هشتسال در مقابل 10ماه؛ بیراه نیست اگر بگویید بازه زمانی منطقی برای کنار هم قراردادن نیست، اما این یکی از موارد عجیبی است که میتوان در مقابل هم گذاشت و نتایج آن را با هم مقایسه کرد. هشتسال مذاکره یعنی دوره ریاست علی لاریجانی و سعید جلیلی بر مذاکرات هستهای و اکنون که 10ماه است از عمر مذاکرات هستهای در دولت یازدهم میگذرد؛ از اکتبر 2013 تا جولای 2014.
لاریجانی؛ ادامه مذاکره بدون نتیجه
تنها یک کد کافی است که بخواهیم این دو دوره را در مقیاس با هم بسنجیم؛ نتیجه. هشتسال مذاکره بدون داشتن حتی یک دستاورد کوچک، مذاکرات هستهای با کشورهای بزرگ دنیا در حال انجام بود، از ابتدای منصوبشدن علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی که هدایت مذاکرات هستهای نیز در ذیل وظایفش قرار میگرفت، پرونده هستهای ایران از شورای حکام به شورای امنیت انتقال یافت و حالا مذاکرهکنندگان ایرانی باید با گروه 1+5 (آمریکا، انگلستان، روسیه، چین، فرانسه و آلمان) مذاکره میکردند. اما از دوسال ریاست علی لاریجانی بر مذاکرات هستهای تنها چیزی که میدانیم براساس سخنان علیاکبر ولایتی در سومین مناظره انتخاباتی ریاستجمهوری است، یعنی ششسال بعد از استعفای علی لاریجانی از کسوت دبیری شورایعالی امنیت ملی. علیاکبر ولایتی آنروز در استودیوی صداوسیما، اطلاعاتی از مذاکرات هستهای در یکدهه گذشته را فاش کرد، که در مجموع در کسب رای حسن روحانی تاثیر زیادی گذاشت. «آقای لاریجانی در حال رسیدن به توافق با آقای سولانا بود که خبر رسید شخصی در نمازجمعه روز قدس گفته که ایران هیچ مذاکرهای با اروپا ندارد و این چنین شد که مذاکرات ناکام ماند و لاریجانی به کشور بازگشت» شخصی که در نمازجمعه صحبت کرده بود، محمود احمدینژاد، رییس دولت وقت بود در روز قدس. پیش از این ماجرا هم بین علی لاریجانی و محمود احمدینژاد اختلافات زیادی بود، که در نهایت موجب استعفای او از دبیری شورا و انتصاب سعید جلیلی شد. همینها موجب شد که دوسال مذاکره با ریاست علی لاریجانی رهیافتی در داخل کشور نداشت، اگرچه بهتر است در قضاوتی عادلانه این را هم بگوییم که تحریمی هم علیه تهران وضع نشد.
اما نکته مهم اینجاست که اخبار و اطلاعات منتشرشده از دوره ریاست علی لاریجانی بر مذاکرات هستهای نشان نمیدهد که در اتاق مذاکرات چه میگذرد، موضوعات اختلافی چه بود و آیا طرفین دنبال توافق بودند یا نه. از همینرو بیراه نیست اگر این شنیده را جدی بگیریم که مذاکرات در دوران آقای لاریجانی فقط قرار بود ادامه پیدا کند تا متوقف نشود در عینحال برخی فعالیتهای هستهای در داخل کشور نیز بدون ایجاد حساسیت ادامه پیدا کند.
