درآمدهاي نفتي عربستان 70 درصد کاهش يافت
الوطن در مقاله ای نوشت به سبب کاهش قیمت نفت درآمدهای نفتی عربستان سعودی هفتاد درصد کاهش یافت و همه می دانند اقتصاد سعودی تا نود درصد به نفت و مشتقات آن وابسته است.
پایگاه اینترنتی روزنامه الوطن عربستان سعودی در مقاله ای به قلم برجس حمود البرجس نوشت با توجه به اختلاف سیاسی بین روسیه، ایران و عربستان سعودی شاید تقدیر این بود که این موضوع با ضرورت توافقشان بر سر کاهش، حفظ و شاید افزایش تولید نفت همزمان شود.
مصلحت در اینجا یکی است و آن ثبات سودمند قیمت نفت است. دولتهای صادر کننده نفت بر حفظ عوامل رقابت ضد نفت صخره ای توافق دارند اما درباره قدرت تحمل اختلاف دارند. همچنین برخیها در خدمت به برنامه های خاص خود آنگونه که افکار عمومی تصور می کند، اختلاف دارند.
وزرای نفت عربستان سعودی، روسیه، ونزوئلا و قطر این هفته در دوحه گردهم آمدند و بر سر حفظ تولید نفت در سطح ماه ژانویه گذشته توافق کردند.
وزیر انرژی قطر گفت این توافق برای حفظ تولید نفت در سطح ژانویه با این شرط است که تولید کنندگان بزرگ در این تصمیم مشارکت کنند و شاید مقصود وی عراق و ایران بود. طبعا ونزوئلا از مشکلات اقتصادی رنج می برد و یک ماه قبل در زمینه اقتصادی حالت فوق العاده اعلام کرد.
می دانیم همه کشورهای عضو اوپک به سقف تولید اعلام شده یعنی سی میلیون بشکه در روز مقید نیستند. میانگین تولید در چند ماه نشان می دهد تولید نفت از سی و یک میلیون و پانصد هزار بشکه در روز فراتر رفت. تولید نفت روزانه چهار میلیون بشکه مازاد بوده است و ایران اکنون آماده می شود اجازه افزایش تولید یک میلیون بشکه ای را پس از لغو تحریمها دریافت کند. اما لیبی اکنون خارج از معادله قرار دارد و شاید امسال یا سال آینده با یک و نیم میلیون بشکه در روز به بازار بازگردد.
افکار عمومی محلی(داخل عربستان سعودی) معتقدند این تصمیمات در برخی مواقع اقتصادی و در برخی مواقع دیگر سیاسی است و به نفع عربستان سعودی است که قیمت نفت کاهش یابد تا رقبایش و شاید برخی از دولتهای تولید کننده را تحت تاثیر قرار دهد. من افکار عمومی را سرزنش نمی کنم آیا ما می خواهیم قیمت افزایش یابد و ما سود ببریم و روسیه و ایران نیز سود ببرند یا این که می خواهیم قیمت کاهش یابد؟
آیا نفت صخره ای از معادله خارج شد و ایران و روسیه به رقبای جدید تبدیل شدند؟
زمانی که عوامل سیاسی تاثیرگذار از معادله خارج می شوند و وقتی بررسیهای مراکز پژوهشی و توسعه و تحقیقاتی در غرب را مطالعه می کنید، مساله را فنی و اقتصادی خواهیم یافت و عامل سیاسی فرعی است و اصلی نیست.
از سوی دیگر روزنامه های محلی نقل کردند علی النعیمی وزیر نفت و منابع زیر زمینی عربستان سعودی تاثیر کاهش قیمت نفت بر اقتصاد سعودی را رد کرد و گفت صادقانه بگویم که هیچ تاثیری نداشته است. من در رسانه ها مطالب زیادی در این زمینه خواندم که این حرفها بی اساس است. عربستان سعودی منابع بسیار فراوانی دارد و ما با شتاب فراوان تلاش می کنیم اقتصادمان را متنوع سازیم و منابع درآمدی اقتصاد سعودی را افزایش دهیم. وی تاکید کرد عربستان در تعامل با وضع کنونی قیمت نفت با هیچ مشکلی روبرو نیست.
طبعا افکار عمومی (عربستان سعودی )به خوبی از وضع اقتصادی عربستان با خبر است و تاثیر گذاری اقتصادی را می داند. حتی وزراء در روز اعلام بودجه کل کشور در نشست خبری درباره تاثیرات کاهش قیمت نفت اظهار نظر کردند و همه بقیه داستان را به خوبی درک می کنند.
اگر این اظهارات النعیمی با هدف خطاب قرار دادن رقبا و دادن اطلاعاتی باشد که برای رقابت مفید است ، آنها گزارشهای منتشر شده و خبرهای روزنامه های ما را می خوانند. گزارش صندوق بین المللی پول حجم برداشت از ذخیره ارزی را توضیح می دهد که بیش از چهارصد و پنجاه میلیارد ریال سعودی است. علاوه براین بدهیهای داخلی حدود یکصد میلیارد ریال است. علت این برداشت و هزینه هر چه باشد درآمدهای نفتی هفتاد درصد کاهش یافت و همه می دانند اقتصاد سعودی تا نود درصد به نفت و مشتقات آن وابسته است.
صرفنظر از این اظهارات باید مشکل اساسی را درک کنیم و بدانیم توسعه فن آوری حفاری افقی و شکستن هیدرولیکی صخره ها سبب افزایش تولید نفت صخره ای در آمریکا شده است و با اینکه هزینه تولید این نوع نفت زیاد است اما با توسعه بیشتر فن آوری و بهبود عملکرد این تکنولوژی، وضع بهبود می یابد. در مقابل آن اختلافات سیاسی قرار دارد و زمانی که این اختلافات برطرف شد فقط معادله اقتصاد نفت باقی می ماند. آنگاه رقیب واقعی شرکتهای نفت صخره ای نیستند بلکه وجود نفت صخره ای، وجود ماشینها و فن آوری که می تواند این نوع نفت را استخراج کند است. شرکتهای نفت صخره ای می توانند زمانی که قیمت نفت افزایش یابد، به بازار بازگردند