موسیقی در سالی که گذشت (5) / ویژه نامه نوروزی «صدای ایران» (12)
مهر ماه سال گذشته محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی از صدور مجوز یک آلبوم با صدای وی ولی بدون اجازه و رضایت او خبر داد و از آن انتقاد کرد.
صدای ایران- برای خواندن قسمت اول "موسیقی در سالی که گذشت" (اینجا) و برای خواندن قسمت دوم (اینجا) و برای خواندن قسمت سوم (اینجا) و برای خواندن قسمت چهارم (اینجا) را کلیک کنید.
• صدور مجوز آلبوم بدون رضایت رضایت خواننده
مهر ماه سال گذشته محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی از صدور مجوز یک آلبوم با صدای وی ولی بدون اجازه و رضایت او خبر داد و از آن انتقاد کرد. محمد معتمدی در گفتگو با مهر بدون نام بردن از ناشر این آلبوم گفت: «چهار سال پیش کاری به من پیشنهاد شد، ولی پس از ضبط آلبوم و شنیدن آن، ترجیح دادم که منتشر نشود. حتی در این زمینه به صورت کتبی نامه¬ای را به مدیر وقت دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارسال کردم و صریحا اعلام کردم، بنده راضی به انتشار این آلبوم نیستم و اجازه انتشار آلبوم داده نشد. حال آهنگساز آن اثر، بعد از چهار سال، آلبوم را به یک شرکت ارائه داد و آن شرکت هم با علم به این¬که من برای انتشار آن آلبوم رضایتی ندارم، می¬خواهد آن را منتشر کند. من هیچ قراردادی با آهنگساز و ناشر ندارم؛ فقط صرف در اختیار داشتن یک فایل صوتی از من، اثر را برای مجوز ارائه داده¬اند.»
ایشان در گفتگویی دیگر گفته است: دفتر موسیقی به مدیر برنامه¬های من اطلاع دادند که صدور مجوز این آلبوم منع قانونی ندارد و اگر شما به عنوان خواننده اعتراضی پیرامون این ماجرا دارید، می¬توانید از طریق محاکم قضایی اقدامات لازم را انجام دهید.
بعد از گذشت مدت کوتاهی، آلبوم منتشر شد و محمد معتمدی، خواننده موسیقی سنتی ایران روز انتشار این آلبوم را سیاهترین روز زندگیاش نام برده است. اما چه چیزی در این اثر وجود دارد که این خواننده را با چنین واکنشهایی مواجه کرده است؟ پاسخ ایشان این است که در «ابروکمان» اصلاً بحث محتوایی وجود ندارد: «من ده سال است که در زمینه آواز حرفهای فعالیت میکنم و حالا مسألهی من، یک امر بسیار بدیهی است؛ این¬که اثری که با صدای خوانندهای منتشر میشود، باید با رضایت او باشد. در این روز اثری با صدای من منتشر شده، بدون رضایت و حتی بدون اطلاع خودم. سالها پیش آهنگساز جوانی آلبومی به من پیشنهاد میدهد و من با صداقت برای شنیدن این اثر اشتیاق نشان میدهم و در همان زمان اتودی بر روی آن میخوانم. پس از مدتی به دلایلی از حضور در اثر انصراف میدهم، اما فایل صوتی نزد آهنگساز جوان باقی میماند.»
مدیر انتشارات منتشر کننده این اثر در واکنش به اعتراض محمد معتمدی گفت: «با آهنگساز این مجموعه قرارداد دارد و مسئولیت آن با آهنگساز است. این انتشارات تاکنون هفت قرارداد با آهنگساز «تیر و کمان» داشته و خوانندگان را خود ایشان انتخاب کرده و آلبومها را به این مؤسسه تحویل داده است. ناشر هـیچگونه دخالتى در مورد عوامل کار (نوازنده و خواننده) نداشته و مسئولیت آن در قرارداد نیز با آهنگساز است.»
آهنگساز این اثر در یادداشتی که در سایت موسیقی ایرانیان منتشر شد، خاطر نشان کرد: ناشر اثر هیچ گونه دخالتی در این امر نداشته و مسئولیت مسائل مربوط به عوامل تولید کننده بر عهده خودش است و وی طرف حساب خواهد بود. این آهنگساز انتساب «اتود» به این اثر را عجیب می¬خواند و می¬گوید: مگر میشود برای ضبط «اتود» چند بار (نه یک بار) به استودیو بروند و چند جلسهی جداگانه با آهنگساز برای کار بر روی اثر قرار بگذارند؟! کدام خواننده برای «اتود» میکروفون شخصی خود را از منزل به استودیو میآورد؟! وی در ادامه می¬گوید: هیچ علامتی مبنی بر نارضایتی از سوی ایشان دریافت نکردم و اگر ایشان فقط یک بار به من میفرمودند یا پیامی برایم میفرستادند که تمایل به حضور در این اثر ندارند، من حتماً بی فوت وقت، دست از این اقدام میکشیدم و یا به کلی از انتشار منصرف میشدم و شاید هم با صدای خوانندهی عزیز دیگری این کار را ضبط و منتشر میکردم.
مدتی بعد، معتمدی در جواب به آهنگساز اثر می¬گوید: مسأله تماس من نیست؛ بلکه علم دوستان به عدم رضایت بنده در انتشار این اثر است و این را تمامی کسانی که درگیر ضبط این اثر بودند -از خود ایشان تا سایر عوامل و ناشر-، میدانستند.