دومین مرد هستهای دهه
سعید جلیلی دومین مرد مذاکرهکننده هستهای ایران در یکدهه گذشته است. مردی خجالتی و درونگرا که شاید همین ویژگیهای شخصیتی او میتواند تکلیف مذاکرات هستهای در ششسالی که او ریاستش را برعهده گرفت، مشخص کند. ششسال مذاکره بدون هیچ توافقی که بسیاری به شوخی میگفتند تنها دستاورد این مذاکرات تعیین دور بعدی مذاکرات است که البته توافق بر سر زمان و مکان دور بعدی مذاکرات هم در موارد بسیاری، با مشکل مواجه میشد. تیتر اخبار پیش از مذاکرات بر محور این بود که «امیدی به این دور مذاکرات نیست» و بعد از مذاکرات هم اخبار بر این محور ادامه مییافت «مذاکرات ناامیدکننده بود.» مذاکرات در این دور آنقدر در بیخبری پیش میرفت که سوژه داغ رسانهها یا گمانهزنی بود از پیشنهادهای روی میز یا تحلیل لباسهای کاترین اشتون و پوشیدهکردن لباسهایش با فتوشاپ. آنقدر که موجب تغییر در انتخاب لباس او شد. رسانههای داخلی در این دور عملا خبری از مذاکرات نداشتند و عمدتا منابع رسانهای غربی بود که حتی پیشنهادات تهران را رسانهای میکرد.
سعید جلیلی اولینبار ۲۹تیر ۱۳۸۷در کنفرانس ژنو1، مقابل خاویر سولانا بهعنوان مسوول مذاکرات با ایران در گروه 1+۵ بر سر مساله هستهای ایران و نمایندگان ششکشور مذاکرهکننده بر سر پرونده هستهای قرار گرفت. او پس از ۹ماه دبیری شورا، همانروزها، بهعنوان نماینده مقاممعظمرهبری در شورایعالی امنیت ملی هم منصوب شده بود و باید مذاکرات هستهای را هم به پیش میبرد. فشار بر ایران مبنی بر تعلیق فعالیتهای هستهایاش شدت یافته بود، همانطور که 1+5 دنبال تضمینی از ایران بود که اثبات کند برنامه هستهای ایران، صلحآمیز است. علی لاریجانی استعفا داده بود اما در ایتالیا و آلمان، سعید جلیلی را همراهی کرد، روایت سعید جلیلی دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی از مذاکره در ایتالیا این است «آقای لاریجانی این مذاکرات را هدایت میکردند و بنده نیز در آنجا حضور داشته و آقای سولانا با ما صحبت میکردند.»
ناامیدکننده و در حال خرید زمان
در سفر بعدی به مقصد پاریس، جلیلی که گویا دیگر فوت و فن کار را یاد گرفته بود، به تنهایی عازم محل مذاکره شد. اما نتیجه سفر به پاریس و مذاکرات او با خاویر سولانا به گفته مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا «ناامیدکننده» بود. همانطور که این کلمه بارها و بارها در رسانهها بعد از مذاکرات بازنشر یافت. خاویر سولانا بارها در گفتوگوهایی سعید جلیلی را «فقط یک پیغامآور» توصیف میکرد. راه دوری نرویم، تیتر رسانهها در آنزمان بهنقل از خاویر سولانا اینها بود «جلیلی توان و اختیاری برای مذاکره ندارد- سعید جلیلی از ظرفیت لازم برای مذاکره برخوردار نیست- سعید جلیلی اهل نرمش نیست/ منافع غرب اقتضا میکند با ایران مذاکره کند.» اینها در مقابل سخنان سعید جلیلی بود از مذاکرات هستهای که میگفت «ایران از حقوق مسلم خود نمیگذرد، هدف دشمن در مذاکرات هستهای جلوگیری از شکلگیری تمدن اسلامی است» همانطور که بیانیههای پایانی مذاکرات در این دوران هم، پر از کلمات کلی و مبهمی بود که اطلاعاتی از آنچه در مذاکره میگذشت، نمیداد. در تمام آنسالها، ایران در تریبونهای غربی متهم بود که در حال خرید زمان و بالابردن توان هستهای خود است. همین سیکل معیوب موجب افزایش تحریمها میشد. گفته میشود جلیلی در مذاکراتش با سولانا، تعهدات دبیر سابق شورایعالی امنیت را نپذیرفت و همین امر موضوع مذاکرات را پیچیدهتر کرد. این مسیر روز به روز، پیچیدهتر شد و فشارهای بینالمللی و صدور قطعنامههای جدید با تحریمهای تازه شورای امنیت، اقتصاد کشور را روزبهروز آسیبپذیر کرد.
مذاکره با اشتون با بیانیههای کلی
سعید جلیلی بعد از پایان دوران مسوولیت سولانا در سمت نماینده عالی سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا با کاترین اشتون مذاکرات را ادامه داد، با بیانیههایی کلی در پایان مذاکرات که هر طرف از موضع خود حرفی را اعلام میکردند، 1+5 دنبال کوتاهآمدن تهران بود و سعید جلیلی دنبال مقاومت و کوتاهآمدن غرب در مقابل ایران. یکی از متنهای پیشنهادی جلیلی که زمان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بارها باز نشر میشد نشان میداد که جلیلی دنبال مدیریت جهان و استقرار صلح جهانی در مذاکرات نیز بوده است. البته همان زمان نهادهایی هم بودند که مذاکرات هستهای سعید جلیلی را اینگونه توصیف میکردند «آنچه امروز صحبت از این دیپلمات جوان و متعهد انقلاب را بر سر زبانها انداخته است اداره هوشمندانه، مقتدرانه و متعهدانه پرونده هستهای و نحوه مذاکره او و تیم همراهش در مواجهه با کشورهای 1+5 است. بیشک سعید جلیلی یکی از رویشهای ارزشمند انقلاب اسلامی در عرصه دیپلماسی کشور است.» تفکری که توانست برای سعید جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم نیز چهارمیلیون رای جمع کند. رفتهرفته وخامت مذاکرات به اینجا رسید که امکان دستیابی به توافق «بعید» دانسته میشد. همانطور که در واقع نیز اینگونه شد و ششسال مذاکرات سعید جلیلی با اعضای 1+5 در ژنو، پاریس، استانبول، بغداد، آلماتی و... بینتیجه به پایان رسید.
چندسال، یکقدم پیش نرفتهاید
روایت علیاکبر ولایتی در مناظرههای انتخاباتی سال گذشته، اندکی از مذاکرات دوران جلیلی به ما اطلاعات میدهد: «در آخرین دوری که در آلماتی آقای دکتر جلیلی مذاکره داشت، آنها پیشنهادهایی به ایران کردند که بر اساس آن میشد کارها را مقداری جلو ببریم و آن پیشنهاد این بود که طرف مقابل 1+5 گفت غنیسازی 20درصد را متوقف کنید و در کارهای فردو هم مقداری کندی ایجاد شود. آنها اعلام کردند این سه تحریم را برمیداریم و ما در پاسخ گفتیم که این کار را میکنیم، شما کل تحریمها را بردارید، به شهادت معاون امور خارجه که در جلسه بوده است این مسایل را مطرح میکنم... جناب آقای جلیلی، بحث دیپلماسی کلاس فلسفه نیست که شما بروید آنجا بگویید منطق ما قوی بود و آنها هم محکوم شدند. آنچه مردم میبینند این است که شما چند سال مسوول هستهای هستید یک قدم پیش نرفتهاید و هر روز تحریمها بیشتر شده است و فشارش بر مردم میآید... وقتی طرف مقابل حاضر است چند قدم بردارد، باید ما هم انعطاف داشته باشیم و هنر دیپلماسی این است که از این فرصتها استفاده کنیم و اصولگرایی به این معنی است که انعطافپذیر هم باشد، دیپلماسی فقط خشونت و سرسختی نشان دادن نیست... دیپلماسی به معنی تعامل و معامله است و با همه کشورها و آنهایی که مذاکره میکنیم باید بسیار خوب عمل کنیم و میشود در مذاکرات هستهای بهتر از این عمل کرد و اگر این روند موفق بود این مشکلات پیش نمیآمد و وضع به اینجا نمیرسید.» علیاکبر ولایتی آنروز اطلاعاتی برای ثبت در حافظه تاریخی ایرانیان اعلام کرد؛ اطلاعاتی که میتوان بر مبنای آن نتیجه گرفت که چرا ششسال مذاکره سعید جلیلی بیحاصل بود.
ارتقای سطح مذاکره
اکنون 10ماه است که محمدجواد ظریف، سرپرستی مذاکرات هستهای را به دستور رییسجمهوری برعهده گرفته است. یک دور مذاکره در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بین وزرای خارجه ایران و 1+5 دو نتیجه بزرگ داشت؛ مذاکرات هستهای که به دنبال نامزدی سعید جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری برای ششماه متوقف شدهبود از اواخر مهرماه (اکتبر) از سر گرفته شد. نمایندگان 1+5 نیز تمایل داشتند مذاکرات را با دولت جدید از سر بگیرند که با شعار «باید سانتریفیوژها بچرخد اما زندگی مردم هم باید بچرخد»، رای آوردهبود. نتیجه دوم این بود؛ مذاکراتی که در دوران پیش در سطح کارشناسان و معاونان وزرای خارجه متوقف شدهبود، دوباره به سطح وزرای خارجه ارتقا یافت؛ موضوعی که خود بهخود موجب میشد سطح تصمیمگیری کلانتر و به نوعی آسانتر شود. در تعیین مکان، مقرهای سازمان ملل ملاک قرار گرفتند و اولین میزبان، مقر اروپایی سازمان ملل، شهر بارانی ژنو بود. مذاکرهکنندگان ایرانی با یک طرح پیشنهادی پای میز مذاکره رفتند. سیدحسین موسویان، سخنگوی تیم مذاکرهکننده اسبق چندی پیش به «شرق» گفت که این طرح همان پیشنهادی بود که ایران سال 84 روی میز مذاکره گذاشته بود، یعنی همان زمانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی، حسن روحانی بود و جواد ظریف و حسین موسویان در تیم مذاکرهکننده حضور داشتند. عزم مذاکرهکنندگان هم این بود که تصویر 1+5 از مذاکره با ایران را تغییر دهند. تصویری که معتقد بود ایرانیها اهل چانهزنی هستند و در نهایت میتوان کالایی که میفروشند را به قیمت ارزانتری از آنها گرفت. پیش از وین6 نیز محمد جواد ظریف در کلیپی تلویحا اعلام کرد او کسی نیست که در فرصت آخر چانهزنی قیمت را کم کند.
توافق ژنو، گام رسیدن به توافق نهایی
باورکردنی نبود که مذاکرات ژنو با چنان سرعتی به پیش رفت که در دومین دور آن، وزرای خارجه همه کشورهای 1+5 (غیر از چین که در سطح معاون وزیر حضور داشت) به ژنو آمدند. اگرچه آن دور مذاکره با مخالفخوانی لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، به توافق منجر نشد اما وزرا با فاصله کوتاهی دوباره به ژنو بازگشتند و اینبار نیمهشب سوم آذر (24نوامبر) به توافقی ششماهه دست یافتند. این توافق 1+5 را متعهد میکرد که «قطعنامه تحریمی جدیدی توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و کنگره آمریکا» صادر نشود. همچنین «تحریم صادرات صنعت پتروشیمی ایران، طلا و فلزات گرانبها، صنعت خودرو، نصب قطعات یدکی و ایمنی پروازهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط با آن» نیز لغو شود. همچنین «تلاش برای کاهش خرید نفتخام ایران» نیز از سوی کشورهای مذاکرهکننده متوقف شد. برمبنای این توافق ایران به 2/4میلیارددلار از اموال بلوکهشده خود دست پیدا کرد. همچنین این توافق پرداخت مستقیم شهریه به دانشگاهها و دانشکدهها برای دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور تا مبلغ توافقشده برای یک دوره ششماهه را متعهد شده است. در مقابل اینها ایران غنیسازی 20درصد و همچنین به مدت ششماه تزریق سوخت به رآکتور اراک را نیز متوقف کرد. همچنین اورانیوم غنیشده 20درصد خود را به پنجدرصد (ابتدا اکسید بعد سوخت) تبدیل کرد. اگرچه اکنون ششماه از این توافق گذشته و در مذاکرات وین6، توافق ژنو و تعهدات طرفین برای چهارماه دیگر تمدید شده اما نکته مهم اینجاست که برنامه اقدام مشترک (منسوب به توافق ژنو) برای دستیابی به توافق جامع نیز راهبرد داده است. در متن توافق آمده است: «هدف این مذاکرات، رسیدن به یک راهحل جامع مورد توافق و بلندمدت است- این راهحل جامع متضمن یک برنامه غنیسازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی و اقدامات شفافساز بهمنظور تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای است- این راهحل شامل یک فرآیند متقابل و قدمبهقدم است و به رفع همهجانبه تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به برنامه هستهای ایران میانجامد.» هدف از این مذاکرات علاوه بر رفع همه تحریمها، پیداکردن یک وجهه صلحآمیز برای برنامه هستهای ایران است علاوهبر آنکه فناوری دستیافتهشده در این علم نیز بومی شده و حق تحقیق و توسعه در این زمینه نیز برای ایران محفوظ خواهد ماند.
