برجام و فقر؛ توانمندسازی و خدمات بیمهای
« برجام و فقر؛ توانمندسازی و خدمات بیمهای » عنوان سرمقاله روزنامه شهروند است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در سالروز یکسالهشدن برجام آقای رئیسجمهوری گفتوگوی مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی را تدارک دید که به پرسشهای اصحاب رسانهها پاسخ گوید. روزنامه شهروند نیز متناسب با مأموریت و رسالت رسانهای خود به موضوعات اجتماعی پرداخت و پرسش اصلی خود را به مسأله فقر و مشکلات مردم اختصاص داد.
همان مشکلی که در بیشتر گزارشهای «شهروند» انعکاس دارد و درپربازتابترین گزارش آن یعنی گورخوابها نیز دیده شد. پرسش «شهروند» به موضوع تأثیر برجام برمسأله رفع فقر و مشکلات معیشتی مردم مربوط بود و آقای روحانی نیز پاسخ دادند که: «اگر برجام ٢٧ دیماه سال گذشته اجرا نمیشد و تحریمها نیز به حالت قبلی باقی میماند و تصاعدی پیشرفت نمیکرد، درآمد نفتی امسال ما به حدود ۳۳هزارمیلیارد تومان میرسید اما با اجرای برجام تا پایان این سال درآمد نفتی ما حدود ۷۰هزارمیلیارد تومان خواهد بود و اگر این پول را نداشتیم، حقوق اقشارمختلف جامعه را ازکجا باید تأمین میکردیم... حاشیهنشینان را بیمه کردیم و ١١میلیون نفر حاشیهنشین که بسیاری از آنها بیمه نداشتند، امروز تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و بهداشت و درمان به آنها خدمات میدهد. پس برجام و آثار آن متعلق به همه مردم است و موضوع برجام یک موضوع ملی است.»
واقعیت این است که نگاه به فقر و رفع آن از دومنظر امکانپذیر است. نگاه اول، بسیار سنتی و عقبمانده است. رفع فقر را معادل کمک به فقرا ازطریق صندوق صدقات و پرداختهای بلاعوض میداند. این نگرش در آموزههای سنتی بسیار رایج است و از منظر اخلاقی نیز بر آن تأکید میشود، ولی درنگاه جدید این شیوه مبارزه با فقر ناکافی و ناکارآمد تلقی میشود.
هرچند درموارد بسیار استثنایی کمکهای مستقیم هم ضروری است، ولی مبارزه با فقر به منزله یک پدیده اجتماعی در درجه اول باید ازطریق توانمندسازی افراد و در درجه دوم ازطریق خدمات و چتر بیمهای انجام شود و پرداختهای مستقیم فقط وقتی لازم است که این دومرحله به اجرا درآید و برای تعداد اندکی از مردم کفایت نکند.
توانمندسازی به این معناست که انسان ضعیف را تقویت کرد تا خودش کسب درآمد کند. توانمندسازی گاه متمرکز برفرد میشود. مثل افزایش سطح تحصیلات یا آموزش حرفهای و هنری و... گاه متمرکز برسطح جامعه ازطریق افزایش زمینههای سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال و خلاقیت و بهبود فضای کسبوکار و نیز کنترل تورم... است. نظام بیمهای نیز در دو زمینه بیمه بهداشت و درمان و نیز بیمه حوادث و بازنشستگی متبلور میشود که شهروندان را دربرابر اتفاقات و حوادث و بیماری و ازکارافتادگی تأمین میکند.
