صدای ایران، محمد امرایی: شباهت هاي ني و انسان:
1. جدايي: ني از نيستان جدا شده و شعر مولانا درباره نيستان :
كز نيستان تا مرا بريده اند از نفيرم مرد و زن ناليده اند
انسان: انسان هم از نيستان عالم ملكوت جدا شده (مرغ بال ملكوت بوده و مي خواهد به آنجا برگرد
2. ني بند بند است و انسان عاشق و سالك كمر بندگي براي خدمت به معشوق بسته است
3. ني تو خالي است و انسان عاشق و سالك از هوا و هوس هاي دنيا تهي است
4. ني دل سوخته است (براي پاك كردن درون ني از ميله داغ استفاده مي كند)
انسان عاشق نيز هميشه دل سوخته است
الهي سينه ده آتش افروز در آن سينه دلي آن دل همه سوز
5. ني معمولا زرد رنگ است و در سنت ادبي ما عاشق رنگ پريده زرد دارد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد از آن عشقم به زردي مبتلا كرد
6.ني به خودي خود ارزش ندارد چرا كه نياز به ني نواز دارد تا در درون او بدمد وانسان تحت مشييت واراده الهي است و از خود اختياري ندارد و ارزش او به خداوند است كه در او دميده است . كه دميدن خداوند در انسان مي تواند همان علم و معرفت باشد فرشتگان وقتي كه خداوند در آدم دميد آدم را شايسته سجده دانستند و در واقع فرشتگان به همان علم ومعرفت آدم سجده نمودند بنابراين موجود برتر در جهان علم است نه آدم.
محمد امرايي/ دي ماه 1387
