دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از زمان ریاستش اعلام کرده بود که خواستار پایان دادن به جنگ های بی پایان این کشور در خاورمیانه است.
کد خبر: ۲۲۳۶۴۷
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۱
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از زمان ریاستش اعلام کرده بود که خواستار پایان دادن به جنگ های بی پایان این کشور در خاورمیانه است. به گفته او این درگیری ها مبلغی بالغ بر هفت هزار میلیارد دلار بر ایالات متحده تحمیل کردند؛ بدون آنکه این کشور قادر باشد در دو نبرد عراق و افغانستان منافع مورد نظرش را محقق کند. اخیرا هم رئیس جمهوری آمریکا فرمان خروج نظامیان این کشور از خاک سوریه را اعلام کرد،

به گزارش صدای ایران از سازندگی، مهمی که در راستای سیاست های اعلام‌شده اش در این باره تعریف می شود. در شرایط کنونی با افزایش تنش ها در منطقه خلیج فارس، گمانه‌زنی ها در مورد احتمال رویارویی میان تهران و واشنگتن مطرح شده است. در ارتباط با این مهم باید چند نکته را لحاظ کرد،

اول: اینکه ترامپ صراحتا اعلام کرده است که خواهان جنگ نیست، چرا که بیش از آنکه سیاستمدار باشد تاجر است و بر مبنای تئوری هزینه و زیان به‌خوبی می داند چنین ماجراجویی‌ای می تواند برای این کشور و متحدانش، عربستان سعودی و رژیم اسرائیل و سایر بازیگران منطقه هزینه های زیادی را ایجاد کند.

دومین نکته مرتبط می شود به چرایی استقرار ناو آمریکایی و بمب‌افکن‌هایش در منطقه آن هم زمانی که رئیس جمهوری این کشور دائما تلاش دارد از وقوع درگیری احتمالی جلوگیری کند. این مهم را باید در راستای دیپلماسی تهدید ترامپ تبیین کرد تا دیپلماسی عمل‌گرایانه، بدین معنا که ایالات متحده تصور می کند با چنین اقدام هایی می تواند آن‌گونه که پیش از این بارها مدعی شده رفتار ایران را تغییر دهد در حالی که تاکنون این سیاست نتیجه ای معکوس داده است.

سومین مسئله اعتبار رئیس جمهوری آمریکا است. دونالد ترامپ شاید نخستین رئیس جمهورسنت‌شکن آمریکایی است که در راستای شعار «اول آمریکا» نه‌تنها از بسیاری از معاهدات بین‌المللی خارج شد بلکه به متحدانش در ناتو -که بخشی از هژمونی ایالات متحده در بستر این نهاد تعریف می شود- اعلام کرد که باید هزینه عضویت‌شان یعنی سه درصد تولید ناخالص ملی‌شان را بپردازند. چنین شخصی که بدین‌گونه سیاست‌هایش را با منافع اقتصادی گره زده، طبیعتا وارد نبردی نخواهد شد که هزینه ای بی دلیل بر این کشور تحمیل خواهد کرد.

با در نظر گرفتن مؤلفه هایی که بدان ها اشاره شد، می توان گفت که احتمالی هرگونه رویارویی بسیار اندک است. با این حال حقیقت آن است که عوامل محرک بسیاری هستند که تلاش دارند آمریکا را وارد این بازی خطرناک کنند. عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی از آنجایی‌که به‌واسطه قدرت نظامی ایران قادر نیستند بدون حمایت ایالات متحده دست به حمله بزنند، ممکن است با تحرک‌آفرینی، زمینه‌ساز چنین رخدادی شوند.

در این میان آنچه را که رئیس جمهوری آمریکا لحاظ می کند، شرایط اقتصادی شهروندان آمریکایی است که فعلا تنها برگ برنده اش در انتخابات ۲۰۲۰ قلمداد می شود.

از همین‌رو اگر این تحرکات شیطنت‌آمیز این دو بازیگر رادیکال در کنار تحولاتی چون بالا رفتن قیمت نفت و همچنین تقاضای لابی های رادیکال برای فروش سلاح به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مطرح شود، آن زمان امکان وقوع چنین فاجعه ای هست که صد البته بیش از همه منافع ایالات متحده و متحدانش را درگیر چالش های جدی می کند.

در شرایط کنونی در ساختار سیاسی ایالات متحده بحث های زیادی در ارتباط با احتمال وقوع این سناریو مطرح شده و گروهی سیاست های ترامپ و مشاورانش را به چالش می کشند.

با این حال این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که در صحنه سیاسی آمریکا رئیس جمهور تصمیم‌گیرنده نهایی است و کارنامه ترامپ در دوران ریاست پرتنش سه‌ساله اش نشان می دهد که بیش از آنکه در جست وجوی ماجراجویی باشد، به دنبال تنش است و ایجاد فضای امنیتی.

پربیننده ترین ها