در دولت گذشته نگرش رفع فقر مبتنی بر نگاه سنتی بود. نگاهی که گمان میکرد، با پرداخت ٤٥هزارتومان به افراد، فقر را میتوان ریشهکن کرد. درحالی که اکنون میبینیم آن پرداختها مثل یک مُسکّن و تسکیندهنده موقتی آلامِ فقرا عمل کرد و با سرعت ازطریق تورم ٣٥درصدی سالهای پایانی دولت پیش اثرات همه آن کمکهای نقدی ازمیان رفت و مهمتر از همه اینکه عزتنفس مردم و فقرا را نیز مورد سوال قرار داد. این شیوه رفع فقر، مثل ریختن آبدستی به چاه خشک است و فقط تا وقتی که آب به چاه ریخته میشود، چاه آب دارد، درحالی که چاه باید خودش آب داشته باشد. همین سیاست بود که وضعیت اشتغال را در دولت گذشته به مرز بحران رساند و نرخ فعالیت را از ٤١درصد در سال ١٣٨٤ به ٣٧درصد درپایان آن دولت رساند و از هر ١٠نفر فعال، یک نفر را از گردونه فعالیت خارج کرد.
در دولت جدید و برای فقرزدایی، همزمان سه اقدام اساسی صورت گرفته است. اقداماتی که نتایج آنها ارتباط مستقیمی با برجام دارند. نخستین اقدام که کمی دیر آغاز شد و هنوز هم به مراحل کامل خود نرسیده، حذف یارانه افرادی است که نیازمند نیستند و بیجهت چنین پولی را دولت پیش به آنان پرداخت میکرد. اقدام دوم برقراری بیمه سلامت است که بخش مهمی از منابع آن ازطریق صرفهجویی مالی در اقدام اول به دست آمد. براساس این سیاست بیمهای، همه مردم ایران مشمول بیمه درمان شدند و از خدمات بهداشتی و درمانی مطابق بیمه بهرهمند شدند. اقدام سوم نیز به کارگیری منابع مالی کشور برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی و بهبود فضای کسبوکار و کاهش تورم بود که این سیاست و برنامه سوم پس ازبرجام شدت گرفته است و آمار موجود نیز، حکایت از شکلگیری رونق و ایجاد اشتغال میکند که امیدواریم با تأکید بیشتر براین سیاست، شاهد آن باشیم که مصادیق ناراحتکننده فقر از جامعه ایرانی رخت بربندد.
در سالروز یکسالهشدن برجام آقای رئیسجمهوری گفتوگوی مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی را تدارک دید که به پرسشهای اصحاب رسانهها پاسخ گوید. روزنامه شهروند نیز متناسب با مأموریت و رسالت رسانهای خود به موضوعات اجتماعی پرداخت و پرسش اصلی خود را به مسأله فقر و مشکلات مردم اختصاص داد.
همان مشکلی که در بیشتر گزارشهای «شهروند» انعکاس دارد و درپربازتابترین گزارش آن یعنی گورخوابها نیز دیده شد. پرسش «شهروند» به موضوع تأثیر برجام برمسأله رفع فقر و مشکلات معیشتی مردم مربوط بود و آقای روحانی نیز پاسخ دادند که: «اگر برجام ٢٧ دیماه سال گذشته اجرا نمیشد و تحریمها نیز به حالت قبلی باقی میماند و تصاعدی پیشرفت نمیکرد، درآمد نفتی امسال ما به حدود ۳۳هزارمیلیارد تومان میرسید اما با اجرای برجام تا پایان این سال درآمد نفتی ما حدود ۷۰هزارمیلیارد تومان خواهد بود و اگر این پول را نداشتیم، حقوق اقشارمختلف جامعه را ازکجا باید تأمین میکردیم... حاشیهنشینان را بیمه کردیم و ١١میلیون نفر حاشیهنشین که بسیاری از آنها بیمه نداشتند، امروز تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و بهداشت و درمان به آنها خدمات میدهد. پس برجام و آثار آن متعلق به همه مردم است و موضوع برجام یک موضوع ملی است.»
