به گزارش صدای ایران از شمس، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل پنجشنبه سوم آبان ماه در سفری مخفیانه وارد عمان شد و 24 ساعت در این سلطنت‌نشین اقامت داشت.
کد خبر: ۲۰۵۷۲۵
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۳
به گزارش صدای ایران از شمس، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل پنجشنبه سوم آبان ماه در سفری مخفیانه وارد عمان شد و 24 ساعت در این سلطنت‌نشین اقامت داشت. روز جمعه اخبار مربوط به این سفر به‌سرعت در رسانه‌ها منتشر شد. نوع کنشگری عمان در منطقه با دیدار نتانیاهو سؤالاتی ایجاد کرده که در مقاله حاضر بررسی خواهد شد.

مقدمه
بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل پنجشنبه سوم آبان ماه در سفری مخفیانه وارد عمان شد و 24 ساعت در این سلطنت‌نشین اقامت داشت. روز جمعه اخبار مربوط به این سفر به‌سرعت در رسانه‌ها منتشر شد. این خبر بسیار مهم و حتی می‌توان گفت عجیب بود. چراکه سفر نخست‌وزیر اسرائیل به یکی از کشورهای حوزه خلیج‌فارس کم‌سابقه بود. پیش‌ازاین در سال ۱۹۹۴ اسحاق رابین و در سال 1996 شیمون پرز نخست‌وزیران وقت اسرائیل به عمان سفر داشتند و با سلطان قابوس دیدار کردند. آن‌گونه که دفتر نخست‌وزیر اسرائیل گفته، یوسی کوهن رئیس موساد، مئیر شابات مشاور امنیت ملی رژیم صهیونیستی و یو فال روتیم مدیرکل وزارت امور خارجه اسرائیل در این سفر نتانیاهو را همراهی کرده‌اند. اما نکته مهم به اهداف این سفر برمی‌گردد. درواقع نوع کنشگری عمان در منطقه با دیدار نتانیاهو سؤالاتی ایجاد کرده که در ادامه بررسی خواهد شد.

1.مؤلفه‌های سیاست خارجی عمان
سیاست خارجی فعال و مبتنی بر بی‌طرفی مثبت عمان درواقع از اواسط دهه 1980 شکل گرفت. به لحاظ تاریخی، عمان از 1932 که مقارن با سلطنت سلطان سعید بن تیمور بوده،تا روی کار آمدن قابوس در 1970 به دلیل دیدگاه‌های متحجرانه پدرش دورانی از رکود را در همه زمینه‌ها ،ازجمله سیاست خارجی گذراند. سلطان قابوس که در 1970 و پس از سرنگون ساختن پدرش از طریق یک کودتا و حمایت بریتانیا به قدرت رسید، کمک کرد تا عمان را که در رده فقیرترین کشورهای جهان بود، یکی از باثبات‌ترین و کارآمدترین دولت‌های خاورمیانه شود. پس از ایجاد آرامش در کشور، قابوس اقدام به نوسازی کشور،تأسیس مجلس و بازسازی زیرساخت‌های اقتصادی و همچنین بازتعریف در سیاست خارجی کرد.

تصمیم‌سازی‌های سیاست خارجی در پادشاهی عمان مانند سایر کشورهای پادشاهی منطقه معمولاً در وهله نخست معطوف به شخص پادشاه و نزدیکان وی است. همین موضوع نشان‌دهنده اهمیت تفاوت‌های فردی سلطان قابوس با همتایانش در شورای همکاری خلیج‌فارس است.اگرچه وی به‌عنوان تعیین‌کننده اصلی سیاست خارجی دارای نقشی برجسته است،اما کابینه و مجلس این کشور هم در تعدیل سیاست خارجی نقش آفرینند.به‌جز اندیشه‌های شخصی،مهم‌ترین مؤلفه‌های تأثیرگذار در سیاست خارجی عمان را می‌توان به شرح زیر دسته‌بندی کرد:

الف: ظرفیت‌های ژئو پلتیک؛ عمان با در اختیار داشتن سواحل جنوبی تنگه استراتژیک هرمز و مجاورت دریایی با ایران در این تنگه، به اهمیت نقش خود در بحران‌های احتمالی که می‌تواند این کشور چهارمیلیونی را درگیر سازد،به‌خوبی واقف است.ضمن اینکه عمان بعد از یمن،سومین کشور وسیع شبه‌جزیره عربستان محسوب می‌شود.

ب: چالش‌های تاریخی،شورش‌های دهه 1970 استان ظفار که از پیامدهای جنگ سرد بود و با تحریک و حمایت‌های جمهوری دمکراتیک خلق یمن جنوبی و شوروی سابق روی داد، درنهایت با مداخله شاه ایران مهار شد که تجربه‌ای بود تا به‌واقع گرایی سیاسی قابوس بیفزاید. شاید ازآن‌پس بود که وی برای همیشه اهمیت همسایه بزرگ و تاریخی خود را دریافت تا بعدها در دهه 1980 که بحران سراسر خلیج‌فارس را فراگرفته بود،سلطان قابوس اهمیت ایران را فراموش نکرد و بر راهبردهای ثابت روابط با همسایگان پافشاری نشان داد.در بعد بین‌المللی،اگرچه قابوس روابط ویژه‌ای با انگلیسی‌ها داشته،اما به‌موازات آن‌یک متحد نزدیک آمریکا نیز محسوب می‌شود.

ج: واقع‌گرایی در سیاست خارجی: ازنظر عمان درگیری نظامی بین آمریکا و ایران خطر ژئوپولتیکی و اقتصادی بزرگی دارد و برای کاهش این خطر، دولت عمان به‌عنوان پلی بین تهران و غرب عمل کرده است .به همین دلیل است که پادشاهی عمان برخلاف عربستان و برخی کشورهای شورای همکاری ، که مایل‌اند ایران جایگاه خود را در منطقه از دست دهد، مایل نیست که جمهوری اسلامی ایران موردحمله نظامی قرار گیرد و تلاش می‌کند از راه هم‌افزایی، به‌نوعی ظرفیت ایران را در منطقه افزایش دهد.

د:کمبود منابع انرژی :عمان علی‌رغم قرار گرفتن در میان کشورهای نفت‌خیز شورای همکاری، دارای ثروت کمتری نسبت به کشورهای دیگر عضو شورای همکاری خلیج‌فارس بوده و پیش‌بینی می‌شود که منابع انرژی عمان زودتر از کشورهای دیگر به پایان برسد . همین موضوع موجب شده تا در روابط خود با همسایگان و به‌خصوص ایران،میانه‌روی و آینده‌نگری را رعایت کند.

به‌صورت کلی می‌توان چند مؤلفه را به‌عنوان اصول اصلی سیاست خارجی عمان برشمرد:

رعایت بی‌طرفی و عدم ورود به بحران‌های بین‌المللی،

پرهیز از ورود به دسته‌بندی‌ها و بلوک‌بندی‌های سیاسی،

رعایت موازنه در روابط بین‌المللی،

فقدان ایدئولوژی

درواقع عمان در این چارچوب در 5 دهه اخیر توانسته است که خود را به‌عنوان بازیگری میانجی و بی‌طرف در منطقه مطرح کند. شاید یکی از دلایل اتخاذ سیاست بی‌طرفی نیز به وضعیت اقتصادی عمان برگردد. اقتصاد کشور عمان با بهره‌مندی از ذخایر نفت وابستگی زیادی به درآمدهای حاصل از فروش نفت دارد و بیش از 83 درصد از درآمدهای کشور از محل فروش این فراورده تأمین می‌شود. عمان بیست و دومین کشور جهان ازنظر ذخایر نفتی و هفتمین کشور در خاورمیانه است. از سوی دیگر عواملی همچون حجم نه‌چندان بالای منابع نفت (طبق برخی برآوردها حدود 5/5 میلیارد بشکه)، مرغوبیت ناکافی و چسبناک بودن نفت (عدم سیالیت کافی)، عمق زیاد مخازن تا 7000 متر و هزینه بالای استخراج و سیاست‌های پیش‌بینی‌نشده صادرکنندگان عمده نفت مثل عربستان که ذاتاً طرفدار افزایش تولید هستند ، تولیدکننده کوچکی مثل عمان را ناچار از تجدیدنظر در اتکا به درآمدهای نفتی می‌کند. البته عمان برنامه‌هایی برای سال 2020 درزمینهٔ کاهش اتکا به درآمدهای نفتی دارد اما این برنامه هنوز به نقطه روشنی نرسیده است.

