشجويان هستند و اظهاراتي كه او در جمع‌هاي دانشجويي دارد رنگ و بوي ديگري دارد چنانكه استقبال خوبي از آن اظهارات مي‌شود. اما تاثيرگذاري عمده نوري در بخش تصميمات مهم سياسي از جمله انتخابات است چنانكه او در راستاي برنامه‌هاي سازماندهي خود مدت‌ها قبل از هر انتخابات با شخصيت‌هاي تاثيرگذار جريان اصلاحات به بحث و بررسي وشرايط و جايگاه اصلاحات در آن مقطع مي‌پردازد و بر طبق نتايجي كه حاصل مي‌شود تصميم نهايي از سوي جريان اصلاحات به اعضاي اين جريان ابلاغ مي‌شود. آيت‌ا... هاشمي بخوبی به اين ويژگي‌هاي نوري واقف است چنانكه در جلسه راي اعتماد به او براي وزارت كشور چنين گفته بود: « ما ايشان را از قديم مي‌شناختيم و فكر آقاي نوري واقعا قابل اهميت است. يعني ايشان فكر سازماندهي دارند. برنامه‌ريزند، واقع‌بين‌اند و يكي از نيروهايي كه مي‌تواند در كابينه به من خيلي كمك كند در برنامه‌ريزي‌ها و كار‌ها، آقاي عبدا... نوري است كه البته، من براي جاي ديگري ايشان را در نظر گرفته بودم كه بعدا منتقل شد به اين مسئوليتي كه به ايشان محول شده است و اينجا هم بسيار جاي مناسبي است. فكر مي‌كنم آقاي نوري مي‌توانند به كارهاي مربوط به مسائل تاميني كشور سر و سامان بدهند. آقاي نوري را من براي شرايط فعلي اصلح مي‌دانم كه وزارت كشور و مخصوصا مسائل امنيتي را به‌صورتي برنامه‌ريزي شده‌تر بتوانند اداره كنند».

از سكوت تا محبوبيت

تا آن زمان كه شخصيت نوري به عنوان يك مصلح سياسي اثبات نشده بود پيشنهادات زيادي براي حضور او در انتخاباتهاي مختلف ارائه مي‌شد از جمله سال ۸۷ كه از اوخواسته شد براي انتخابات رياست جمهور كانديدا شود اما نوري خيلي پيش‌تر از اين برنامه‌هاي خود را تنظيم كرده بود و نشاني از رقابت انتخاباتي در آن ديده نمي‌شد و زماني كه اصرار به اين حضور بيشتر شد او دو شرط را بيان كرد: «اول اينكه اصلاح‌طلبان روي كانديداتوري واحد وي اجماع كنند و دوم اينكه در صورت رد صلاحيت وي كانديداي ديگري را به جاي او اعلام نكنند» و در نهايت شرايط به سمتي پيش رفت كه نوري براي ثبت نام اقدام نكرد. آيا نوري در آن برهه دلخور بود؟ مردي كه سال‌ها بود سكوت را بر هر اظهارنظري ترجيح داده بود در مهر ۸۷ پرده از اين سكوت برداشت تا همگان متوجه شوند نوري چه در دل دارد و چگونه براي اعتلاي جريان اصلاحات بغض ها را فرو خورده و به جاي عقب كشيدن از عرصه براي پيشرفت جريان اصلاحات برنامه‌ريزي كرده است.

 او گفته بود: ‌«من هميشه آدم كم‌حرفي بودم. من اعتقاد ندارم كه شخصيت‌ها براي آنكه مطرح شوند، مستمر حرف تكراري بزنند، شهوت كلام كه ندارم. اما اينكه مي‌گوييد روزه‌ سياسي يا سكوت، اين واقعيت است كه اگر من حرف بزنم، دوستان خودمان شايد بيشتر ناراحت شوند. پيش‌ترها رقيب يك دسته‌بندي اعتدالي و تندرو ساخته بود، اكنون متاسفانه برخي دوستان اصلاح‌طلب حتي اعتدالي نيستند و تندرو شدند.

در خيلي از مسائل من فكر مي‌كنم كه مي‌شود گامي بيشتر ‌برداريم اما تا حرف بزنيم مي‌گويند كه تندرو هستيد و كار ما هم خراب مي‌كنيد و خط اعتدال را به هم مي‌ريزيد. ما كه مي‌دانيم از اين تفريط‌ها به هيچ جا نمي‌رسند اما چرا حرف بزنيم كه گناهش بيفتد گردن‌مان. اين است كه خيلي وقت‌ها آدم به اين نتيجه مي‌رسد كه چرا مزاحم كار دوستان شود، بگذارد با همين اعتدالي كه مي‌گويند بروند جلو، اگر يك گام هم پيش‌تر رفتند، ما خوشحال مي‌شويم.» امروز اما همان‌هايي كه به نوري طعنه مي‌زدند از نخستين افرادي هستند كه به جلسات هم انديشي او مي‌روند و خود را تابع آنچه مي‌دانند كه نوري به همراه ديگر بزرگان اصلاحات بر سر آن به توافق مي‌رسند.

نظر شما