کد خبر: ۱۴۷۶۹۴
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۳
به گزارش صدای ایران عباس عبدی (تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی) با مقایسه انتخابات کشورهای اروپایی و آمریکایی با ایران گفت: در این کشورها 80 درصد کسانی که در انتخابات شرکت می‌کنند مواضعشان از پیش روشن است و رقابت بر سر 20 درصد باقیمانده است. در این کشورها رقابت در طول سال است و حزب اگر ببیند در سنجش وضعیت بدی دارد اصلاحاتی انجام می‌دهد اما در ایران تنها 40 درصد نظرات از پیش تعیین شده است به طوری که 15 درصد آرا متعلق به اصولگرایان و 25 درصد به اصلاح‌طلبان اختصاص دارد و پوشش برای جذب 60 درصدی آرا است.

عبدی با طرح این پرسش که چه چیز موجب جذب آرای این 60 درصد می‌شود، گفت:‌ اگر برکه آبی ساکنی را درنظر بگیریم و 50 اردک پلاستیکی در آن بیاندازیم بعد از یک ساعت می‌بینیم که هرکدام در یک جایی از این برکه هستند. اگر بنا به تصادف و بدون نظم مشخصی جریان آبی ایجاد کنیم همه اردک‌ها به آن سمت حرکت می‌کنند و در یک مسیر قرار می‌گیرند. حالا اگر آدم‌هایی سوار بر قایق باشند؛ میزان سرعت جریانشان می‌توانند این اردک‌ها را به سمت‌ خودشان جذب کند چون جدا شدن جریان؛ انرژی می‌گیرد.

او ادامه داد: برخلاف سال 92 امروز جریان وجود ندارد بلکه تنها خرده‌جریان‌هایی وجود دارد که عبارتند از: روحانی و اصولگرایان. جریان حسن روحانی می‌خواهد تغییر ایجاد کند اما پایه این تغییر سال 92 است نه 96. یعنی حفظ وضع موجود. این جریان می‌خواهد بگوید از سال 92 مشغول تغییر هستند و آن را تا سال 1400 می‌توانیم ادامه دهیم اما رساندن این پیام به مردم در مقایسه با سال 92 سخت است.

عبدی خاطرنشان کرد: سال 92 مردم می‌توانستند تدبیر و امید را راحت در ذهنشان بیاورند اما امروز این شعار را نمی‌توان پیدا کرد چراکه تغییر ملموسی در آرا نمی‌توانیم ببینیم. حال آنکه در سال 92 این تغییر بسیار زیاد بود. امروز این آرا ثابت است اما رای ابراهیم رئیسی افزایش داشته است چراکه رای تشکیلاتی بود و تنها بعد از مناظره سوم بود که ریزش آن شروع شد. معتقدم در هر صورت جریان غالبی برای تهییج این 60 درصد وجود ندارد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی ادامه داد: جریان سلبی به تنهایی نمی‌تواند تحرک ایجاد کند. در جریان مدرن نمی‌گویند وضع مالی تو چیست، می‌گویند سیاست و نظارت و شفافیت در دولت تو چگونه خواهد بود. به طوری که در این دوره دیدیم که جریان طرف مقابل کاری به جز تخریب دولت انجام نمی‌دهد. باید بگویم جریانی را در این دوره از انتخابات نمی‌بینیم که موج تندی باشد که همه را با خود به یکسو ببرد نه مناظره اول و نه دوم تاثیری روی رای مردم نگذاشت اما مناظره سوم با دو مناظره پیشین تفاوت زیادی دارد.

عبدی تصریح کرد: بعداز مناظره سوم آرای آقایان قالیباف و رئیسی به خاطر راهبردی که انتخاب کردند افت داشت و به نظر من؛ همین مناظره باعث شد رای حسن روحانی در تهران بالای 55 درصد باشد اما همه اینها مشروط به این است که اتفاق خاصی تا روز انتخابات نیفتد. طبق ارزیابی‌ها در این دوره تفاوت چندانی بین تهران و شهرستان‌ها نیست درحالی‌که در سال 88 این تفاوت و دوقطبی بسیار پررنگ بود در سال 92 این تفاوت چندان شبیه نبود. به عقیده من برای پیش‌بینی دقیق‌تر انتخابات باید به نظرسنجی‌های چند روز آینده توجه کرد.

عبدی، مرددها را برای شرکت در انتخابات به دو گروه تقسیم کرد و گفت:‌ گروه اول در این تردید دارند که در انتخابات شرکت کنند یا نه و گروه دوم در این مردد هستند که به چه کسی رای بدهند. به‌طور مثال از هر 100 نفر در تهران 25 نفر می‌گویند کلا در انتخابات شرکت نمی‌کنند. 65 نفر می‌گویند شرکت می‌کنند و 10 نفر اعلام می‌کنند هنوز تصمیمی نگرفته‌اند.

این تحلیلگر اجتماعی و سیاسی ادامه داد: از این میان 10 درصد نیز می‌گویند نمی‌دانم به چه کسی قرار است رای بدهم. پس باید بین اینها تمایز قائل شد اما به میزان اینکه بخواهید مطالبات دسته‌ای را که نمی‌دانند شرکت کنند یا نه را پاسخ دهید؛ ممکن است مطالبات بقیه را از دست بدهید چون مرددهایی که نمی‌دانند به چه کسی رای دهند، رای تضمین‌ شده‌ای دارند.