علاوه بر این عمان درزمینهٔ داخلی نیز برخلاف تصور با برخی چالش‌های اجتماعی نیز مواجه است. در اوایل سال 2011 کشور عمان ناآرامی‌ها و اعتراضات مردمی را از سر گذراند که از بیش از 40 سال گذشته یعنی از زمان بحران ظفار به این‌سو سابقه نداشت. دامنه این اعتراضات صلح‌آمیز (که سلطان را هدف قرار نداده بود) به سال 2012 و مطالبه اصلاحات اقتصادی کشیده شد و پرده از سرخوردگی و نارضایتی‌های پنهان جامعه برداشت. درواقع عمان با توجه به برخی تنگناهای اقتصادی مجبور به اتخاذ سیاست بی‌طرفی شده است که در 5 دهه گذشته این سیاست توانسته موفق عمل کند.

2. اهداف سفر نتانیاهو
درحالی‌که عمان با برخی مسائل داخلی مواجه بوده و در 5 دهه گذشته سیاست بی‌طرفی را اتخاذ کرده است میزبان نتانیاهو شد. این مسئله در راستای اهداف متنوعی می‌تواند باشد:

2.1. تسریع در روند عادی‌سازی روابط با جهان عرب:از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا معامله قرن با جدیت دنبال می‌شود. این طرح در راستای حل‌وفصل پرونده فلسطین در راستای اهداف اسرائیل است. گفته می‌شود که معامله قرن مقدمه‌ای بر روند عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی است. در همین راستا یکی از مهم‌ترین دلایل سفر نتانیاهو به عمان می‌تواند تلاش تل‌آویو برای آغاز موج جدید از فرایند عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی باشد. عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی در چند مرحله صورت گرفته و در حال جریان است. در مرحله اول روابط امنیتی و سیاسی پنهان بین دو طرف گسترده شد، پس‌ازاین مرحله در فضای نخبگانی کشورهای عربی سعی شد تا عادی‌سازی روابط به‌عنوان گزینه حتمی مطرح شود و درنهایت در مرحله سوم ارتباط مقامات دو طرف به‌تدریج باعث حساست زدایی اجتماعی خواهد شد که نتیجه نهایی این سه مرحله عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی خواهد بود. بنابراین سفر نخست‌وزیر اسرائیل به عمان یک سفر تاریخی بوده و می‌تواند به‌عنوان نقطه آغاز موج جدید باشد. این سناریو ازآنجا بسیار قوی است که وزیر خارجه عمان به‌صراحت از به رسمیت شناخت اسرائیل دفاع کرده است. وزیر امور خارجه عمان بابیان اینکه «اسرائیل کشوری موجود در منطقه است» مدعی شد تا منازعه فلسطینی اسرائیل حل نشود، مشکل فعالیت نظامی اسرائیل در دیگر نقاط حل نخواهد شد. بن علوی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا سفر نتانیاهو به عمان در حقیقت، به رسمیت شناختن اسرائیل بود گفت:« این موضوع تاریخش گذشته است. دیگر ارزشی ندارد. بعدازآنکه توافقنامه‌های صلح با اسرائیل امضاشده است. ما از گذشته صحبت نمی‌کنیم بلکه نگاهمان به آینده است. اسرائیل یکی از کشورهای منطقه است و زمان تعامل با آن فرارسیده است. این آینده است.» این سفر در حال صورت گرفته که هم‌زمان وزیر ورزش رژیم صهیونیستی به همراه تیم جودو این رژیم به ابوظبی سفرکرده و هیئت ورزشی اسرائیل نیز در قطر به سر می‌برد. نفتالی بنت وزیر آموزش رژیم صهیونیستی دراین‌ارتباط اعلام کرد، سفر نتانیاهو به عمان، نقطه آغاز مهم سیاسی به شمار می‌رود. وی افزود سفر نتانیاهو به عمان جزئی از استراتژی منطقه‌ای اسرائیل قلمداد می‌شود. درواقع به نظر می‌رسد موج جدیدی از تلاش‌های اسرائیل برای عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی شروع‌شده است. برخی خبرها از احتمال سفر مشابهی از سوی نتانیاهو به بحرین نیز حکایت دارد.