از سوی دیگر، انتشار آلبوم تیر و کمان نشان از وجود یک خلأ قانونی دارد که خواننده به عنوان مهمترین عضو یک آلبوم موسیقی با کلام، پدیدآورنده محسوب نمی¬شود و حتی اجازه¬ای هم برای خواننده برای صدور مجوز قائل نیست.
گویای این امر، گفتگویی از سرپرست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که -در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود ارسال نامه آقای معتمدی، مجوز انتشار این اثر داده شده-، میگوید: «دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همواره با صاحبان اثر، یعنی مؤسسات و ناشران، برای صدور یا عدم صدور مجوز طرف میشود و در این میان نه خواننده و نه هیچکدام از عوامل انتشار اثر، نمیتوانند بگویند که اثری منتشر شود یا نشود. اگر دفتر موسیقی چنین درخواستهایی را ملاک قرار دهد، دیگر امکان صدور مجوز برای بسیاری از آثار وجود نخواهد داشت.» سرپرست دفتر موسیقی معتقد است، اگر دفتر موسیقی به جز صاحب اثر و ناشر با شخص دیگری مواجه شود، امکان انتشار بسیاری از آلبومها وجود نخواهد داشت؛ در نتیجه به محمد معتمدی توصیه کرده است تا از راه قانونی پیگیر این ماجرا شود.
• استعفای حسین علیزاده
مدت زیادی بود که در مورد خانه موسیقی، شیوه مدیریت و اداره آن اعتراض¬ها و انتقادهایی وجود داشته است و با استعفای حسین علیزاده از دبیری شورای عالی خانه موسیقی، موجب حاشیه دیگری شد. ماجرا از این قرار بود که حسین علیزاده در جریان نشست خبری خود برای کنسرت بحر طویل درباره نامه اعتراضی برخی هنرمندان نسبت به فعالیتهای خانه موسیقی، گفت: بعضی مسائل من با آن هنرمندان معترض مشترک و بعضی هم خاص است؛ اما ترجیح دادهام با شرایط و جوی که وجود دارد، سکوت کنم. من خانه موسیقی را خیلی نرم ترک کردم و هیچوقت برای عضویت در شورای عالی خانه موسیقی داوطلب نشدم. آنها یک روز به من زنگ زدند و گفتند که رأیگیری کردهاند و بر مبنای آن، من دبیر شورای عالی هستم. با این حال شما یک خط مصاحبه از من در این مسند نمیبینید. دو سال است که به خانه موسیقی نرفتهام و خودم را نه عضو شورای عالی و نه عضو خانه موسیقی میدانم.
خانه موسیقی درپی اظهارات حسین علیزاده مبنی بر اینکه دو سال است به خانه موسیقی نرفته و خود را عضو این خانه نمیداند، جلسهای ترتیب داد و اعلام کرد که علاقه¬مند به حضور و استفاده از نظرات وی است و همچنین اعلام کرد که در این مدت هیچگونه اظهار نظر یا نامه مکتوبی درباره استعفای این هنرمند دریافت نکرده است.
محمدرضا شجریان که ریاست آن جلسه را بر عهده داشت، از استعفای آقای علیزاده اظهار تأسف کرد و در سخنانی اظهار کرد که «ایشان این تصمیم را گرفتهاند و ما نیز به آن احترام میگذاریم؛ اما چرا این مسأله تا این زمان مسکوت مانده است؟ اگر خانه موسیقی اشتباهی انجام میداد، من قبل از هر کس دیگری آنجا را ترک میکردم. من درباره مسائل مختلف خانه، همواره از مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره سؤال میکنم.
مصطفی کمال پورتراب در این جلسه درباره استعفای حسین علیزاده با اظهارات تندی گفت: آقای علیزاده اگر میخواستند استعفا بدهند؛ باید نامه مینوشتند. این شورا افراد متخصصی دارد و آقای علیزاده هم به عنوان عضو شورا نمیتوانستند اینگونه انصراف دهند. من خیلی برای حسین علیزاده احترام قائلم اما ایشان از موضع بالا صحبت میکنند. اگر علیزاده نیاز مالی داشت، صحبتهایش فرق میکرد. کسی که شکمش پر است، از شکم خالی چه خبری دارد. ایشان فقط کنسرت میدهد.
فردای آن روز حسین علیزاده با انتشار یک نامه رسمی، از سمت دبیری شورای عالی خانه موسیقی استعفا کرد. او در این نامه نوشت: بنا بر تجربهای که طی سه سال گذشته در شورای عالی خانه موسیقی داشتهام، روحیات و اصول فکری خود را در راستای آن ندیده، لذا بدون آن که کتبا استعفایی تقدیم کنم، بدون جنجال از آن کنارهگیری کردهام. اگر اهمیت موضوع برای شما عزیزان بستگی به استعفای کتبی اینجانب از خانه خود را دارد، اینجانب حسین علیزاده، عضو و دبیر شورای عالی خانه موسیقی، استعفای رسمی و کتبی خود را اعلان داشته و آرزوی موفقیت برای شما عزیزان، در راه اعتلای موسیقی کشور را دارم. چند روز بعد شورای عالی خانه موسیقی، استعفای حسین علیزاده را از سمت دبیری و سخنگویی این شورا پذیرفت.
خبرهای مرتبط
نظر شما