به گزارش خبرنگار صدای ایران- «حق شما این نیست؛ شما میتوانید پولدار شوید. این شما هستید که با کمی تلاش موفق خواهید شد که آینده خود را بسازید و یا اینکه به بخشی از موفقیت های خود دست یابید».
این شعارهای رنگین و منطقی و یا به عبارت ساده تر شعارهای «شکلاتی» تازه شروع به یک دالان بازی اختاپوسی شکل است که می خواهد شما را در عرض چند مدت به موفقیت ساختگی مد نظر خود برساند اما حقیقت چیست؟
شرکتهای هرمی با عنوان «بازریابی شبکهای» که امروز با عنوان جدید و نقابی تازهتر خوراک مصرفی خود را از بین جوانان انتخاب کرده و با چند مجوز از برخی وزارتخانهها فعالیت خود را ادامه میدهد اما جای تعجب این است که هیچ کس در مقابل چنین فعالیت مخربانهای موضع نگرفته و حتی نمیگیرد.
یکی از این شرکتها شرکت هرمی «بیز» است که این شرکت با فروش محصولاتی همچون ساعت، لوازم شوینده و بهداشتی و مواد خوراکی، لوازم خواب و دارویی! اقدام به فروش محصولات دیگر شرکتها که برخی از این شرکتها به دلیل قیمت بالا و یا اجناس بنجل جایگاهی در بازارهای داخلی ندارند بنابراین این شرکت هرمی با جذب افراد و وعده و وعید کلان اقدام به فروش محصولات این شرکتها میکند.
در صفحهای که اخیرا با عنوان «قربانیان و مالباختگان شرکت بیز» در فضای مجازی راهاندازی شده آمده است: «فرض را بر آن می گیریم شما از کسانی که در بازار گرگ تهران که مشغول فروش لوازم آرایشی یا هر نوع محصول دیگری می باشند گرگتر باشید و تمام لوازمی که از شرکت بیز خریداری کردید را با قیمت بالا تر به فروش برسانید که همچین چیزی کاملا غیر ممکن است؛آیا شما می توانید در بازار گرگ تهران این لوازم را بفروشید -به هیچ وجه امکان ندارد مگر زیر قیمت خریدتان پس ناچارا رو به دست فروشی در بین خانواده و یا دوستانتان و یا در مغازه های خیابانی می کنید.»
بله حقیقت امر نیز همین است؛ اجناس این شرکت نه تنها از کیفیت بالایی برخوردار نبوده بلکه با قیمت بالاتری نسبت به دیگر برندها نیز به فروش میرسد اما عامل اصلی این فروش چیست؟ بله درست حدس زدید ـ تبلیغات- عاملی که با بکارگیری هزاران و یا حتی میلیونها مُبلغ قادر خواهد بود که به راحتی گنجشک را به جای قناری بفروشد و جیک هیچ کسی هم در نیاید!
سوال اینجاست این افراد چگونه آماده بلعیده شدن از سوی اختاپوس میشوند(چگونه جذب شرکتهای هرمی میشوند)؟
نخستین عامل برای جذب چنین شرکتهای ایجاد احساس نارضایتی به وضع موجود فرد است یعنی بازریابان که با کلاسهای متوالی و پیچیده حالا حرفهای شدهاند شروع به تزریق احساس ناامیدی و ضعف در فرد میکنند به عنوان مثال میگویند: "تا کی میخواهی با حقوق ناچیز 2 میلیون تومان زندگی را سپری کنی؟ آیا وقت آن نرسیده که به یک تجارت پر سود دست بزنی؟" و یا میگویند: "من در جایی کار میکنم که نزدیک به 10 میلیون تومان در ماه فعالیت دارم و تو هم میتوانی همکار من شوی!" همین دو پارادوکس ایجاد ناامیدی در فرد از وضعیت موجود و ایجاد امیدواری برای شروع یک حرکت جدید، فرد را در برای بلعیده شدن توسط اختاپوس هرمی آماده میکند.
اما عموما چه کسانی شما را به این مسیر میکشانند؟
کافیست یکی از اعضای خانواده قربانی اختاپوس هرمی شود! او سعی خواهد کرد همه اعضای خانواده را با خود همراه کند و به این مسیر بکشاند و با صحبتهایی از این قبیل که «ما میتوانیم با هم بهتر موفق شویم و یا اینکه شما با آمدنت به شرکت لیدر سمت راست من در زنجیره هستی» دیگر اعضای خانواده را به این دلان شوم اختاپوسی سوق میدهد!