2.2. تلاش برای خروج عمان از موضع بی‌طرفی: یکی دیگر از احتمالاتی که مطرح‌شده آن است که نتانیاهو و ترامپ به دنبال این هستند که عمان را از موضع بی‌طرفی خارج کنند. درواقع عمان در شرایط کنونی منطقه، ارتباط مناسبی هم با گروه‌های مقاومت و هم با محور ضد مقاومت دارد. به‌نوعی عمان سعی کرده با اتخاذ مواضع بینابین و معتدل نقش میانجی بی‌طرف را بازی کند. از نگاه اسرائیل این مسئله در راستای منافع ایران است و نباید ادامه داشته باشد. بنابراین احتمالاً فشارهایی از سمت غرب بر عمان واردشده تا از حالت بی‌طرفی خارج شود.

2.3. ایجاد کانالی برای ارتباط با ایران: اسرائیل در میان کشورهای عربی تنها با مصر و اردن روابط دیپلماتیک دارد، این در حالی ست که بنیامین نتانیاهو بارها به «واقعیت‌های جدید منطقه‌ای» و در رأس آن به «نفود و سیاست‌های توسعه‌طلبانه ایران» اشاره و تأکید کرده تا از این طریق توجه کشورهای عربی را بیش از گذشته به ایجاد نوعی همسویی و همگرایی در منافع مشترک جلب کند. ازاین‌رو برخی تحلیلگران سفر کم‌سابقه بنیامین نتانیاهو به عمان را در راستای پیشبرد همین سیاست تعریف و تصریح کرده‌اند که اسرائیل برای اجماع منطقه‌ای علیه ایران به حمایت دیگر کشورهای عربی به‌خصوص آن‌هایی که روابطی عادی و خوب با تهران دارند نیز نیاز مبرم دارد.

برخی از رسانه‌های عبری و انگلیسی نیز خط خبری دیگری در پیش‌گرفته‌اند. از این زاویه نتانیاهو به دنبال باز کردن کانالی جدید باری مذاکره با ایران بوده است. روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز نوشت دراین‌ارتباط نوشت:« روز جمعه نخست‌وزیر اسرائیل، از سفر خود به عمان بازگشت، کشوری که در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس نفوذ دیپلماتیک بالایی داشته و معمولاً به‌عنوان میانجی در مسائل مختلف ورود می‌کند. برای نتانیاهو بهبود روابط با عمان می‌تواند به معنی کانال‌های ارتباطی غیررسمی با برخی دشمنان اسرائیل در منطقه باشد. عمان به‌گونه‌ای روابط خود را مدیریت کرده که قادر به تثبیت ارتباطات دوستانه میان رقبای منطقه‌ای ازجمله عربستان و ایران باشد. این کشور میزبان مذاکرات سری میان ایران و آمریکا در سال 2013 بود که مسیر مذاکرات بر سر برجام را هموار کرد. در اسرائیل گمان‌هایی مطرح شد دراین‌باره که اکنون عمان می‌تواند به‌عنوان کانالی ارتباطی میان ایران و اسرائیل باشد.» یهود یعاری، تحلیلگر تلویزیون اسرائیل نیز معتقد است کشورها درصورتی‌که پیامی برای رساندن به ایران داشته باشند به عمان می‌روند. تایمز اسرائیل نیز در تحلیلی اعلام کرد، باوجودآنکه نفوذ عمان بر اسرائیل و فلسطینیان محدود است اما جایگاه منطقه‌ای منحصربه‌فرد آن می‌تواند این کشور را قادر سازد تا نقش بزرگ‌تری را در میانجی‌گری بین اسرائیل و دشمن سرسخت آن، ایران ایفا کند. طبق این گزارش، اسرائیل بارها نگرانی خود نسبت به فعالیت‌های نظامی ایران در سوریه و حمایت از گروه‌های شیعی در این کشور را ابراز کرده و هشدار داده است که اجازه تثبیت نظامی ایران در سوریه را نخواهد داد. بنابراین احتمال دارد که اسرائیل به دنبال آن باشد که پس‌ازآنکه از طریق روسیه پیام‌هایی برای تهران در مورد کاهش فعالیت در جنوب سوریه فرستاد و به نتیجه نرسید این بار به دنبال انتخاب کانال دیگری برای ارسال پیام خود به ایران هم در مورد سوریه و هم در مورد حزب‌الله و گروه‌های فلسطینی باشد.

