کد خبر: ۳۸۲
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۴
حکم اعدام دو پسر جنایتکار که در جنایت‌هاي جداگانه مرتکب قتل شده بودند در دیوان عالی کشور تايید شد.

نخستین اعدامي‌پسری است که در هواخواهی از برادرش، دست به جنایت زده بود .نیمه شب هفدهم شهریور ۱۳۹۰ پسر ۲۳ ساله‌ای به نام «رضا- ت» در دعوای خیابانی در شهرقدس (قلعه حسن‌خان) کشته شد. همان‌موقع افسران کلانتری ۱۴ به مقابل خانه «رضا- ت» رفتند و با دیدن پیکر خونین وی، جنایت را با کشیک وقت دادسرای شهرقدس در میان گذاشتند.

پیکر «رضا- ت» با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شده بود که پلیس دریافت این پسر با دوستش «قاسم- س» و برادر بزرگ او به نام «ایرج» دچار اختلاف شده بود. به این ترتیب نوک پیکان اتهام به سوی دو برادر جوان چرخید و ردیابی آنان در دستور کار ماموران قرار گرفت. یک هفته از جنایت گذشته بود که «قاسم» و «ایرج» در غرب استان تهران بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.


«ایرج» با دیدن مدرک‌های دادگاه‌پسند گفت: چندی پیش برادرم «قاسم» و «رضا» با هم درگیر شدند و دعوای آنان بالا گرفت. نیمه‌شب هفدهم شهریور ۱۳۹۰ به همراه «قاسم» و یکی از دوستانم به مقابل خانه «رضا» رفتم تا با او صحبت کنم. «رضا» اما به محض دیدن ما، دو قمه به دست گرفت و حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم و برادرم، با چاقو یک ضربه به گردن «رضا» وارد كردم اما باور کنید نمی‌خواستم جانش را بگیرم.

به دنبال اعتراف‌های «ایرج» و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

 در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورا... عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان تهران، کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به مدرک‌های موجود برای «ایرج» اشد مجازات می‌خواهم. این در حالی است که «قاسم» و دوستش «ایرج» به جرم شرکت در درگیری خونین، در دادسرای عمومي‌به زندان محکوم شده‌اند.

سپس پدر و مادر دغدار در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.

نوبت دفاع به «ایرج» که رسید، گفت: قبول دارم با چاقو به گردن «رضا» زدم اما قصد جانش را نداشتم. آن شب برای آشتی دادن «رضا» و برادرم به مقابل خانه او رفتم و مجبور شدم چاقو به دست بگیرم.

در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و «ایرج» را به قصاص نفس (اعدام با طناب دار) محکوم کرد. با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه 11 دیوان عالی کشور حکم را تائید کردند.

 قتل با قیچی
دومین محکوم به خاطر مرگ پسر جواني است که به علت درگیری بر سر کرایه وانت و با ضربه‌هاي چاقو راننده ای را به قتل رسانده بود. 28 آبان سال گذشته یکی از مسئولان بیمارستانی در شهرستان چهاردانگه اسلامشهر با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و از مرگ جوانی بر اثر ضربات قیچی خبر داد. ماموران به آنجا اعزام و متوجه شدند پسر جوان از سوی دوستانش به بیمارستان منتقل شده اما بر اثر شدت خونریزی جان باخته است.با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و شاهدان قتل با احضار به پلیس آگاهی بازجویی شدند.

در ادامه مشخص شد، روز حادثه مقتول به نام مسعود با مجید بر سر کرایه ماشین درگیر شده و از ناحیه سینه مورد اصابت ضربه‌هاي قیچی قرار گرفته و جان سپرده بود. متهم به قتل پس از 21 روز از جنایت با مراجعه به پلیس خود را تسلیم کرد و گفت: روز حادثه مسعود با خودروی وانت به محل کارگاه تولیدی مبل ما آمد من قیچی به دست در حال کار کردن و بریدن پارچه بودم که بر سر کرایه ماشین حمل بار با هم درگیری لفظی پیدا کردیم و من پس از عصبانیت با همان قیچی که در دستم بود به سینه مسعود زده و از محل فرار کردم.پس از تحقیقات مقدماتی و بازسازی صحنه قتل پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.


 در جلسه محاکمه که اسفند سال گذشته برگزار شده بود نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: مجید 23 ساله متهم به قتل سعید در تاریخ 28 آبان 91 است. او پس از قتل از محل متواری شده و 19 آذر خود را به ماموران تسلیم کرد. حال با توجه به نظریه پزشکی قانونی، تقاضای اولیای دم، گزارش مرجع انتظامي‌و اعترافات متهم او را مجرم شناخته و مجازات او مورد تقاضاست.

در ادامه مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: برای قاتل پسرم تقاضای قصاص دارم. چرا باید چاقو به این راحتی در جیب نوجوانان و جوانان باشد تا این جنایت ها رقم بخورد.

رئیس دادگاه سپس اتهام قتل عمد را به مجید تفهیم کرد که متهم در دفاع از خود گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم. روز حادثه بر سر کرایه خودرو با مقتول درگیر شده و او مرا به شدت کتک زد. در آن لحظه قیچی برای کار در دستانم بود . قبول دارم در این درگیری ضربه ای به دست و کمر مقتول زده ام اما ضربه به قلب او را قبول ندارم. من فقط در این درگیری از خودم دفاع کردم.

در ادامه شاهدان ماجرا با حضور در دادگاه به تشریح ماجرا پرداختند.پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند. قضات دادگاه پس از بررسی پرونده و دفاعیات متهم، او را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم به حکم مجازاتش پرونده برای رسیدگی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه چهارم دیوان عالی کشور حکم قصاص را تايید کردند.

منبع: قانون

پربیننده ترین ها