حالا نوبت منبع تغذیه بعدی است! یعنی آشنایان، دوستان و ...
قربانبان همان وعده های شکلاتی را حالا به فامیل و آشنایان تعارف کرده و آنها را نیز به این سمت میکشانند و جامعه هدف بعد قطعا دوستان خواهند بود؛ یکی از کاربران صدای ایران در قسمت نظرات آورده است: «سلام؛ من يك بار به اسرار يكي از دوستام رفتم به من نگفت چي كار داره رفتم ديدم شركت بيز هست. الان هر روز زنگ ميزنه. هر چند روز با نفرات بالا دستي شركت ميان دم خونه ول كن هم نيستن. به خاطر نون نمكي كه خوردم با دوستم نميتونم بهش بگم ولم كنه. فقط ازش فرصت خواستم اونم دهن منو با نفرات بالا دستيش سرويس كرده به نظر شما چي بگم ولم كنه ناراحت نشه.»
طبق تحقیقاتی که خبرنگار ما از شرکت «بیز» به عنوان جامعه آماری به عمل آورده افراد باید برای پیوستن به این شرکت نخست یک میلیون تومان خرید بزنند! یعنی اجناس بی کیفیت شرکتهای دارای قرارداد با این شرکت هرمی را خریداری کنند و به فروش برسانند.
«خرید ماهیانه و گسترش زنجیره» عمده کار اساسی برای بازاریابان این شرکتهای هرمی است یعنی هم باید افرادی را جذب این شرکت کرده تا آنها نیز خرید بزنند و خودتان نیز هر ماه باید اجناس این شرکت ها را خریداری کنید و اگر خرید شما قطع شود به معنی غیر فعال بودن شما تلقی شده و باید مجددا برای فعالیت مثل دیگر اعضای تازه کار یک میلیون تومان خرید بزنید به همین راحتی!
یکی از مخاطبان صدای ایران در همین رابطه نوشته است: «خيلي راحته اينا ميگن ما شركتمون واسطه رو از بين ميبره خودشون واسطه ان ميگن هر ماه بايد فروش بزني ولي در واقع هر ماه شما خريد ميزني تعريف بازاريابي با اون چيزي كه اينا ميگن فرق ميكنه بازار ياب يه بار بايد خريد بزنه نه هر ماه بعدشم بازار ياب فقط بايد بفروشه نه اين كه بخره بعد بفروشه هر ماه از پول اين و اون ور ميدارن ميكنن تو جيب يكي ديگه بعدشم ميگن شما آزادي هر چند نفرو كه ميتوني بياري شما بگین من ميخوام صد نفر بيارم ميگن نميشه يعني محدودي؛ حرفاشون تناقض داره بعدشم بهشون ميگي چرا هر ماه بايد خريد بزني بفروشي ميگن فروختن كالا مهم نيست مهم اينه كه شبكه اي كه ميسازين مهمه اينم شد همون گلد كوييست كه در آوردن آدم محدودي كالا هم مهم نيست پول زيادي هم ازت ميگيرن هر ماه هم بايد خريد بزني پولت بره تو جيب يكي ديگه پس اين همون هرميه ديگه ولي همش ادعا ميكنن شركت ما هرمي نيست.»
- پایان قسمت اول-
صدای ایران تلاش خواهد کرد به مبارزه با شرکتهای هرمی و خانمان سوز برود و جامعه را آگاه کند.
در قسمت نظرها ما را یاری کنید.
پ/
علاوه بر ضررای مالی که من وامثال من کردیم، چقدر از وقتمونو صرف جلسات مزخرفشون با حرفای بیخودی وتکراری کردیم، خدا شاهده زندگی خیلی از ماها داشت به خطر می افتاد، فقط از مردم عزیز سرزمینم میخوام که بهوش باشید، این شرکتها به هیچکی رحم نمیکنن همهرو یک جا میبلعند، امیوارم خدا جوابشونو بده.
