بازگشت اصلاح طلبان با نرمش قهرمانانه نظام
یادداشت خبرگزاری اسپوتینگ فارسی
خبرگزاری اسپوتنیک فارسی در یادداشتی با عنوان «بازگشت اصلاح طلبان با نرمش قهرمانانه نظام» به تحلیل نتایج انتخابات هفت اسفند 94 پرداخت.
صدای ایران - به گزارش ایسنا، متن این یادداشت به قلم عماد آبشناس به شرح زیر است:
شاید بتوان گفت یکی از تاریخیترین انتخابات جمهوری اسلامی ایران در اسفند 94 رقم خورد و طی آن یک دگرگونی سیاسی در ساختار سیستمهای حکومتی ایران بهوجود آمد که شاید به دلیل گرمای فضای انتخاباتی از چشم خیلیها دور بوده است.
بنیان و ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس "مردم سالاری دینی" بنا نهاده شده به این معنا که همه ارکان حکومت در چارچوب قوانین اسلامی توسط مردم انتخاب میشوند و سیاستهای کلان این کشور نیز بر اساس رای مردم تعیین میشود. اصرار مسوولان عالیرتبه نظام در ایران برای جذب مردم پای صندوقهای رای هم بر همین اساس است چرا که انتخابات علاوه بر بحث گزینش مسوولان و ارکان حکومتی به معنای تایید نظام جمهوری اسلامی نیز تلقی میشود و معمولا نوعی آمارگیری در مورد نظر مردم در زمینه سیاستهای مختلف نظام و همچنین خط و مشی آتی این کشور به حساب میآید.
انقلاب اسلامی ایران زمانی بنا نهاده شد که اکثر مردمان کشورهای اسلامی سردرگم سیستم جدید حکومتیای که باید برای مملکت خود داشته باشند بودند. پس از جنگهای جهانی اول و دوم و استقلال یافتن کشورهای اسلامی از حکومتهای سوسیالیستی گرفته تا لیبرال تا ملیگرا تا دیکتاتوری و پادشاهی مطلق و… مسلمانان همه نوع حکومت را تجربه کردند و میتوان گفت همه از این حکومتها ناراضی بودند چرا که مبنای فکری و سیاسی این سیاستها بر اساس نیاز کشورهای دیگر بنا نهاده شده بود و نه بر اساس نیاز کشورهای اسلامی. امام خمینی (ره) وقتی بحث تشکیل یک نظام "مردم سالار دینی" را مطرح کرد عملا در صدد بود که یک الگو برای کشورهای دیگر اسلامی ارائه دهد که مردمان این کشورها بر اساس آن حکومت منتخب خود را داشته باشند و همین مساله واهمه صادر کردن انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها را به میان آورد. از جنگ عراق علیه ایران گرفته تا همه اختلافاتی که در حال حاضر میان ایران و دیگر کشورهای منطقه با ایران دارند همه به دلیل واهمه از سرایت الگوی ایرانی به کشورهایشان است بر همین اساس هرگونه موفقیت ساختار سیاسی ایران به معنای یک تهدید برای دیگران تلقی میشود. مخصوصا کشورهایی که تا به حال مردمان آن در تاریخ خود چیزی به نام انتخابات نداشتهاند.
با توجه به این شرایط از بدو تاسیس جمهوری اسلامی ایران در 37 سال پیش تا به حال حدود 36 انتخابات برگزار شد که نتیجه هر کدام از آنها یک بمب خبری در سطح جهان به حساب میآمد.
گو این که بنده در چند مقاله در همین سایت پیشبینی کرده بودم که مجلس آتی ایران یک مجلس رنگارنگ از جریانات مختلف سیاسی باشد اما میتوانم بگویم باز هم روند برگزاری این انتخابات و نتایج آن بنده را نیز متاثر کرد.