واقعیت این است که نگاه به فقر و رفع آن از دومنظر امکانپذیر است. نگاه اول، بسیار سنتی و عقبمانده است. رفع فقر را معادل کمک به فقرا ازطریق صندوق صدقات و پرداختهای بلاعوض میداند. این نگرش در آموزههای سنتی بسیار رایج است و از منظر اخلاقی نیز بر آن تأکید میشود، ولی درنگاه جدید این شیوه مبارزه با فقر ناکافی و ناکارآمد تلقی میشود.
هرچند درموارد بسیار استثنایی کمکهای مستقیم هم ضروری است، ولی مبارزه با فقر به منزله یک پدیده اجتماعی در درجه اول باید ازطریق توانمندسازی افراد و در درجه دوم ازطریق خدمات و چتر بیمهای انجام شود و پرداختهای مستقیم فقط وقتی لازم است که این دومرحله به اجرا درآید و برای تعداد اندکی از مردم کفایت نکند.
توانمندسازی به این معناست که انسان ضعیف را تقویت کرد تا خودش کسب درآمد کند. توانمندسازی گاه متمرکز برفرد میشود. مثل افزایش سطح تحصیلات یا آموزش حرفهای و هنری و... گاه متمرکز برسطح جامعه ازطریق افزایش زمینههای سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال و خلاقیت و بهبود فضای کسبوکار و نیز کنترل تورم... است. نظام بیمهای نیز در دو زمینه بیمه بهداشت و درمان و نیز بیمه حوادث و بازنشستگی متبلور میشود که شهروندان را دربرابر اتفاقات و حوادث و بیماری و ازکارافتادگی تأمین میکند.
در دولت گذشته نگرش رفع فقر مبتنی بر نگاه سنتی بود. نگاهی که گمان میکرد، با پرداخت ٤٥هزارتومان به افراد، فقر را میتوان ریشهکن کرد. درحالی که اکنون میبینیم آن پرداختها مثل یک مُسکّن و تسکیندهنده موقتی آلامِ فقرا عمل کرد و با سرعت ازطریق تورم ٣٥درصدی سالهای پایانی دولت پیش اثرات همه آن کمکهای نقدی ازمیان رفت و مهمتر از همه اینکه عزتنفس مردم و فقرا را نیز مورد سوال قرار داد. این شیوه رفع فقر، مثل ریختن آبدستی به چاه خشک است و فقط تا وقتی که آب به چاه ریخته میشود، چاه آب دارد، درحالی که چاه باید خودش آب داشته باشد. همین سیاست بود که وضعیت اشتغال را در دولت گذشته به مرز بحران رساند و نرخ فعالیت را از ٤١درصد در سال ١٣٨٤ به ٣٧درصد درپایان آن دولت رساند و از هر ١٠نفر فعال، یک نفر را از گردونه فعالیت خارج کرد.
در دولت جدید و برای فقرزدایی، همزمان سه اقدام اساسی صورت گرفته است. اقداماتی که نتایج آنها ارتباط مستقیمی با برجام دارند. نخستین اقدام که کمی دیر آغاز شد و هنوز هم به مراحل کامل خود نرسیده، حذف یارانه افرادی است که نیازمند نیستند و بیجهت چنین پولی را دولت پیش به آنان پرداخت میکرد. اقدام دوم برقراری بیمه سلامت است که بخش مهمی از منابع آن ازطریق صرفهجویی مالی در اقدام اول به دست آمد. براساس این سیاست بیمهای، همه مردم ایران مشمول بیمه درمان شدند و از خدمات بهداشتی و درمانی مطابق بیمه بهرهمند شدند. اقدام سوم نیز به کارگیری منابع مالی کشور برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی و بهبود فضای کسبوکار و کاهش تورم بود که این سیاست و برنامه سوم پس ازبرجام شدت گرفته است و آمار موجود نیز، حکایت از شکلگیری رونق و ایجاد اشتغال میکند که امیدواریم با تأکید بیشتر براین سیاست، شاهد آن باشیم که مصادیق ناراحتکننده فقر از جامعه ایرانی رخت بربندد.
آخرین اخبار