یک استاد دانشگاه گفت: اگر دینداری مبتنی بر دین‌شناسی باشد، ارزش دارد در غیر اینصورت دینداری بدون معرفت دین‌شناسی به تحجر و انجماد فکری منجر می‌شود.
کد خبر: ۱۵۰۹۳۸
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۳
یک استاد دانشگاه گفت: اگر دینداری مبتنی بر دین‌شناسی باشد، ارزش دارد در غیر اینصورت دینداری بدون معرفت دین‌شناسی به تحجر و انجماد فکری منجر می‌شود.

به گزارش صدای ایران به نقل از ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین رسول منتجب‌نیا طی سخنانی در حسینیه فاطمه‌الزهرا با اشاره به این‌که «شناخت دین و سپس انتخاب کردن آن یک ضرورت است» اظهار داشت: این ضرورت هم دلیل عقلی دارد و هم قرآن با روایات فراوانی برآن دلالت دارد. امیرمومنان(ع) نمی‌فرماید که کفار و مشرکان مرا آزار دادند، بلکه می‌فرماید دو دسته از مردم کمر مرا شکستند؛ دسته اول عالمان بی‌تقوا که علم دارند اما بهره‌ای از دیانت و تقوا نبرده‌اند و دسته دوم آن‌ها که جاهلند و معرفت دینی ندارند. امام خمینی(ره) هم بارها در سخنان‌شان نسبت به این دو دسته هشدار دادند.

وی با بیان این‌که «قبل از دینداری باید معرفت دینی به دست آوریم» تصریح کرد: پایه و اساس فقه ما براساس عقل، شناخت و معرفت است. فرد مجتهد براساس اجتهاد و بهره‌گیری از عقل احکام را استخراج می‌کند و مقلد هم باید با تحقیق مرجع جامع شرایط خود را انتخاب کند در این مسیر هیچ تقلید کورکورانه‌ای وجود ندارد.

وی با بیان این‌که «سه بینش در مورد دین وجود دارد» ادامه داد: یک بینش بینش عقلانی، تخصصی، به‌روز و مترقی و مبتنی بر اجتهاد پویا است که شیعه اثنی عشری به آن اعتقاد دارد. بینش دوم یک بینش ساده انگارانه و سطحی از دین است که توجهی از مسائل کارشناسی نمی‌کند و هر کسی که چند آیه از قرآن را حفظ کرده در مورد دین نظر می‌دهد. بینش سوم متعلق به کسانی است که تخصصی در دین ندارند اما دارای یک نوع تحجر و ارتجای فکری هستند.

این استاد دانشگاه در تشریح بینش سوم گفت: این افراد اسلام را در یک سلسله تشریفات خشک که صرفا مربوط به مسائل عبادی است خلاصه می‌کنند آن‌ها رابطه بین اسلام و مسائل روز مشاهده نمی‌کنند و کاملا خشک و ارتجاعی با دین برخورد می‌کنند در حالیکه دین اسلام نیامده که منحصر به زمان خاصی باشد. دین اسلام باید مناسب با همه زمان‌ها بوده و متناسب با زمان خود به همه پرسش‌ها و نیازهای مردم پاسخ بگوید و با مقتضیات زمان خود هماهنگ باشد دین اسلام باید به روز باشد و برای مسائل روز نسخه شفابخش ارائه دهد.

وی همچنین خاطرنشان کرد: بینش اول معتقد است که بعد از ائمه(ع) باید مسائل روز را از مجتهدان عالم و آگاه به زمان جویا شد. البته نه هر مجتهدی زیرا مجتهدانی داریم که از دسته سوم هستند. مجتهدی مانند امام (ره) باشد که معتقد است در اجتهاد دو عنصر زمان و مکان دخالت داشته باشد تا فقه پاسخگویه مسائل روز خود باشد. چنین فقیهی اسلام را از گوشه مساجد و حوزه خارج کرده و انقلاب و نظام اسلامی را از دل منابع اسلامی خارج می‌کند.

وی ادامه داد: از صدر اسلام تاکنون خوارج، اشاعره (اهل سنت)، اخباریون(شیعه)، وهابیون و انجمن حجتیه دارای بینش سوم بوده‌اند. یعنی این تفکر از صدر اسلام تاکنون وجود داشته است. البته این افراد متدین هستند و مشرک کافر نیستند اما به قول دکتر شریعتی در شناخت خود دچار محدودیت بوده و فقط نوک بینی خود را می‌بینند.

منتجب‌نیا گفت: شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه خود ویژگی‌هایی از جمله روحیه مبارزه‌گری، فداکاری و سرسختی، عبادت‌پیشگی متعبد، جاهل و نادان و فاقد بصیرت و تنگ نظر و کوته‌بین را جزء شاخصه‌های خوارج اشاره کرده‌اند. آن‌ها کسانی بودند که آنقدر نماز شب خوانده بودند که پیشانی آن‌ها پینه بسته بود اما از نظر عمق فکری و آگاهی زیر صفر بودند. اشاعره هم حسن و قبه عقلی را قبول نداشته و معتقد به جبر انسان بودند.

وی همچنین تصریح کرد: وهابیت هم دارای ویژ گی‌هایی بودند از جمله این‌که؛ تفسیر علمی قرآن را قبول نداشتند، مدح پیامبران و طلب شفاعت از آن‌ها بعد از فوت‌شان را کفر می‌دانستند، احترام به قبور انبیا و اولیا و ساختن حرم و گنبد را حرام می‌دانستند، معتقد بودند هر عملی که در قرآن و سنت به صراحت نیامده بدعت است و بر این اعتقاد بودند که اسلام از سادگی اولیه منحرف شده و مسلمانان باید به صدر اسلام بازگردند.

وی خاطر نشان کرد: تفکر داعش و طالبان ریشه در دین‌شناسی وهابیت دارد. این افراد براساس یک اندیشه دینی آدم می‌کشند و سپس می‌گویند الله اکبر. داعش براساس دیگاه دینی جنایاتی مرتکب می‌شود که در تاریخ نمونه آن را نداریم. پس روشن می‌شود هر دینداری دارای ارزش نیست. دینی دارای ارزش است که همراه با شناخت و بصیرت باشد.

این فعال سیاسی در تشریح ویژگی‌های انجمن حجتیه هم گفت: این‌ها باآزاداندیشی، اجتهاد پویا و عقلانیت مخالفند و دچار تحجر هستند، به نظام حکومتی اسلام اعتقاد نداشته و اسلام را در یک سلسله معاملات و عبادات محصور می‌کنند. به مسائل ذهنی و غیرعملی پرداخته و برای فاسد شدن دنیا تلاش می‌کنند. این دیدگاه یک دیدگاه ارتجاعی، کهنه، پوسیده و ضد انقلاب و اسلام ناب است و دین اسلام را خنثی و بی‌اثر می‌کند.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار