توضیحات ربیعی درباره اتفاقات دی 96

*به‌عنوان یک تحلیلگر حوزه سیاسی و امنیت ملی، حادثه دی ۹۶ را اتفاقی بسیار مهم در 40سالگی انقلاب اسلامی تلقی می‌کنم و معتقدم تجربه‌ای کم‌نظیر از ناآرامی‌های اجتماعی در این ماه رخ داد که مشابه آن را در 40 سال گذشته تجربه نکرده بودیم. اتفاقی که در دی ۹۶ رخ داد، شباهت زیادی از نظر حجم، اندازه، وسعت و جمعیت درگیر در ناآرامی‌ها و همچنین خصوصیت این افراد با ناآرامی‌های قبل نداشت.
کد خبر: ۲۱۲۷۱۶
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۹
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت؛ علی ربیعی که تا چندی پیش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را بر عهده داشت، در سالگرد اعتراض‌های دی‌ماه 96 در گفت‌وگو با محمدرضا نورمحمدیان، خبرنگار «ایسنا»، به آسیب‌شناسی معضلات اجتماعی در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و ارائه تحلیل‌هایی درباره اتفاقات دی‌ سال گذشته پرداخته که خلاصه آن در ادامه می‌آید:

*به‌عنوان یک تحلیلگر حوزه سیاسی و امنیت ملی، حادثه دی ۹۶ را اتفاقی بسیار مهم در 40سالگی انقلاب اسلامی تلقی می‌کنم و معتقدم تجربه‌ای کم‌نظیر از ناآرامی‌های اجتماعی در این ماه رخ داد که مشابه آن را در 40 سال گذشته تجربه نکرده بودیم. اتفاقی که در دی ۹۶ رخ داد، شباهت زیادی از نظر حجم، اندازه، وسعت و جمعیت درگیر در ناآرامی‌ها و همچنین خصوصیت این افراد با ناآرامی‌های قبل نداشت.

*در تحلیل ناآرامی‌های دی ۹۶ چند مسئله را می‌توان تبیین کرد. پیش از این، معمولا در آشوب‌های خیابانی، سیاست خارجی را دخیل می‌دانستم، اما این‌بار می‌توانیم رقابت‌های داخلی را در شکل‌گیری اعتراض‌ها دخیل بدانیم؛ با وجود این، باید بدانیم این اقدام صورت‌مسئله را تغییر نمی‌دهد.

*عده‌ای فقر را علت این ناآرامی‌ها می‌دانند و برخی دیگر از محققان نابرابری را بر فقر اولویت می‌دهند؛ در ماه‌های منتهی به دی ۹۶، اگرچه با حصول برجام فرصت اقتصادی خوبی در کشور ایجاد شد، اما مانند آنچه از ۶۰ سال قبل در توزیع نابرابر ثروت شاهد آن بوده‌ایم، توزیع درآمدی که بعد از گشایش برجام صورت گرفت، این نابرابری را کاهش نداد. در این شرایط، معتقدم بخشی از دلایل اتفاق‌های دی ۹۶ را می‌توان با نابرابری و بخشی دیگر را با فقر بررسی کرد که دراین‌باره من نیز تأثیر نابرابری و بی‌عدالتی را بیشتر احساس می‌کنم.

*شهرهایی که اعتراض‌‌ها در آنها شکل گرفت، اغلب از لحاظ فرهنگی فاقد تئاتر، سینما، مجموعه‌های فرهنگی و به‌نوعی مجموعه‌هایی برای تخلیه انرژی و گذران اوقات فراغت هستند و از ساعت پنج بعدازظهر به بعد، تبدیل به شهری مرده می‌شوند و افراد ساکن در آنها زندگی اجتماعی و فرهنگی شبانه در شهر ندارند؛ بلکه در خانه‌های خود حضور دارند و با تلفن‌های هوشمند در دستشان، در دنیایی زندگی می‌کنند که با واقعیت آنها مطابق نیست. استفاده از ابزارهای ارتباطی و فضای مجازی، در ساکنان این شهرها به‌‌‌نوعی نابرابری ادراک‌ می‌شود و دگرخویش‌پنداری در آنها ایجاد شده و پایه‌های نوعی مقایسه و شورش را فراهم می‌کند.

*در نظریه‌های ارتباطاتی، نظریه‌ای با عنوان مارپیچ سکوت وجود دارد که بر اساس آن، وقتی افراد زمینه بروز شورش و ناآرامی را در خود داشته باشند، اما احساس کنند فضایی برای بروز این احساسات ندارند، با شکسته‌شدن بخشی از فضای حاکم، زمینه بروز این نوع ناآرامی برای آنها فراهم می‌شود. در دی ۹۶ اتفاقاتی در مشهد مارپیچ سکوت را شکست و سکوت جمعیت خاموشی که به‌نوعی زمینه اعتراض در آنها وجود داشت، با ماجراهایی که در مشهد اتفاق افتاد، شکسته شد. مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد اعتراض‌ها و ناآرامی‌های اول مشهد که یک جریان سیاسی رقیب و مخالف دولت در آن مشارکت و حضور داشت، آغازگر ناآرامی‌های سایر شهرستان‌ها بود.

*اگر بخواهیم نقشی در حوزه سیاست برای وقایع دی ۹۶ قائل شویم، معتقدم یک جریان سیاسی که می‌خواست به‌نوعی دولت را تحقیر کند و علیه او ماجرایی خیابانی راه بیندازد، منجر به شکسته‌شدن مارپیچ سکوت شد، اما مشارکت بقیه شهرستان‌ها به‌هیچ‌وجه از این عامل تبعیت نکرد. دلخواه این جریان سیاسی نیز این نبود که اتفاق‌های شهر مشهد به سایر شهرها گسترش پیدا کند، اما در همان جمعیت شهر مشهد، بلافاصله بعد از اینکه شعارها تغییر یافت، بازی‌ای آغاز شد که خاتمه آن دست آغاز‌کنندگانش نبود. دراین‌باره یکی از افراد شاخص این جریان، در جایی سخنی جالب و مهم مبنی بر عدم توصیه به حضور افراد در خیابان‌ها مطرح کرده و گفته بود «دیگر خیابان‌ها یک‌طرفه نیست، بلکه دوطرفه شده».
*همواره در بطن جامعه علل ناآرامی نهفته است و امروز نیز علل مختلفی برای این ناآرامی‌ها وجود دارد؛ امروز در جامعه انتظارات برآورده‌نشده زیادی وجود دارد.

*علت اینکه چرا این اعتراضات تا پیش از دی‌ماه ۹۶ بروز نکرد و در دی‌ماه خود را نشان دادند، نتیجه یک شوک اجتماعی است که اثر پروانه‌ای نام‌گذاری می‌شود؛ اثر پروانه‌ای اثری است که در نقطه فضا را می‌شکند و اعتراضات را به سطح می‌آورد. این ضربه شکننده می‌توانست یک عامل خارجی باشد، اما گروه‌های سیاسی که علیه دولت اقدام کردند، باعث شکسته‌شدن فضای موجود شدند.

* در پاسخ به این پرسش که آیا این اعتراضات و اتفاقات قابل تکرار هستند و می‌توانند نقش یک آژیر خطر را ایفا کنند، جواب من این است که بله، این اتفاقات محتمل و تکرارپذیر هستند؛ چراکه همچنان علت بروز آنها باقی‌ است و با هر اثر پروانه‌ای امکان بروز آنها وجود دارد؛ اما اینکه آیا این اعتراضات شبیه اعتراضات دوران انقلاب است، باید بگویم خیر؛ در مباحث تئوریک همواره میان کودتا، شورش و انقلاب تمایز قائل می‌شویم. شورش نیز خود به سه دسته محدود، گسترده و مستمر تقسیم‌بندی می‌شود؛ بر این اساس اتفاقات دی‌ماه ۹۶ از جنس شورش‌های محدود قلمداد می‌شود.

*اینکه در شعارها گفته می‌شود «نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا» ممکن است به‌خاطر ناامیدی از این دو جریان و به نوعی بیان تمایل برای گذر از این جریانات باشد و نخبگان ناراضی می‌توانند این شعار را بیان کنند، اما توده‌های ناراضی اساسا شعارشان در حوزه معیشت و بر اساس ادراک شخصی‌شان از مسائل است. به نظر من باید شعارهای نخبگان را از شعارهای توده‌ها جدا کرد.

*سال قبل هم‌زمان با اعتراضات مردمی در دولت بحث شد که باید در مواجهه با اعتراضات مدارایی بزرگ صورت بگیرد و بیشتر نیروی انتظامی وارد محل شود؛ این استراتژی دولت بود. باوجوداین شاهد کشته‌شدن برخی از معترضان در تعدادی از شهرهای معترض بودم که علت آنها نیز برخی به دلیل ناکارآمدی در کنترل وضعیت، برخی به دلیل تیراندازی‌های کور از سمت مردم و برخی نیز به دلیل عدم یادگیری و آموزش مقابله با بحران از سوی نیروها بود، اما به طور اساسی هیچ دستوری برای سرکوب بیشتر وجود نداشت و بنا بر مدارا بود.

*نکته‌ جالبی هم که وجود داشت این بود که در آن زمان بسیاری از خطبه‌های نمازهای جمعه در حمایت از معترضان بود و بسیاری از افراد شاخص شهرهای معترض نیز از معترضان حمایت می‌کردند؛ علت این حمایت‌ها نیز ممکن است این باشد که به نوعی مخاطب اعتراضات را دولت می‌دانستند.

* در اینکه جامعه ایران از لحاظ روانی بیشترین ناامنی روانی- اجتماعی را در سال‌های اخیر تجربه می‌کند، تردیدی وجود ندارد و برای آن علت‌های مختلفی مطرح می‌شود که مهم‌ترین آنها عدم دستیابی به شرایط انتظاری است؛ جامعه تا حدودی دچار ناامنی روانی شده است؛ چراکه آنچه را که انتظار داشت، نتوانسته به دست بیاورد.

*واقعا شرایط کشور این‌گونه نیست که مسئولان جامعه همه در حال بخوربخور هستند؛ ما در سطوح مختلف مسئولان افراد سالم بسیاری داریم؛ درست است که این واقعیت هم در این زمینه وجود دارد که افراد و مدیرانی هم در بدنه اجرائی و قانون‌گذاری هستند که از سمت‌های مدیریتی سوءاستفاده‌هایی می‌کنند، اما ادراک از فساد بسیار گسترده‌تر از وضع موجود آن است؛ این عوامل هرکدام به اندازه خود در فقدان اعتماد میان مردم تأثیرگذار هستند.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار