ققنوس تروریسم در اروپا

رشید جعفری، استادیار روابط بین الملل طی یادداشتی آورده است:

صدای ایران - به گزارش انتخاب، مبانی شناخت دولتمردان غربی از پدیده ی تروریسم و تروریست از اعتبار چندانی بر خوردار نبوده است. دلیل این مدعا ، ناتوانی آنان در ممانعت از رخدادهای متوالی تروریستی با مستحکم ترین ترتیبات امنیتی و ناکامی آنان در جلو گیری از تربیت وتکثیر تروریست هایی ست که جرات و جسارت عملیات انتحاری را دارند.برای مقابله با رخدادی که امنیت آدمیان را نشانه رفته است ، شناخت و معیار های درست شناخت از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر می رسد غربیان با پدیده ای مواجهند که هیچگونه انطباق و سازگاری با زیست جهان غربیان ندارد.

آنان به سهولت می توانند بحران هایی را که ریشه در متن خود غرب دارد ، مدیریت نمایند ،اما از مدیریت پدیده ها ی بحران زا و آشوب سازی که خارج از متن غربی ست ، ناتوانند.این عجز و ناتوانی را باید در معیار های شناخت غربیان جستجو کرد.آنان باید بدانند که جهان اجتماعی با جهان طبیعی و تجربی ، تفاوت جوهری دارد .تسری معیارهای شناخت جهان طبیعی به جهان اجتماعی از خطاهای بزرگ غربیان است.به ویژه جهان اجتماعی تروریسم و تروریست ها که در متن متفاوتی از متن آنان پرورش یافته ،بالیده و اکنون سومین عملیات بزرگ انتحاری خود را در قلب اروبا یعننی بروکسل بایتخت اتحادیه ی اروپا جامه عمل می پوشاند وبه دنبال آن کاخ سلطنتی این کشور تخلیه می گردد ،مرز بلژیک با فرانسه مسدود می گردد.

کابینه های دولت ملت های اروپایی جلسه ی فوق العاده تشکیل می دهند،سخنگویان وزرای خارجه ی کشور های مختلف جهان این اقدام تروریستی را محکوم می کنند، خوف و رجا دولت ملت های اروپایی را به سمت ارتقا سطح امنیتی سوق می دهد،همدردی با ملت بلژیک آغاز می شود ،پرچم ان کشور به صورت نمادین در پروفایل شبکه های اجتماعی آپ لود می گردد و فدریکا موگرینی در یک کنفرانس خبری با انگشت سبابه ی خود اشک چشمش را پاک می کند و برج ایفل به رنگ پرچم بلژیک نور پردازی می گردد.،یعنی تکرار همان واکنش هایی که پیشتر از آن ازفردای واقعه ی یازدهم سبتامبرنیویورک و اقداملت تروریستی سینزدهم نوامبرپاریس،شاهد بوده ایم.

تا وقتی که معیار های شناخت جهان غرب مدرن نسبت به جهان های دیگر تغییر نکند ،تروریسم فربه تر و تروریست سینه چاک ترخواهد شد.تصمیم درست برای بازداشتن تروریسم و تروریست زمانی اتخاذ می گردد که شناخت درستی در جهت فهم تروریسم و تروریست بر اساس معیار های فرا اثباتی توسط غربیان حاصل آید. اینکه متوجه تفاوت ذاتی جهان اجتماعی با جهان طبیعی باشند و بدانند که جهان اجنماعی متشکل از انسان ها با جهان طبیعی متشکل ازاشیاء و موضوعات بی جان و بی احساس فرق دارد.

به جای تلاش جهت مهار و اسیر کردن جهان های دیگر در صدد درک و سپس فهم جهان های دیگر بر آیند.این فهم زمانی به دست می آید که غربیان با چشم ارزش ها و باور های خود به جهان های دیگر ننگرند. به همان ترتیبی که حاکمان غرب در جوامع خود تکثر و چند صدایی را مقدس می شمارند، جامعه ی بین المللی متکثر را هم شناسایی نمایند و اعتباری برای آن قایل شوند.آنها باید بدانند که فاصله ای میان ارزش ها و واقعیت ها برای شناخت جهان اجتماعی وجود ندارد.آنها اگر با فاصله گرفتن از موظوع شناخت که در اینجا جهان اجتماعی غیر غربی و مشخصا خاورمیانه را شامل می شود، در ریشه کنی پدیده ی تروریسم سعی نمایند، به نظر نمی رسد که کامیاب شوند. محتوا و فحوای بیا نیه ی 28 کشور عضو اتحادیه ی اروپا بلا فاصله بعد از انفجار های بروکسل، نشان دهنده ی تکرار خطای فاصله گیری از موضوع تروریسم است.در این بیانیه آنان تاکید کرده اند که از تمام ابزار های لازم برای برخورد با تروریسم استفاده خواهند کرد.استفاده از ابزار های لازم جهت برخورد با تروریسم تکرار گزاره های پیشین است که تاکنون کارگر نیفتاده است.

آنان باید بدانند که به دنبال علت ها و معلول ها بودن و مکانسیسم علی را برای تبیین تروریسم و تروریست به کار بردن ، آنان را از مواجهه ی درست با پدیده ی خشن تروریسم دور خواهد کرد و تمامی تلاش هایشان را بی ثمر خواهد ساخت. فهم تروریسم و تروریست نیازمند تفسیر تروریسم و تروریست ونه تبیین آنها ست.و شرط لازم برای تفسیر قرار گرفتن در افق دید جهان اجتماعی مناطقی ست که مستعد پرورش تروریست هستند.تا شاید بتوان از خلال این مسیر شناخت درست این پدیده را یافت و سپس ابزار درست مواجهه با آن را برای باز داشتن ان به کار گرفت ودر غیر این صورت،گمان نمی رود که بتوان خاکستر ققنوس تروریسم را عقیم ساخت و از تکثیر آن جلو گیری کرد