2.4. مذاکرات صلح: سفر نتانیاهو به عمان ‌یک هفته پس از ملاقات محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با سلطان قابوس در مسقط صورت گرفت. برخی تحلیلگران احتمال در پیش بودن مذاکرات مهمی در راستای تحقق فرایند صلح میان اسرائیل و فلسطینیان را مطرح می‌کنند. این مسئله می‌تواند دو استدلال را به همراه داشته باشد: یکی به بن‌بست خوردن روابط تشکیلات خودگردان با واشنگتن پس از انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس که رهبران فلسطینی را به‌شدت خشمگین و نسبت به آمریکا به‌عنوان میانجی بی‌طرف ناامید کرد؛ و دیگری نقش و جایگاه موردقبول عمان در میان کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل.

2.5. تلاش نتانیاهو برای ارتقای جایگاه داخلی حزب لیکود: نتانیاهو و حزب لیکود در ماه‌های اخیر به‌شدت در حوزه‌های مختلف تحت‌فشار هستند. مسئله فساد مالی و بازجویی از خانواده نتانیاهو باعث شده است تا احزاب رقیب از این مسئله برای انتخابات سال 2019 استفاده کنند. درواقع حزب لیکود هرچند در بیشتر نظرسنجی‌ها همچنان بیشترین آرا را دارد اما چالش‌هایی نیز پیش رو دارد. بنابراین نتانیاهو با سفر به عمان سعی کرده تا حزب لیکود را یک حزب کارآمد و با استراتژی مناسب منطقه‌ای مطرح کند. از این زاویه این سفر می‌تواند به پیروزی مجدد حزب لیکود در انتخابات آتی کمک کند.

نتیجه
به نظر می‌رسد که سفر نتانیاهو به عمان در درجه نخست در راستای موج جدید تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی صورت گرفت. در صورت تائید این فرض، باید منتظر تکرار این‌گونه سفرها به کشورهای عربی بود. علاوه بر این نتانیاهو سعی دارد تا به‌نوعی در مورد برخی مسائل منطقه‌ای با ایران به یک تفاهم مشترک برسد. به همین دلیل عمان به‌عنوان میانجی سنتی در 5 دهه گذشته و یکی از مطمئن‌ترین کانال‌های ارتباطی انتخاب‌شده است. علاوه بر این عمان در حال از دست دادن جایگاه بی‌طرفی خود است. قانون اساسی عمان به این کشور سلطنتی اجازه پیوستن به پیمان‌های نظامی مشترک یا هرگونه بلوکی که دارای گرایش خاص است را نمی‌دهد که گویای آن است که چرا عمان در امور دیگر کشورها مداخله نمی‌کند. علاوه بر این در زمان امضای پیمان کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل همه کشورهای عربی اقدام به قطع روابط دیپلماتیک با مصر کردند اما‌ عمان این رویکرد را دنبال نکرد. عمان همچنین از تصمیم شورای همکاری خلیج‌فارس در پشتیبانی از عراق علیه ایران در خلال جنگ این دو کشور در دهه 1980 سرباز زد. این کشور سفیر خود را از قطر به دنبال اتخاذ چنین رویکردی توسط عربستان ، امارات متحده عربی و بحرین در ماه مارس 2014 فرانخواند و به ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی علیه انصار الله در یمن نپیوست. اما اقدام اخیر عمان می‌تواند به معنای پایان این نوع نگاه باشد که پیامدهای متنوعی برای مسقط می‌تواند به همراه داشته باشد.

*محمد رضا مرادی


پربیننده ترین ها