گزارش بیسابقه آژانس
اکنون ششدور مذاکره برای دستیابی به توافق جامع در وین، مقر اروپایی سازمانملل و محل آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام گرفته است. همعرض مذاکرات فنی و سیاسی هستهای، مذاکرات سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز انجام گرفته و برمبنای توافقهای صورتگرفته بین این دو نهاد، تاکنون بازرسیهای منظم و سرزده از تاسیسات هستهای انجام میشود؛ بازرسیهایی که در آخرین گزارش آژانس پایبندی ایران به تعهدات خود در قالب توافق ژنو را تایید میکند. اما اینبار فقط آژانس نیست که بر این موضوع تاکید میکند، باراک اوباما بعد از دریافت گزارش جان کری، وزیرخارجهاش از مذاکراتی که در وین در حال انجام بود، بر تعهدات ایران برمبنای توافق ژنو تاکید کرد.
مذاکرات بهدنبال دستیابی به توافق
جان کری، وزیرخارجه امریکا نیز هفته گذشته در وین، حاضر شد، سهروز در این شهر ماند و چند دور مذاکره فشرده با همتای ایرانی خود داشت. اگرچه این دور از مذاکرات با توافق نهایی به پایان نرسید اما تلاش طرفین برای دستیابی به توافق ملموس بود. کری در نشست خبری خود در مرکز خبرنگاران در وین گفت که «ما در مذاکرات پیشرفتهای زیادی داشتهایم... دو طرف مذاکره در تلاش باتوجه به محدودیتهایی که دارند بهدنبال رسیدن به توافق جامع هستند... تیم مذاکرهکننده ایالاتمتحده بهسختی بهدنبال رسیدن به توافق جامع هستند.» او همچنین گفت که «فتوای رهبر ایران، در مورد حرامشمردن سلاحهستهای را جدی میگیریم و اعلام کرد که ایران حق دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بر اساس انپیتی را دارد.» این قطعا همان نقطهای است که مذاکرات هستهای سالها بر سر آن متوقف شده بود.
اسفند 92 کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفری به تهران گفت «چهارسال است در مورد پرونده هستهای در حال مذاکره با ایران است و آقای ظریف و تیم مذاکرهکننده ایران را بهخاطر کاری که انجام دادند، تحسین میکنم.» اشاره او به توافق ژنو بود. «توافقنامه ژنو بسیار مهم است اما نه به اهمیت راهحل جامع، بههرحال این بحثها موضوعات چالشبرانگیزی است و ضمانتی ندارد اما با حمایت مردم ایران و کارهایی که دوطرف انجام میدهند قطعا امیدواریم که به توافق برسیم. هدف ما رسیدن به توافق است.» علاوه بر این اشتون بارها مذاکرات را سخت اما با هدف رسیدن به توافق توصیف کرده است. همانگونه که طرفهای اروپایی نیز حرفهای مشابهی زدهاند.
اکنون طرفین برای دستیابی به توافق نهایی تلاش میکنندخطوط قرمز خود را مشخص کرده و بر اساس یک نقشه مشخص به پیش روند. اگرچه طرف ایرانی بارها گفته اگر به توافق نرسد هیچ فاجعهای رخ نمیدهد، اما میتوان با این توافق «تاریخساز» شد.
منبع: روزنامه شرق
آخرین اخبار
لینک های مفید