چند نکته در این انتخابات بود که نمیتوان از آن عبور کرد:
1 - اصلاحطلبان که پس از انتخابات سال 1388 (2009 میلادی) تقریبا از صحنه سیاسی ایران حذف شده بودند با اقتدار به این صحنه باز گشتند. علاوه بر انتشار ویدیوی صحبتهای آقای خاتمی برای درخواست از مردم جهت مشارکت در انتخابات در رسانههای اجتماعی و جلوگیری نکردن از انتشار آن، طبق اظهار نظر وابستگان به آقایان کروبی و موسوی آنها نیز تقاضای صندوق رای جهت مشارکت در انتخابات کردند و این مورد هم در رسانههای غیررسمی ایران منتشر شد. نفس همین عمل خیلی معنیدار است. هم آقای کروبی و هم آقای موسوی در اعتراض به انتخابات و خودداری از پذیرفتن صحت نتایج صندوقهای رای در حصر خانگی هستند و یک عذرخواهی ساده و یا پذیرفتن نتایج انتخابات سال 1388 کافی بود تا از حصر خود خارج شوند اما آنها طی چند سال اخیر از تمکین به این امر خودداری کردند تقاضای صندوق رای توسط این افراد به صورت نمادین به معنای پذیرفتن صحت سیستم انتخاباتی ایران است و به این ترتیب آنها نشان دادهاند که اصرار شش ساله خود بر تقلبی بودن انتخابات را کنار گذاشتهاند چه بسا این رفتار منجر به بخشش آنها و خروجشان از حصر هم شود.
2- ترکیب مجلس جدید بهگونهای است که هیچ جناح سیاسی قدرت مطلق در آن را در اختیار ندارد و برای اولینبار در جمهوری اسلامی سیستم تعامل و یا ائتلافی بر ساختار مجلس حاکم خواهد بود. نه اصلاحطلبان و نه اصولگراها نتوانستهاند اکثریت 146 کرسی مورد نیاز برای تسلط بر مجلس را دست آورند. از سوی دیگر فهرستهای اصلاحطلبان شامل تعداد زیادی کاندیداهای اصولگراست که پس از ورود به مجلس هم ممکن است خط و مشی خود را تغییر دهند و ممکن است با خیلی از طرحهای اصلاحطلبان همراهی نکنند؛ مضاف بر این که حامیان دولت کمتر از 8 درصد کرسیهای مجلس را در اختیار گرفتهاند و کاندیداهای مستقل بیش از یک سوم مجلس را تشکیل میدهند. دیگر خود وضعیت مجلس آتی را تصور کنید.
اما میتوان گفت ترکیب این مجلس ایدهآلترین مجلس برای دولت آقای روحانی به حساب میآید. چون تعداد کاندیداهای حامی دولت به حدی نبود تا بتوانند اکثریت مجلس را تصرف کنند و از سوی دیگر یک مجلس تمام اصولگرا و یا حتی تمام اصلاح طلب، تکرار میکنم حتی تمام اصلاحطلب چون اصلاحطلبها هم با همه برنامههای دولت آقای روحانی مخصوصا در مورد سیاستهای داخلی همراه نبودند، هم خیلی باب میل دولت نبود چون دولت آقای روحانی تمایل دارد بین این دو جناح سیاسی قرار گیرد و تسلط هر کدام از این دو جناح بر مجلس، دولت را وادار به انحراف به سمت خط و فکر آنها و یا مقابله با آنها میکرد. کاندیداهای مستقل معمولا محبوبترین کاندیداها برای دولتها هستند چرا که پس از انتخابات دولتها با امتیازدهی به این کاندیداها میتوانند اینان را به سمت رای دادن به برنامههای خود جذب کنند. نکتهای که اینجا بسیار حایز اهمیت است آن است که تعداد زیادی از طرفداران آقای احمدینژاد به عنوان کاندیدای مستقل وارد انتخابات شدهاند و پس از ورود به مجلس معلوم خواهد شد که اینان پیرو چه خط و فکر سیاسی هستند و در صورتی که تعداد این افراد میان کاندیداهای مستقل زیاد باشد (که البته خیلی متصور نیست) میتوانند کل برنامههای دولت را به هم بریزند مخصوصا که اینان به هیچ وجه حاضر نخواهند بود با برنامههای دولت همکاری کنند.
به این ترتیب دولت آقای روحانی طی یک سال و نیم آینده از زمان باقیمانده دوره خود فرصت خواهد داشت با همکاری مجلس به رتق و فتق امور اقتصادی کشور بپردازد و وعدههای خود را جامه عمل بپوشاند، در صورت موفقیت قطعا آقای روحانی خواهد توانست یک دوره دیگر هم از مردم رای کسب کند، امری که با توجه به کوتاه بودن مدت و این که هنوز غربیها به تعهدات خود طبق برجام عمل نکردهاند (تحریمهای تبادلات بانکی رسما رفع شده اما بانکهای غربی با ایران تعامل نمیکنند و نه پولهای ایران آزاد شده و نه تحریمهای دیگر عملا رفع شده) بسیار دشوار به نظر میآید و دولت آقای روحانی فعلا با یک چالش بسیار دشوار مواجه است و اعضای آن باید فعالیتهای خود را چند برابر کنند.