عبدی با بیان اینکه شعارهای ساختارشکنانه باید به آدم‌ها بخورد، گفت: مثلا قالیباف هر چقدر بخواهد خود را طرفدار 96 درصد معرفی کند کسی باور نمی‌کند چون خودش جزء یک درصدی‌هاست. شعار ساختارشکنی باسمه‌ای نیست که تمام شود. معتقدم آنچه امروز می‌تواند جواب بدهد شعار آرامش‌بخشی است چون مساله غالب مردم ساختارشکنی نیست به همین دلیل است که سال 92 مردم به کسی رای دادند که در رده‌های بالای سیستم قرار داشت.

عبدی با بیان اینکه از نهاد انتخابات و حضور در آن دفاع می‌کنم، گفت:‌ معتقدم انتخابات دیگی است که هر کسی می‌آید در آن جوشیده می‌شود و به رنگ آن درمی‌آید چون نهاد انتخابات قدرت خیلی زیادی دارد. بنیاد انتخابات رای آوردن است. رای آوردن یعنی پاسخ به مطالبات عمومی. من موافق این نیستم که تلاش برای رای آوردن فرصت‌طلبی است. به نظر من ایرادی ندارد که کسی بخواهد رای اقشار مختلف را به دست بیاورد.

او خاطرنشان کرد:‌ معتقدم اصولگرایان در حال تحول هستند آنهم به دلیل انتخابات. چون حالا که چیزی را گفته‌اند نمی‌توانند تغییرش دهند. آنها رای مردم را می‌خواهند. پس قاعده بازی عوض می‌شود. آنها می‌خواهند انتخابات را برای خود کنند اما نتیجه معکوس می‌شود و آنها را تغییر می‌دهد. یک دلیل امیدم به انتخابات همین موضوع است و مورد دوم شیوه حل اختلاف و تغییر قدرت است چراکه انتخابات فصل‌الخطاب است. دوره دومی که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد هر چند عوارض زیادی داشت اما نتیجه آن تحولی بود که در اصولگرایان رخ داد. باید این تحولات را در مسیر سخت و متفاوتی که دارد، بررسی کنید.

این تحلیلگر سیاسی و اجتماعی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به مناظره‌ها یادآور شد: مناظره مثل بازی فوتبال نیست که کسی در آن ببرد و طرف دیگر ببازد بلکه همه با یک پس‌زمینه ذهنی مناظره را قضاوت می‌کنند بنابراین مناظره‌ها به‌طور صد در صد کسی را برنده نمی‌کند. همه مناظره‌ها را یکجور قضاوت نمی‌کنند به طور مثال پس از مناظره سوم می‌گویند این مناظره سه به یک به نفع حسن روحانی بود اما این به معناست که تعدادی منصفانه‌تر قضاوت کردند یا مثلا در رابطه با مناظره اول و دوم می‌گفتند قالیباف بالاتر بوده اما آرای او پایین بوده است پس محتوای این مناظره‌ها لزوما تعیین‌کننده نیست بلکه جریان بیرونی تعیین‌کننده است.

عبدی ادامه د اد: در مناظره سال 92 جمله «من سرهنگ نیستم» تاثیر داشت چراکه در آن متن سیاسی آن روز این جمله معنی پیدا کرد و گرنه فاقد اثرگذاری و بی‌معنی می‌شد بنابراین ذات اثر مناظره اصیل نیست. اگر آن جریان اجتماعی سال 92 امروز هم وجود داشت می‌توانستیم بگوییم مناظره‌ها اثرگذاری بیشتری داشت همانگونه در سال 92 هم این اثر را داشت.

عبدی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا ابراهیم رئیسی به انتخابات آمده، گفت: دو نوع پاسخ به این سوال می‌تواند اول اینکه تصمیماتی در پشت پرده گرفته شده که ما از آنها بی‌خبریم اما دوم با تحلیل ظاهر ماجرا و فارغ از انگیزه‌ها باید بگویم معتقدم حضور ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ناشی از فقدان برنامه‌های اصولگرایان است.

او با بیان اینکه جریان اصولگرایی دچار اضمحلال شده است، گفت:‌ جریان اصولگرایی نمی‌تواند پوست بیاندازد. این جریان مستاصل شده است به طور مثال رای قالیباف ربطی به اصولگرایی ندارد. من معتقدم اصولگرایان سرمایه‌های گذشته خود را از دست داده‌اند و کسی را از دستگاه قضایی آورده‌اند که سیاستمدار نیست به نظرم انتخاب آقای رئیسی بیشتر ناشی از استیصال جریان اصولگرایی است که بعد از بحران محمود احمدی‌نژاد به وجود آمد و تنوانست خود را بازسازی کند و معتقدم این موضوع برای ایران خطرناک است.

عبدی ادامه داد: بخش مهمی از اصولگرایان مانند آقای لاریجانی و ناطق نوری ساکت شده و کنار رفته‌اند و حضور ابراهیم رئیسی وضعیت برنامه‌ریزی شده و دقیقی نبوده که آن را مغز متفکری جلو برده باشد. فکر می‌کنم سرمایه اجتماعی اصولگرایان در میان سیاستمداران بسیار ضعیف است حتی از چهره سیاست‌مداری مانند محمدرضا باهنر که سیاستمدار درجه یکی است اصلا استفاده نمی‌کنند و او را مطرح نمی‌کنند.

این تحلیلگر سیاسی و اجتماعی خاطرنشان کرد: جریان اصولگرایی در عین بریدن از گذشته؛ قادر نیست پوست‌اندازی درستی کرده و نیروی قابل قبولی عرضه کند این همان اشتباهی است که اصلاح‌طلبان هم در سال 84 انجام دادند. معتقدم بعد از این دوره از انتخابات احتمال دارد تغییرات عمیق‌تری را در اصولگرایان شاهد باشیم.

منبع: ایلنا
پربیننده ترین ها