بنده مهرماه 98 به اصرار شاگردان وارد شرکت بیز شدم. چون می خواستم ببینم واقعا چیه؟
من در تیم خلیج فارس بودم. به قول خودشون بهترین تیم. اونها کارشون رو خوب بلد بودن. چرا که توی ذهنت میکردن که ما به شما روش درست زندگی کردن رو با خوندن کتاب های انگیزشی یاد میدیم، در صورتی که توی جامعه ومدرسه ودانشگاه آموزش ندادن وبا کتاب های
روانشناسی وانگیزشی هم که بهت میدادن واقعا عالی بود. چون تغییرات رو در خودشون میدیدی. ودقیقا این یک حیله برای جذب بود. یکی دیگر از کارهاشون برای جذب این بود که باید با مقنعه وپوشش رسمی به آفیس بیایید.
ودقیقا چون میدونستن ایرانیا روی کلمه مادر حساس هستن روی این اسم مانور میدادن. درصورتی که اونقدر مشغولن میکردن که فرصت نداشتی به مادرت سر بزنی. همش میگفتن دوسال سختی بکش بعد با پول میری مادرت وخانواده رو خوشحال میکنی.
نکته ای که برای من جالب بود اینکه میگفتن پول حلال مشکلاته. سرطان رو خوب میکنه واگر ماشین خوب داشته باشی اگر هم تصادف کنی چیزیت نمیشه وتا اینکه یکی از لیدر های موفقشون به رحمت خدا رفت. لیدر امید رضایی توی سن زیر 30 سال ومجرد.ایشون با ماشین پورش با یکی دیگه از لیدرها به نام سعید ابراهیمی چپ می کنن چون سرعتشون خیلی بالا بوده وامید رضایی کمربند به قول خودشون نبسته بودن مرحوم شدن.
آی لیدرهای که فریاد که نه، نعره میزدید که اگر پورش سوار باشید چیزیتون نمیشه، دیدید اگر خدا مرگ کسی رو برسونه، پول جایی نداره. آی لیدرها بدونید دست خدا بالای دستاس. دیدید اینجا ذهن موفق، انگیزه بالا، هدف بزرگ
ووو... نتونست کاری کنه. گفتین عوضش پول برای مادرش گذاشت ورفت. اما من مادرم، جسم وروح فرزندم رو طالب هستم.
آی لیدرها مرگ از رگ گردن بهمون نزدیکتر.
حواستون باشه. زندگی با کیفیت وبی کییفت رو خودمون سازنده ش هستیم. شما میگید می خواهید زندگی عوض کنید. اما این راهش نیست.
خدارو شکر من خیلی زود بیرون اومدم چون یه مربی والیبال موفق بودم که اینها به من می گفتن همه شغلها ازبین میره ومن همچنان محکم می گفتم مگر میشود رباط به انسانها والیبال آموزش دهد. مگر میشود حس بین مربی وبازیکن با رباط مبادله شود. اونها به من گفتن فقط در نتورک میتونی آدمارو متحول وبااخلاق کنی. اما من با عشق وافتخار همین کار رو با مربیگری میکنم حتی با حقوق کم.
مراقب خودتون باشید هموطن های عزیزم
فقط در این حد بگم که همه چیزتون رو ازتون میگیرن مثل عزت نفس و ...
شما تبدیل میشید به دست فروش و مصرف کننده جنس هایی با کیفیت کمتر از شرکت های معتبر ایرانی و قیمت های چندین برابری
مثلا قیمت کره بادام زمینی ایرانی در این شرکت ۴ برابر کره بادام زمینی بهترین برند یا همون عقاب خودمونه با توجه به حجم و ...
من توسط یکی از دوستانم دعوت شدم و به این شرکت هرمی رفتم
دو جلسه آموزشم دادن و وقتی مخالفت کردم با ترفند هاشون منو جذب کردن. تا اینکه گفتن باید ۵ میلیون پول ناقابل خرید کنم ازشون وگرنه منو عضو نمیکنن . من جوابشون رو دیگه ندادم تا ۵ نفری اومدن دم در خونمون و ۱ ساعت ایستادن منم جواب نمیدادم تا اینکه بالاخره پدرم با توهین بهشون متفرقشون کرد
فقط دلم برای دوستم میسوزه که چطوری شست و شوی مغزی اش دادن
جالبه خودشم میدونه اینو ولی اونجا عقیدشون اینه که تو مغزشون پر مدفوعه پس چرا شست و شوی مغزی بد باشه