3 - نفس روند این انتخابات نشان داد که ساختار نظام جمهوری اسلامی بهگونهای غیرقابل تصور انعافپذیر است و در شرایط مختلف سیاسی داخلی و خارجی از خود انعطاف نشان میدهد و خود را با شرایط وفق میدهد. ورود همه جناحها و سلایق سیاسی به مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در این انتخابات هم نوعی نرمش قهرمانانه سیاسی از طرف ارکان این نظام به حساب میآید که در موارد مختلف شاهد این نوع نرمشهای قهرمانانه بودهایم. انتخابات در ایران بهگونهای برگزار شد که حتی مخالفان جمهوری اسلامی نیز مجبور به تحسین آن شدند. این که رسانههای دشمن ایران مردم ایران را تشویق کنند در انتخابات شرکت کنند خود یک پیروزی برای نظام جمهوری اسلامی به حساب میآید چرا که نشان میدهد حتی دشمنان ایران به صحت این انتخابات اذعان دارند و همه ادعاهای قبلی آنان را ابطال میکند.
به هر حال سیستم حاکمیتی ایران نشان داد که هر جناح سیاسی که حاضر باشد در چارچوب نظام بازی کنند حاضر است فضا را برایشان باز کند.
4 - با توجه به این که تقریبا همه کاندیداها بدون استثنا تبلیغات خود را بر محور حل مشکلات اقتصادی بنا نهاده بودند قطعا محوریت فعالیت مجلس آتی بر برنامههای اقتصادی خواهد چرخید. نظر به این که در ساختار حکومتی ایران مجلس نقش ثانوی در سیاست خارجی دارد نمیتوان خیلی روی تاثیر این انتخابات بر سیاست خارجی ایران حساب باز کرد اما این مجلس میتواند نقشی کلیدی در زمینه تهیه و تدوین قوانین مرتبط با سرمایهگذاری خارجی در ایران بازی کند که خود همین مساله نیز بر روابط خارجی ایران تاثیر گذار خواهد بود.
5 - در زمینه مسایل مربوط به منطقه خاورمیانه و سیاستها و نفوذ و حضور ایران در دیگر کشورها گو این که باز هم مجلس خیلی در این زمینه تاثیرگذار نیست اما میتوان گفت که تقریبا تمام اعضای این مجلس از همه طیفهای سیاسی حامی حضور مقتدرانه ایران و دفاع از مرز و بوم این کشور و دور نگاه داشتن دشمنان از خاک ایران هستند و لذا به آنهایی که فکر می کردند با ورود اصلاح طلبان به مجلس حمایت ایران از گروههای جهادی همچون حزب الله و حماس کم میشود باید یادآوری کرد که شروع حمایت از این گروهها زمانی بود که آقای محتشمیپور اصلاحطلب سفیر وقت ایران در دمشق بود و حتی اسراییلیها تلاش کردند وی را ترور کنند. به این دلیل میتوان گفت قطعا در این راستا اصلاحطلبان و اصولگراها در ایران همسو هستند.
6 - گذشته از همه بحثها مبنی بر موفقیت این جناح یا آن جناح نکته مهم برای مسوولان حکومت ایران روند انتخابات و موج خواستههای مردمی است به همین دلیل سیاستهای آتی جمهوری اسلامی همچون انتخابات قبلی بر اساس خروجی انتخابات در سطح کلان کشوری ترسیم میشود.
در پایان میتوان گفت مشارکت بینظیر بیش از 65 درصدی مردم ایران در انتخابات و نتایج آن بیش از این که یک پیروزی برای دولت مردان باشد یک پیروزی برای خود مردم ایران است چرا که آنها به جهانیان نشان دادهاند که مردمانی دارای هزاران سال فرهنگ و تمدن هستند و میتوانند الگویی برای دیگران باشند و رای خود را بر همه تحمیل کنند.
نظر شما